در روزهای اخیر دوازدهمین نشست فصلی حزب اعتدال و توسعه برگزار شد. محمدباقر نوبخت، دبیركل این حزب در این نشست عنوان كرده «تبیین گفتمان اعتدال در کشور اصلیترین وظیفه حزب اعتدال و توسعه است». این اظهارات یك بار دیگر نگاهها را متوجه عملكرد حزب اعتدال و توسعه بهعنوان نزدیكترین جریان فكری دولتی كه شعار اعتدال داده و رئیس آن زمانی عضو شورای مركزی این حزب بوده، می كند. آیا حزب اعتدال و توسعه در قامت یك حزب قوی كه اكثر شورای مركزی آن در راس قدرت(دولت) هستند عمل كرده است؟ آیا این حزب در سر كار آمدن دولت روحانی نقشی ایفا كرده است؟جایگاه این حزب در صفبندیهای سیاسی كجاست؟ چقدر دولت روحانی برای این حزب جایگاهی در معادلات سیاسی رقم زده است؟و سؤالات فراوانی كه پیرامون عملكرد حزب اعتدال و توسعه میتوان مطرح كرد كه پاسخ به آنها میتواند جایگاه این حزب بهعنوان حزبی كه میخواهد «تبیین گفتمان» در كشور داشته باشد را مشخص میكند. حزب اعتدال و توسعه با حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی در پاییز سال 79 اعلام موجودیت كرد. حضور فاطمه هاشمی رفسنجانی در شورای مرکزی حزب، نشانه حمایت آیتالله هاشمی از اعتدال و توسعهایها تعبیر شد.
از همان ابتدا نام حسن روحانی بهعنوان رهبر فكری این جریان در كنار این حزب قرار گرفت. محمدباقر نوبخت بهعنوان دبیركل حزب انتخاب شد و موفق شد در انتخابات مجلس ششم از سوی این جریان راهی مجلس ششم شود. در انتخابات مجلس ششم حزب اعتدال و توسعه گرچه لیست انتخاباتی ارائه كرد، اما این لیست تركیبی از اسامی چهرههای معتدل اصلاحطلبان و اصولگرایان با سر لیستی آیتالله هاشمی بود. نوبخت در مجلس ششم فراكسیون اعتدال را تشكیل داد اما این فراكسیون در معادلات مجلس ششم تأثیر چندانی نداشت و عملكرد ضعیفی داشت. در انتخابات ریاستجمهوری هشتم، اعتدال و توسعه تنها با صدور یك بیانیه از سیدمحمد خاتمی حمایت کرد و تلاش چشمگیر حزبی برای انتخابات نداشت. فعالیتهای حزبی اعتدال و توسعه محدود به دورههای انتخابات شده بود كه در آستانه هر انتخابات با صدور بیانیه یا ارائه لیستهایی بدون پشتوانه تشكیلاتی به میدان میآمدند. در انتخابات سال 84 گرچه این حزب از هاشمیرفسنجانی برای حضور در انتخابات دعوت كرد و به حمایت از كاندیداتوری آیتالله هاشمی رفسنجانی پرداخت؛ اما فاطمه هاشمی روایت دیگری دارد «در همان زمان هم در سال ۸۴ ظاهرا آیتالله هاشمی مورد حمایت اعتدال و توسعه بود، اما عدهای از شورای مرکزی و اعضای حزب از احمدینژاد و عدهای از کاندیداهای دیگر حمایت کردند.»
با روی كارآمدن دولت احمدی نژاد عملا حزب اعتدال و توسعه به حالت نیمه تعطیل درآمد. انتقادهایی هم اگر به عملكرد دولت وقت وارد میشد نه نتیجه فعالیت حزبی بلكه براساس جایگاه افراد بود. برخی از اعضای شورای مركزی حزب مدعی هستند كه در آن دوره حزب فعال بوده و جلسات مرتبی برگزار میكرده است، اما برآیند حزبی خاصی در این سالها مشاهده نشده است. جلساتی هم كه مدعی هستند برگزار میشده بعدها در دولت اول روحانی از سوی امیری صالحی اینگونه توصیف شد؛ «ما در هشت سال گذشته در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام یک تیم بودیم که با آقای روحانی همکاری داشتیم و لیدر این جریان نیز آقای روحانی بود؛ در این هشت سال بحث و جدل و گفتوگوی متعددی درخصوص اینکه اعتدال چیست و در عرصه قدرت و دولت باید چه مشیای داشته باشد انجام شد. ما آن را «مکتب نیاوران» نامگذاری کردیم، اینها چارچوب فکری مکتب نیاوران بود.»
در واقع بیش از آنكه حزب اعتدال و توسعه نقشی در تببین گفتمان اعتدال و توسعه داشته باشد، این مسئله خروجی جمع محدود از روحانی و اطرافیانش بوده است. این موضوع همچنان مهمترین انتقاد به عملكرد حزبی این جریان است. به اعتقاد بسیاری اعتدال و توسعه نه یك حزب بلكه گعدهای محدود دوستانه و فامیلی از چهرههایی است كه اكنون در دولت روحانی مهمترین سمتهای دولت را در اختیار دارند. این چهرهها نه تنها در دولت كه در درون حزب نیز با حاكم كردن روابط فامیلی به عملكرد حزبی ضربه میزنند. حضوراحمدرضا داداندیش، برادر همسر محمود واعظی، عضو شورای مركزی و هیأت رئیسه سازمان جوانان حزب، پروین داداندیش، همسر محمود واعظی، رئیس كانون استادان و كانون زنان حزب نمونههایی از دورهمی فامیلی در حزب اعتدال و توسعه است. این در حالی است كه بهواسطه سركار آمدن دولت روحانی با گفتمان اعتدال افراد بسیاری به این حزب رو آورده و برای آنها جاذبه پیدا كرد. بر خلاف ساختار معمول حزب كه باید تصمیمات از پایین به بالا صورت گیرد، به نظر میرسد در حزب اعتدال و توسعه همه تصمیمات در هسته مركزی گرفته میشود.
بهرغم آنكه هسته مركزی این جریان تلاش دارند خود را نماینده این حزب معرفی كنند با ابزار قرار دادن حزب بیشتر در پی قدرت و حفظ منافع گعده هستند و بهرغم جایگاه و امكاناتی كه برای گسترش حزب در این سالها داشتهاند اقدام مؤثری برای توانمندسازی و توسعه اركان حزب نداشتهاند. این درحالیست كه عملكرد برخی از آنها به نام حزب تمام شده است. به گفته فاطمه هاشمی عضو شورای مركزی حزب اعتدال و توسعه «مسائلی که در جلسات مطرح میشود در بیرون به گونهای دیگر انعکاس پیدا میکرد و برخی صرفا نظرات شخص خود را پیدا میکنند» جایگاه ضعیف این حزب در معادلات سیاسی و وابستگی آن به برخی چهرههای خاص موجب شده در انتخابات اخیر مجلس دهم نمایندگانی از این جریان نه بهعنوان نماینده حزب اعتدال و توسعه بلكه از موضع نمایندگی دولت وارد مذاكره با اصلاحطلبان شده و ائتلاف با اصلاحطلبان را معادل ائتلاف اصلاحطلبان با دولت میدانستند. به دلیل همین موضع بالایی كه نمایندگان این حزب به خود گرفتند موفق شدند تأثیر زیادی در لیست انتخاباتی اصلاحطلبان بگذارند. ورود افرادی مانند كاظم جلالی و بهروز نعمتی نتیجه این تأثیرگذاری بود، اما در انتخابات شورای شهر تهران زمانی كه حزب اعتدال و توسعه مانند هر حزب دیگری از جایگاه حزبی وارد شد، تنها یك كرسی در شورای عالی اصلاحطلبان بهدست آورد و عملا نتوانست در لیست تأثیرگذار باشد.
گردانندگان اصلی حزب اعتدال و توسعه همان چهرههای سرشناس این روزهای دولت محمدباقر نوبخت، اکبر ترکان، محمود واعظی و مرتضی بانك هستند كه در دولت دوم روحانی با به حاشیه رفتن مرتضی بانك، واعظی و نوبخت قدرت بیشتری گرفتهاند و در معادلات سیاسی و چینش تركیب دولت دوم روحانی نقش مؤثری ایفا كردند.
از سوی دیگر محمود واعظی تلاشهایی نیز برای تأثیرگذاری در معادلات مجلس داشت. تشكیل فراكسیون مستقلها گفته میشود با لابیهای او بوده كه عملا منجر به تضعیف فراکسیون امید شد. در همین رابطه حسین مرعشی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی شکستهای فراکسیون امید در بهارستان را ماحصل تلاشهای سیاسی «بخشی از دولت» دانست. «بخشی از پاستور ضد فراکسیون امید در بهارستان کنش هدفمند انجام میدهد که منجر به شکلگیری جریان سوم در بهارستان شود. مشخصا من این مسئولیت را متوجه آقای واعظی میدانم. واعظی علاقهمند است جریان سوم در مجلس راه بیندازد و این جریان سوم، عملا جریانی نمیشود جز اینکه در ائتلاف با اصولگرایان قرار میگیرد و امید را تضعیف میکند «واعظی همچنین تلاشهایی برای حذف مطهری از هیأت رئیسه مجلس داشت كه انتقادهای زیادی را برانگیخت.»
محمود واعظی كه یك چهره اصولگراست كه از قضا در دولت دوم روحانی تأثیرگذارتر
و نزدیك ترین عضو اعتدال توسعه به رئیسجمهور است. به نظر میرسد این حضور قدرتمند واعظی در دولت در معادلات آینده منجر به پر رنگ شدن حضور جناح اصولگرا و مناسباتش با دولت خواهد شد كه این موضوع در انتخابات ریاستجمهوری آینده نیز میتواند در گرایش این جریان بهسمت اصولگرایان و شخص علی لاریجانی تأثیرگذار باشد.
به نظر میرسد با پایان دولت روحانی باید منتظر برگ ریزان در حزب اعتدال و توسعه و جدایی افراد بسیاری كه با انگیزههای مختلف دور نام «اعتدال» گرد هم آمده بودند، باشیم. بدنه حزبی كه امروز خواستههای خود را از جریانی كه اتفاقا چهرههای آن در دولت قدرت را در دست دارند، محقق نمیبیند و معتقدند بعد از انتخابات ریاستجمهوری كركرههای حزب پایین كشیده شده است.