آسيب‌هاي ائتلاف اصلاح طلبان با ميانه‌روها | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۴
کد خبر: ۲۸۸۵۵۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۰۲ آبان ۱۳۹۶
نگرانی از تغییر رویکرد مردم در انتخابات 1400 موضوعی نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن عبور کرد؛ اتفاقی که معنای آن رخ دادن بهترین اتفاق برای دلواپسان و مخالفان اعتدال خواهد بود. درک دلیل این نگرانی هم چندان مشکل نیست و با مرور تاریخ به‌خوبی می‌توان به‌دلیل احتمالی چنین تغییر رویکردی پی برد. بزرگ‌ترین تغییر انتخاباتی جامعه ‌ایران در سال 76 رقم خورد؛ سالی که جامعه احساس کرد باید مدتی با جریان راست سنتی خداحافظی کند. بنابراین به تفکری برای اصلاح رأی داد. دلیل این تغییر رویکرد را شاید بتوان عدم چرخش مدیریت در کشور و خواسته‌های جدیدی دانست که جامعه پس از دوران دفاع مقدس نیازمند آن بود. دولت آیت‌ا... هاشمی با شعار سازندگی روی کار آمد و توانست بسیاری از خرابی‌های پس از جنگ را بازسازی کند و پیشرفت قابل توجهی در وضعیت کشور به وجود آورد. در سال 76 این نیاز ایجاد شد که گام بعدی سازندگی باید برداشته شود. بنابراین به کاندیدای چپ آن دوره رأی دادند. دولت اصلاحات 8سال بر سر کار بود و در سال 84 بار دیگر چرخشی شکل گرفت که البته نارضایتی از عملکرد دولت اصلاحات در این تغییر آن‌چنان مشهود نبود، بلکه اشتباه استراتژیک اصلاحات سبب شد آرا میان کاندیداهای این جریان تقسیم و در نهایت کاندیدای جریان اصولگرا به‌عنوان پیروز معرفی شود. در سال 92 چرخش دیگری صورت گرفت و این بار جامعه به آرمان‌های سال 76 بازگشت؛ یعنی اعتماد خود به جریان اصلاحات را بار دیگر نشان داد و به کاندیدایی به نام حسن روحانی رأی داد که مورد حمایت این جریان بود. طبیعی است که رأی به روحانی به معنای رأی به جریان اصلاحات بود. بنابراین اشتباهات این دولت بدون تردید به حساب جریان اصلاحات نوشته می‌شود. البته از منظر جامعه چنین است که روحانی تنها مقصر عدم تحقق وعده‌‌های داده‌شده در هنگام انتخابات 92 و 96 نیست، بلکه اصلاح‌طلبان شناخته‌شده هم که جامعه را ترغیب به حضور در انتخابات و نوشتن نام روحانی در برگه رأی کردند، سهم زیادی در این موضوع دارند و همین مولفه خطری برای انتخابات 1400 است و در صورت عدم اقناع رأی‌دهندگان در سال 1400 باید منتظر چرخش چهارم بود. محمدرضا جلایی‌پور چندی پیش به‌این موضوع اشاره کرد و در کانال تلگرامی‌اش نوشت: «در روزهای گذشته با تاخیر روحانی در معرفی وزیر علوم (در طراز شخصیتی همچون فرجی‌دانا) عده‌ای از کاربران نگران شدند که جامعه در انتخابات 1400 به سمت گزینه‌های اصولگرایان تندرو سوق داده می‌شود.»
نگرانی از تغییر رویکرد مردم در انتخابات 1400 موضوعی نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن عبور کرد؛ اتفاقی که معنای آن رخ دادن بهترین اتفاق برای دلواپسان و مخالفان اعتدال خواهد بود. درک دلیل این نگرانی هم چندان مشکل نیست و با مرور تاریخ به‌خوبی می‌توان به‌دلیل احتمالی چنین تغییر رویکردی پی برد. بزرگ‌ترین تغییر انتخاباتی جامعه ‌ایران در سال 76 رقم خورد؛ سالی که جامعه احساس کرد باید مدتی با جریان راست سنتی خداحافظی کند. بنابراین به تفکری برای اصلاح رأی داد. دلیل این تغییر رویکرد را شاید بتوان عدم چرخش مدیریت در کشور و خواسته‌های جدیدی دانست که جامعه پس از دوران دفاع مقدس نیازمند آن بود. دولت آیت‌ا... هاشمی با شعار سازندگی روی کار آمد و توانست بسیاری از خرابی‌های پس از جنگ را بازسازی کند و پیشرفت قابل توجهی در وضعیت کشور به وجود آورد. در سال 76 این نیاز ایجاد شد که گام بعدی سازندگی باید برداشته شود. بنابراین به کاندیدای چپ آن دوره رأی دادند. دولت اصلاحات 8سال بر سر کار بود و در سال 84 بار دیگر چرخشی شکل گرفت که البته نارضایتی از عملکرد دولت اصلاحات در این تغییر آن‌چنان مشهود نبود، بلکه اشتباه استراتژیک اصلاحات سبب شد آرا میان کاندیداهای این جریان تقسیم و در نهایت کاندیدای جریان اصولگرا به‌عنوان پیروز معرفی شود. در سال 92 چرخش دیگری صورت گرفت و این بار جامعه به آرمان‌های سال 76 بازگشت؛ یعنی اعتماد خود به جریان اصلاحات را بار دیگر نشان داد و به کاندیدایی به نام حسن روحانی رأی داد که مورد حمایت این جریان بود. طبیعی است که رأی به روحانی به معنای رأی به جریان اصلاحات بود. بنابراین اشتباهات این دولت بدون تردید به حساب جریان اصلاحات نوشته می‌شود. البته از منظر جامعه چنین است که روحانی تنها مقصر عدم تحقق وعده‌‌های داده‌شده در هنگام انتخابات 92 و 96 نیست، بلکه اصلاح‌طلبان شناخته‌شده هم که جامعه را ترغیب به حضور در انتخابات و نوشتن نام روحانی در برگه رأی کردند، سهم زیادی در این موضوع دارند و همین مولفه خطری برای انتخابات 1400 است و در صورت عدم اقناع رأی‌دهندگان در سال 1400 باید منتظر چرخش چهارم بود. محمدرضا جلایی‌پور چندی پیش به‌این موضوع اشاره کرد و در کانال تلگرامی‌اش نوشت: «در روزهای گذشته با تاخیر روحانی در معرفی وزیر علوم (در طراز شخصیتی همچون فرجی‌دانا) عده‌ای از کاربران نگران شدند که جامعه در انتخابات 1400 به سمت گزینه‌های اصولگرایان تندرو سوق داده می‌شود.»
ائتلاف بدون اقناع جامعه؟
به گزارش روز نو : این تحلیلگر سیاسی معتقد است: «روند پیروزی‌بخش در سه انتخابات گذشته نه وادادگی و نه میان‌مایگی اصلاح‌طلبان که شکل‌گیری ائتلاف نانوشته میانه‌روها (متشکل از اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه‌رو) در سیاست رسمی ایران با ابتکار اصلاح‌طلبان بوده است، یا در گذشته ائتلاف نانوشته رئیس دولت اصلاحات، هاشمی، ناطق و الان ائتلاف رئیس دولت اصلاحات، روحانی، ناطق.» او ائتلاف را دارای سهم بزرگی در 3 پیروزی دانسته، اما اشاره‌ای نداشته که آیا اعضای اصلی این ائتلاف قدرت اقناع جامعه و کسب اعتماد آنان را برای انتخابات 1400 دارد یا خیر. از سویی سیاسیون باتجربه‌ای مانند جلایی‌پور به‌خوبی آگاه است که پیش از هر تحلیلی نیاز به جمع‌آوری داده‌هاست که مهم‌ترین آن به میزان رضایت جامعه از عملکرد دولت دوازدهم باز می‌گردد.
حرکت لاک‌‌پشتی
درباره خروج از ائتلاف که از سوی عارف و بخشی از جریان اصلاحات بر آن تاکید شد یا تداوم حضور در ائتلاف هم باید از هم‌اکنون وضعیت مشخص شود؛ یعنی اگر قرار بر حضور در ائتلاف است که باید مولفه‌ها و پیش‌شرط‌های این حضور به‌تدریج و از هم‌اکنون مشخص شود و اگر هم تصمیم جمعی بر خروج از ائتلاف است، باید در اندیشه تعیین گزینه رأی‌آور برای معرفی در انتخابات 1400 بود. جلایی‌پور معتقد است: «ائتلاف میانه‌روها نه تا سال 1400 بلکه تا زمان «رتق و فتق میانه‌روانه» موضوع شایسته است ادامه پیدا کند، زیرا تا آن زمان در ارزیابی توازن قوا در صحنه رسمی سیاسی، قدرت به نفع تندروها و دولت موازی است و واقع‌نگری ایجاب می‌کند که برآورد دقیق وضعیت توازن قوا را جدی بگیریم و سریع فیلمان یاد هندوستان نکند.» باید این موضوع را در نظر داشت که عدم تعیین استراتژی حضور در انتخابات 1400 سبب دلسردی حامیان اصلاحات و اعتدال می‌شود و نتیجه آن پاره شدن زنجیر پیروزی‌هاست. حرکت لاک‌پشت‌وار در سیاست معنایی ندارد و منتج به شکست می‌شود.
چه باید کرد؟
جلایی‌پور درباره چه باید کردها به نکاتی اشاره کرده است، از جمله ‌اینکه نوشته است: «اصلاح‌طلبی مسئولانه» یعنی اینکه اصلاح‌طلبان بدانند تا رسیدن به نقطه لازم در عرصه سیاسی ایران «بار شیشه» دارند و ائتلاف بزرگ میانه‌روها از سه طرف آسیب‌پذیر است: اول، از سوی «تندروهای داخلی» که عاشق ظهور ناامنی و رادیکالیسم نیروهای داخلی هستند. دوم، ‌از سوی آنانی که عاشق جنگ‌طلبی تندروهای داخلی و عاشق حضور جنگ‌طلبانه راست افراطی آمریکا، اسرائیل، عربستان علیه‌ ایران هستند. سوم، از سوی حرف‌های زیبای اصقلابیون در بی‌عرضه دانستن اصلاح‌طلبان و نئولیبرالیست و استثمارگر دانستن اعتدالگرایان (که معمولا این منتقدان از نقد دولت موازی هم جا خالی می‌دهند تا فضای گرم نقدشان ناامن نشود). تداوم این «اصلاح‌طلبی مسئولانه» و «تقویت ائتلاف میانه‌روها» کابوس تندروها در دولت موازی است و این نیرو آرزو داشت و دارد «اصلاح‌طلبی مسئولانه» نماینده بی‌تدبیری غیر از رئیس دولت اصلاحات می‌داشت. به همین دلیل با کمال شرمندگی مجبورند محدودیت‌هایی لحاظ کنند و تحلیل‌های تمسخرگرایانه اصقلابیون را در فضای مجازی علیه اصلاح‌طلبان بازنشر می‌کنند.»
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز