در حوزه زنان و حقوق و مسئولیتهایشان در جامعه سخن بسیار گفته شده، اما اینکه زنان جامعه ایرانی از چه جایگاهی برخوردارند، هنوز هم از اهمیت خاصی برخوردار است. بیشک زنان ایرانی سرشار از نبوغ و استعداد هستند، این مهم را میتوان در میادین علمی و ورزشی مشاهده کرد. از این رو اگر برخی محدودیتها برداشته شود، زنان میتوانند حقوق خود را مطالبه کنند. در باب اهمیت موضوع همین بس که حتی کشوری مانند عربستان هم با وجود ساختار بسته و قبایلی حاکم بر آن به فکر افتاده که در مساله زنان نرمش نشان دهد. مساله زنان البته در ایران قابل مقایسه با عربستان نیست، با این همه چنانکه انتظار میرود در سطوح مدیریتی و دولتی از وجود زنان به شکل شایسته و بایسته استفاده نمیشود. رئیس جمهور چندین بار در کمپینهای مختلف به استفاده از ظرفیتهای بالای زنان اشاره کرد و قول مساعد داد از آنها در سطح وزیر استفاده کند اما کوششها و قولهای در این باره به جمله «خواستم اما نشد»، ختم شد. برای بررسی کیفیت، مشکلات و موانع حضور زنان در جامعه و دولت، عملکرد فراکسیون امید و اصلاحطلبان، سهیلا جلودارزاده، مشاور وزیر صنعت و معدن و عضو فراکسیون امید مجلس، گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :حضور زنان در سطوح مختلف جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران کشوری اسلامی است که جمهوریت آن نیز براین مفهوم استوار است. در جامعهای که در این مورد به تعادل رسیده و برای زنان حقوق خاص خود را قائل است، اندیشههای افراطی به آسانی شکل نمیگیرد. از این رو عامل بسیاری از جنگها نبود زنان در بستر تصمیم سازی کشورها بوده است. شعار زنان در سیاست بینالملل این است که سیاست کثیف است، باید بگذارند تا جامعه زنان آن را تمیز کند. بدین جهت باید توجه داشت که زنان به عنوان عامل مکمل، اساسی و تعیینکننده باید در شئون مختلف جامعه حضور داشته باشند. حضرت امام(ره) نیز که مرجع تقلید بود در ارتباط با زنان قائل بود که زنان باید در مقدرات اساسی کشور دخالت داشته باشند. با نوع مواجههای که ایشان نسبت به طبقه روحانیت داشت و بهرغم اینکه در برخی مواقع نسبت به این نهاد ساختارشکنی میکرد، زمانی که میبینیم نسبت به زنان اینگونه ساختارهای جامعه را میشکند، متوجه نگاه والا و مترقی ایشان میشویم. امام میدانست زمانی که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه حضور فعال داشته باشند میتوانند انقلابی دیگر شکل دهند اما وقتی زنان نباشند جامعه به عقبگرد یا ایستایی مبتلا خواهد شد. از این رو مشارکت زنان در سطوح مختلف جامعه لازم و ضروری است. از سوی دیگر در طی 38 سال گذشته هرجا که امام(ره) سکاندار و اندیشههای ایشان جاری بوده ما به سرعت به جلو رفتیم و هرجا که دخالت و نفوذ اندیشههای بسته و متحجر بیشتر شده سرعت کم بود و مجبور به توقف بودهایم. در حال حاضر فرهنگ عمومی جامعه تجربه کرده که باید زنان در مقدرات اساسی کشور دخالت کنند. این طور نیست که بگوییم جامعه زنان به وضعیت مطلوبی در جامعه دست یافته و باید کارهای بسیاری دراین راستا صورت گیرد، اما زمانی که به مقصد برسیم به صورت یکجا و دفعی خواهیم رسید. زیرا زمانی که بیش از نیمی از زنان جامعهای فارغ التحصیل دانشگاه باشند آن جامعه و کشور روبه پیشرفت و توسعه میرود. البته هر اندازه که این قشر در این راستا محدودتر شوند سرعت و دقت این امر کاهش خواهد یافت.
لزوم حضور زنان در عرصههای مختلف جامعه برکسی پوشیده نیست، اما در این راستا در طی سالیان متمادی شاهد موانع و محدودیتهایی درباره زنان در جامعه بودهایم و این در حالی است که در جوامع استبدادی مثل عربستان به اصلاحات رو میآورند و حقوق زنان را در نظر میگیرند. به نظر شما این محدودیتها چگونه و با چه روشهایی در جامعه ما کاسته یا برداشته خواهد شد؟
گرچه من گفتم که ممکن است در آیندهای نزدیک به این موضوع دست پیدا نکنیم اما به سرعت و شدت ممکن است که این اتفاق بیفتد. جهان تبدیل به دهکده جهانی شده و همه میتوانند از وقایع و اتفاقات مطلع باشند، وقتی پتانسیل اندیشه و فکر وارد جامعه زنان کشوری شود ممکن است موجب تغییر و تحول در جامعه شود. اینکه عربستان به اصلاحات و برداشتن برخی محدودیتها از زنان رو میآورد ناشی از جوشش درونی زنان و فکر و فهم آنهاست که تغییر کرده است. مسأله دیگر نیز نقشهای است که قدرتهای فرامنطقهای برای خاورمیانه کشیدند و عربستان نیز از این جهت که میخواهد در کنار آمریکا باشد و بتواند به همان میزان در منطقه قدرت نفوذ داشته باشد این اصلاحات را انجام داد تا بتواند در این راستا افکار عمومی جهان را نیز مدیریت کند. از این رو ضمن اینکه برداشتن غل و زنجیر از دست و پای زنان امر پسندیدهای در عربستان است، اما اگر بخواهند از این مسأله در جهت معادلات منطقه استفاده کنند باید بدانند که این کار امری بیحاصل خواهد بود. در جامعه ایران نیز این پیشرفت در فکر و فهم زنان صورت گرفته و قابل مشاهده است، اما در فکر و فهم برخی از مردان این مسأله چندان جدی گرفته نمیشود و به زن صرفا از بعد جنسی نگاه میشود. این در حالی است که زنان نباید از همه مسیرهای رشد و تعالی محروم شوند و زمانی که صرفا با این دید به زنان نگریسته شود زنان نیز همین فلسفه را برای خلقت خود تصور خواهند کرد.
دو نوع تفکر در میان جامعه زنان وجود دارد تفکری که زنان را صرفا خانه نشین میپندارد و تفکری که آنها را علاوه بر آن، به مشارکت در سطوح مختلف اجتماع دعوت میکند. به نظر شما چگونه میتوان این دوگانگی و تعارض را بر طرف ساخت؟
نوع نگرش ما به زنان یا مردان موجب میشود که مواضع خود را ترسیم کنیم و آن را اجرا کنیم. زمانی که زنان خود را جنس دوم و قائم به ذات مردان در جامعه بدانند و هویتشان با دیگری تعریف شود قاعدتا نمیتوانند با دید یک زن به مسائل زنان نگاه کنند. مسائل زنان با مردان متفاوت، اما با هم در پیوند است. این مفهوم را میتوان در جنگ ایران و عراق دید، با اینکه مردان در جبههها علیه دشمن میجنگیدند اما زنان به عنوان سرباز پنهان در پشت جبههها کمک رسانی میکردند. از سوی دیگر ما به زنانی احتیاج داریم که قائم به ذات پروردگار باشند و زن اصیل را با تمام ظرفیتها و هویتهایش به نمایش گذارده و معرفی کنند. البته قائم به ذات پروردگار بودن به معنای این نیست که زن نقش خود را در خانواده نادیده انگارد، بلکه در واقع قائم به ذات پرودگاربودن ریشه و بن مایه تمام فعالیتهای زنانه در عرصه خانواده و جامعه است.
در دورههای مختلف شاهد حضور زنان در سطوحی مانند نماینده مجلس یا معاون رئیسجمهور بودیم. با توجه به اینکه بسیار مطرح شده که زنان توانایی حضور در مراتب بالاتر از این مناصب را دارند و باتوجه به شرایط جامعه این مهم محقق خواهد شد؟
سالهاست که به جامعه زنان این چنین القا شده که به سمت مدیریت حرکت نکنند و علت آن نیز رقابت مردان برای تصاحب پستهای مدیریتی است. به نظر من حسن انجام وظیفه زنان که این روزها نیز شاهد آن هستیم میتواند عامل موثری در ارتقا باشد. عامل دوم نظاره گر و ثابت قدم بودن زنان در مجلس میباشد که کمک کنند این شرایط و فاصله زیاد میان زنان و مردان از بین برود. از این رو مادامی که هیچ زنی فرصت حضور در شورای معاونان وزیری را نداشته باشد به معاونت نخواهد رسید، اما به محض اینکه این فرصت را یافت توانمندیهای مرتبط نیز پیدا میکند. مگر همه آقایان از ابتدا مدیر و معاون بودند؟ متاسفانه در جامعه زنان به رویه ارتقای زنان در سایه مصالح ملی و پس از آن تلاش برای رساندن آنها به جایگاههای مدیریتی توجهی نمیشود. در بسیاری از کشورها دولت زمانی را میگذارد و به زنان میدان میدهد تا بعدا از مشارکت آنها در سطوح مدیریتی به سود سرشاری دست یابد. ازاین رو نسخه لازم برای جامعه ما این است که فشارهایی روی دولتها باشد و دولت از زنان در خصوص توانمندسازی جهت ارتقا حمایت کند و پس از آن نیز از آنها استفاده کند. این مسأله در یک سال میتواند انجام شود و در این راستا امیدواریم خانم ابتکار در جهت توانمند سازی زنان شاغل که کم نیستند اقدام لازم را بهعمل آورند. البته مساله دیگری که نسبت به بانوان وجود دارد این است که به جای اینکه زنان ارتقا داده شوند، برخی، از خویشاوندان واطرافیان خود استفاده میکنند و زنان توانمند را نادیده میگیرند.
آقای احمدی نژاد در دولت دهم اعلام کرد که از زنان در پست وزارت استفاده خواهد کرد و خانم دکتر مرضیه وحید دستجردی را به وزارت بهداشت گمارد. با وجود موانع بسیار در این راستا این مسأله چگونه صورت گرفت؟
این مسأله بدین خاطر است که آقای احمدی نژاد به صورت شعاری و تحت فشار این کار را انجام داد. در آن زمان فراکسیون زنان تشکلی را به نام ائتلاف اسلامی زنان که از همه جریانات سیاسی در آن حضور داشتند تشکیل داد. ما با توجه به اینکه همه درد مشترکی داشتیم عهدی مشترک با هم بستیم که کاندیدای هر جریان سیاسی که رئیس جمهور شد، آن گروه تلاش کند یک وزیر زن در دولت انتخاب شود تا این تابو شکسته شود. در آن زمان مرحوم خانم بهروزی که دبیر کل جامعه زینب(س) بود تلاش خود را انجام داد و خانم وحید را به عنوان وزیر به رئیس جمهور معرفی کرد و آقای احمدی نژاد نیز تحت فشار و برای اینکه امتیازی هم باشد او را به وزارت انتخاب کرد. البته اینکه میگویم تهمت نیست چون از سویی لابی قدرتمندی صورت گرفت که خانم دستجردی وزیر شود، اما از سوی دیگر آقای احمدینژاد تاب تحمل یک زن را نداشت. از این جهت زمانی که خانم وحید خیلی خوب وزارت بهداشت را اداره میکرد رئیس جمهور وقت نتوانست حمایتهای لازم را از او داشته باشد و حتی در این مسیر سنگ اندازی هم شد. خانم وحید نیز حاضر نشد هر موضوعی را بپذیرد و این شد که آقای احمدی نژاد اورا کنار گذاشت.
با توجه به اینکه آقای روحانی در سال 92 و 96 بارها اعلام کرد از زنان استفاده میکنم، چرا این ائتلاف زنان در دولت او تشکیل نشد؟
در دولت آقای روحانی نیز این ائتلاف به نوعی تشکیل شد، اما آقای روحانی زنان را برای پستهای مدیریتی احتیاج داشت و شاید کمی وسواس داشت که با خانمها کار نکرد، اما او بارها در هیأت دولت به ارتقای زنان در وزارتخانهها تاکید کرد. اکنون وزارت نفت در مکانیزم ارتقای زنان بسیار قانونمند و رسمی شده و میبینیم که معاون وزیر هم از زنان انتخاب میشود. در وزارت صنعت و سایر وزارتخانهها که به این عهد متعهد بودند نیز این مسأله اجرا شده است.
دولت یازدهم وعدههایی داد و تقریبا عمل کرد، به نظر شما دولت با این کابینه تا چه حد توان محقق ساختن وعدهها و مطالبات را دارد؟
با توجه به میزان تحریمها و زمان لغو تحریمها که نیمی از وقت دولت اول آقای روحانی را گرفت اقداماتی که در برخی حوزها انجام گرفته بینظیر است. یکی از اهدافی که دولت دنبال میکرد پرهیز از خامفروشی بود، در این راستا اگر سری به منطقه سیرجان بزنید میبینید که چه تحول مفید و قدرتمندانهای در حال انجام است. اکنون از کنار معدن سنگ آهن گلگهر در سیرجان 8 کارخانه تبدیلی در حال ایجاد است. در عرصههای مختلف این کارها شروع شده، اما دولت اول آقای روحانی به نظر من یک نقص و مشکل داشت، از این قرار که تیم اطلاع رسانی دولت بسیار ضعیف عمل کرد. کافی بود یک دوربین زحماتی که در شهرهای مختلف کشیده شده را ثبت و اطلاع رسانی کند تا مشخص شود دولت چگونه عملکردی داشته است. بسیاری از مشکلات حل شده و این مشکلاتی که باقی است ناشی از مدیران و پروژههایی است که از گذشته در دولت باقی ماندهاند. از این جهت آقای روحانی با توجه به امکاناتی که داشته تا کنون موفق بوده است. از طرف دیگر کارشکنیهایی هم در عملکرد دولت انجام میشود؛ گرچه معتقدم دولت دوم آقای روحانی نیز موفق خواهد بود.
به عنوان مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت عملکرد آقای نعمت زاده وزیر پیشین و آقای شریعتمداری وزیر فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای شریعتمداری که هنوز به طور کامل عملکردی نداشته، اما شروع بسیار خوبی داشته است. آقاینعمتزاده نیز عملکرد خوبی داشت و اکنون نیز اینگونه نیست که به وزیر مشاوره ندهد بلکه جلسات مشورتی با وزارتخانه دارد. از این جهت عملکرد هردو خوب بوده تا ببینیم در آینده چه پیش خواهد آمد. امیدوارم تغییرات منفی ایجاد نشود و شاهد رشد و شکوفایی هرچه بیشتر باشیم.
بسیاری معتقد بودند که باید تغییرات زیادی در کابینه صورت گیرد اما دیدیم برعکس عمل شد، در استانداریها به جای تغییرات شاهد ابقا یا جابهجایی بویم و در مسأله استفاده از زنان در دولت هم رئیس جمهور گفت نشد. به نظر شما این خطر وجود ندارد که مطالبات مردم نیز به همین منوال به محاق فراموشی برود؟
بله، من نیز موافقم چون این خطر واقعا وجود دارد و چون رای دادن و انتخابی در میان نیست و به رای مردم احتیاجی نیست احتمال فراموشی وعدهها وجود دارد. البته با توجه به سوابق آقای روحانی بعید است که او در این دام بیفتد اما این دام مهلکی است. اگر مردم ببینند که هر کس وعده میدهد عمل نمیکند برای مردم وازدگی سیاسی ایجاد خواهد کرد. مردم ایران چون کشور و نظام را دوست دارند اعتراض نمیکنند، زیرا میخواهند اقتدار کشور حفظ شود، اما ضمانتی همیشگی وجود ندارد.
به عنوان عضوی از فراکسیون امید عملکرد این فراکسیون را در قبال دولت چگونه ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم با توجه به فضای عمومی مجلس ما به عنوان فراکسیون امید تلاش کردیم در جاهایی مصالح را در نظر بگیریم و در جاهایی نیز از حقوق ملت عدول کردیم. شاید ما نسبت به زمان و درد مردم بیاعتنا شدهایم، چون مردم نیازمند طرحها ولوایحی هستند که از این همه مشکلات و سختیها نجات پیدا کنند. به یاد میآورم که آقای عارف در تبلیغات انتخاباتی به جمع دستفروشان رفته بود اما بعد دیگر اقدامی ندیدیم که فراکسیون امید بخواهد راجع به حل این موضوع کاری کند و دغدغه این نیست که برای اینها چهکار میکنیم. از این جهت باید در بحث نظارت بر اجرای قوانین مصوب پیشتاز باشیم. خیلی وقتها ما نمایندگان تهران به شهرستانها غبطه میخوریم که چون شهرشان محدودتر است عملکرد بهتری دارند. اکنون مقداری عقب هستیم و مسائل تخصصی را جدی نگرفتیم و گرچه تهرانیها بیشتر در حال و هوای سیاسی هستند اما در این زمینه نیز انتظارت مردم را برآورده نکردیم.
چندی پیش آقای دکتر عارف اعلام کرد که اصلاحطلبان در انتخابات آینده با هیچ جریانی ائتلاف نخواهند کرد که نظرات مختلفی را در پی داشت. به نظر شما در شرایط فعلی اصلاح طلبان میتوانند مستقلا وارد عرصههای مختلفی مثل انتخابات شوند؟
اینکه اکنون بگویم چه اتفاقی میافتد نمیتوان دقیق گفت، چون هر آدمی در حال تغییر و تحول است. از این رو میتوانم بگویم اگر یک اتفاقاتی بیفتد اتفاقات دیگری رخ خواهد داد. نام فراکسیون ما امید است نه اصلاح طلبان؛ جریان اصلاحات شرایطی داشت که در آن شرایط برخی چهرههای سیاسی در بند بودند، فعالان اقتصادی تحت فشار و ورشکستگی و حیف و میل بیتالمال به شدت وجود داشت. در این شرایط برای نجات کشور ائتلاف کردیم و از بسیاری از آرمانها و اصول خود گذشتیم. تازه ما بازمانده بودیم چون بسیاری از افراد تعهد داده و منزوی شده بودند، کما اینکه کشور بدان صورت نمیتوانست پیش برود و پیش نرفت. با افکار پوسیده نمیتوان کشور را به توسعه و پیشرفت رساند. هر کس باید عالم زمان خود، پاکدامن و پاکدست باشد. در این شرایط، ما برای نجات کشور وارد شدیم و ائتلاف کردیم، اما نباید در مرحله امید بمانیم. آنچه برای ما به عنوان اصلاحطلب مهم است این است که با کمک اخلاق و انسانیت شرایط خوب زندگی کردن، کار کردن و پیشرفت را برای همه افراد جامعه ایجاد کنیم. دوقطبی شدن، فقیر و غنی، و زن برتر دیدگاهایی است که ما را به توسعه نمیرساند. زمانی به توسعه خواهیم رسید که خودمان این مسائل را فهمیده باشیم. چطور میتوانیم تحمل کنیم که 50 درصد جامعه به سمت خود محوری، دنیاپرستی و بیاخلاقی بروند و 50 درصد دیگر در فقر مطلق زندگی کنند. این مسأله ممکن است در جریان اصلاحات و اصولگرا نیز شکل بگیرد. ممکن است، البته ممکن است برخی منتسب به جریان اصلاحات و اصولگرایی باشند اما واقعا دغدغه درستکاری داشته باشند. از سوی دیگر اصلاحطلبان فقط شعارشان خوب است و برهمین اساس اگر بتوانند از این شعار در عمل هم مراقبه کنند و در این فضا بمانند میتوانند در آینده حرکتهای خوبی را رقم بزنند، اما اگر خود دنبال پست باشند که در پستی قرا بگیرند باید فقط خوب کار کنند تا اعتماد مردم را از دست ندهند.