انگیزههای داخلی افزایش قیمت نفت
هرچند در عربستان سعودی از پوتین به گرمی ترامپ استقبال نمیشود ولی هر دو کشور نفع مشترکی در ثابتنگهداشتن قیمت نفت دارند؛ کالایی که اقتصاد و متعاقبا مشروعیت سیاسیشان اتکای زیادی به آن دارد. در این روند، روسیه و عربستان سعودی موازنه قدرت را از اوپک که در سالهای اخیر از تأثیرگذاری آن کاسته شده، به سمت خود تغییر میدهند. دوام یا گسست این ائتلاف تا حد زیادی به این بستگی دارد که تمدید کاهش صادرات نفت تا مارس ٢٠١٨ چقدر میتواند در افزایش قیمت جهانی نفت تأثیرگذار باشد. البته این اقدام ریسک بالایی برای عربستان سعودی دارد زیرا ایالات متحده از یک مشتری وفادار و قدیمی رفتهرفته دارد خود را به یک رقیب جدی در تولید نفت بدل میکند.
در توضیح اینکه چرا این دو کشور در این برهه از زمان تصمیم به یک ائتلاف دوجانبه برای افزایش قیمت نفت گرفتهاند، باید به انگیزههای داخلی این دو کشور اشاره کرد. پوتین که قصد دارد در ماه مارس ٢٠١٨ بار دیگر شانس خود را در انتخابات ریاستجمهوری بیازماید، به دنبال شکوفایی و رشد اقتصادی روسیه است که به تازگی از نزدیک به دو دهه رکود رهایی یافته است. از دیگر سو، شاهزاده سعودی؛ محمد بن سلمان نیازمند صعود قیمت نفت است تا ارزشگذاری شرکت «آرامکو» سعودی پیش از عرضه عمومی آن در سال جاری را افزایش دهد.
نفت به مثابه ابزاری دیپلماتیک
از زمان توافق برای کاهش صادرات نفت به ٨,١ میلیون بشکه در روز، قیمت نفت خام برنت از بشکهای ٤٦ دلار به ٥٤ دلار افزایش یافته است. البته این اولین بار نیست که روسها و سعودیها بر سر کاهش صادرات نفت با هم توافق میکنند. این دو کشور پیشتر نیز تصمیم به اتخاذ سیاستی واحد درخصوص قیمت نفت گرفتند؛ ائتلافی که بعد از یک بازه پنجساله و در سال ٢٠٠٤ از هم پاشید، چراکه مسکو به تعهدش برای کاهش نفت پایبند نماند و موجبات دلخوری ریاض را فراهم کرد. با این حال، مسئله سیاست نفتی فراتر از قیمت بوده و حکم اهرمی سیاسی را برای تأثیرگذاری ژئوپلیتیک دارد. اگر این واقعیت را بپذیریم، آنگاه متوجه خواهیم شد که ریاض به طور خاص از سیاست نفت خام بهعنوان ابزاری برای تأثیرگذاری بر دیپلماسی روسیه در منطقه خاورمیانه بهره میگیرد؛ یعنی منطقهای که سعودیها و روسها در قبال بحران سوریه و یمن، رودرروی هم صفآرایی کردهاند. در همین رابطه و در حرکتی نمایشی، پوتین و محمد بنسلمان در حاشیه نشست گروه ٢٠ در چین، رودررو با هم دیدار کردند. بعدها محمد بن سلمان در گفتوگو با واشنگتنپست عنوان کرد که هدف اصلی عربستان سعودی این است که روسیه از حمایت ایران در منطقه دست بکشد. از دیگر سو، روسیه نیز برای اولینبار بعد از فروپاشی شوروی در سال ١٩٩١ خواهان ایفای نقش بیشتری در خاورمیانه است.
برای تجار نفت نیز ائتلاف میان روسیه و عربستان سعودی زمین بازی را به کلی دگرگون کرده است. اگر تا پیش از این همه چشم به اظهارات اوپک داشتند، حال باید به کرملین چشم بدوزند. البته این چرخش ١٨٠درجه در روابط میان روسیه و عربستان سعودی در قبال سیاست نفتی بعد از یک دهه تقابل رخ میدهد. بهعنوان مثال میتوان به امتناع روسیه از همکاری با سعودیها برای تثبیت قیمت نفت در سال ٢٠٠٨ اشاره کرد؛ یعنی زمانی که در پنج ماه، قیمت یک بشکه نفت خام به بیش از صد دلار رسید. ولی در ماههای اخیر این تقابل جای خود را به تماسهای متعدد تلفنی و نشستهای خبری مشترک وزرای انرژی این دو کشور داده است. البته این اتحاد میتواند به همان سرعتی که شکل گرفته، بشکند. طبق برآوردها، تولید نفت خام ایالات متحده تا سال آتی میتواند به ١٠ میلیون بشکه در روز برسد و این بیشتر از توان تولیدی فعلی عربستان است. این مسئله میتواند به همزیستی روسیه و عربستان پایان دهد زیرا اگر آمریکاییها قانع نشوند که سطح صادرات را پایین بیاورند، جنگ برای سهم بیشتر از بازار، میتواند کل بازار نفت را ویران کند.