میدل ایست ای:ارزش های اصلی اصولگرایان دیگر با خواست اکثریت مردم ایران تطابقی ندارد/اصولگرایان نیازمند جلب نظر مساعد طبقه متوسط شهری هستند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۱
کد خبر: ۲۶۷۷۴۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۶
اکنون محافظه کاران واصولگرایان در جست و جوی روحی واقعی و بازتعریف هویت خود برآمده اند افزایش حضور نامزدهای پیروز شده در انتخابات شورای شهر و روستا بازتاب دهنده برتری اصلاح طلبان در فضای سیاست ایران در شرایط کنونی است. خروج قالیباف از عرصه انتخابات بزرگترين خطای تاکتیکی اصولگرایان بود و بخش قابل توجهی از ارای او به نفع روحانی و به سبد رای او رفت.
 اکنون محافظه کاران واصولگرایان در جست و جوی روحی واقعی و بازتعریف هویت خود برآمده اند افزایش حضور نامزدهای پیروز شده در انتخابات شورای شهر و روستا بازتاب دهنده برتری اصلاح طلبان در فضای سیاست ایران در شرایط کنونی است. خروج قالیباف از عرصه انتخابات بزرگترين خطای تاکتیکی اصولگرایان بود و بخش قابل توجهی از ارای او به نفع روحانی و به سبد رای او رفت.
به گزارش سايت روزنو ،نشريه ميدل ايست اي در تحليلي درباره انتخابات اخير ايران نوشت: در مقابل اگر رئیسی کنار می رفت دست کم بخشی از ارای رئیسی نه همه آن به سبد قالیباف ریخته می شد و او می توانست حمایت هواداران اندک شمار میرسلیم را نیز به سوی خود جلب کند. 
اگرچه این میزان ارا نیز برای شکست دادن روحانی کافی نبود با این حال، دست کم به طور قابل توجهی می توانست سبب شود تا انتخابات به دور دوم کشیده شود آن زمان کار برای روحانی دشوارتر می شود و از ازادی عمل او کاسته می شد حتی در صورتی که او پیروز انتخابات نیز بود این پیروزی متزلزل می بود. ارزیابی واقع بینانه نشان می دهد که ارزش های اصلی اصولگرایان دیگر با خواست اکثریت مردم ایران تطابقی ندارد.اگر اصولگرایان واقعا به دنبال بازگشت دوباره به قدرت هستند لازم است که به جای سیاست  خصمانه علیه دولت نگاه به درون اردوگاه خود داشت باشند و به دنبال شیوه های بهتر برای ارتباط برقرار کردن با مردم باشند. 
علیرغم آن که اصوگرایان نمی توانند از روایت ایدئولوژیک خود درباره اصول بنیادین انقلاب ایران عقب نشینی کنند اما می توانند بیش تر به سوی مرکز سیاست ایران حرکت کنند شعارهای میانه روانه تر سر دهند و از ارمان های طبقه متوسط شهری ایران استقبال کنند. اصولگرایان نیازمند جلب نظر مساعد طبقه متوسط شهری هستند.
  «میدل ایست آی» در گزارش مفصلی به تحلیل نتیجه انتخابات ایران پرداخته و از آن تحت عنوان «لرزش نقشه سیاسی ایران و بازتعریف دوباره این نقشه» یاد کرده است.  
ماهان عابدین نویسنده این گزارش می نویسد: «بزرگتر از پیروزی بدست آمده در انتخابات راه برای میانه روها  اصلاح طلبان هموار خواهد شد. اکنون محافظه کاران واصولگرایان در جست و جوی روحی واقعی و بازتعریف هویت خود برآمده اند. حسن روحانی توانست با کسب بیش از ۲۳.۵ میلیون رای در مجموع ۵۷ درصد از آرا را به خود اختصاص دهد در اخرین فاز از رقابت های انتخاباتی او به عمد اقدام به ایجاد دو قطبی میانه رو و تندرو کرد با مشارکت نزدیک به ۴۱ میلیون نفر ۷۴ درصد از رای دهندگان در انتخابات شرکت کردند. 
این یک موفقیت چشمگیر برای نظام سیاسی ایران با تاکید بر اعتماد و اطمینان مردم به جمهوی اسلامی ایران بوده است. محافظه کاران تا یک نسل دیگر نمی توانند کنترل قوه مجریه را در دست گیرند. انتظار می رود که روحانی به اردوگاه اصلاح طلبان بیش از گذشته نزدیک شود در نتیجه شکاف میان دولت او و مخالفان اصولگرای آن تشدید خواهد شد. باخت برای محافظه کاران قابل توجه و گسترده بود نه تنها از نظر بسیج اجتماعی بلکه در حوزه تبلیغات و کارزار انتخاباتی نیز آنان شکست خوردند. آنان هویت واقعی خود را نیافته اند و نتوانستند تاکتیک موثری به کار گیرند و پیام خود را به مردم برسانند.
او در ادامه با اشاره به چشمگیر بودن پیروزی روحانی می نویسد: «در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۳ میلادی روحانی سهم اش از جذب رای مردم به میزان هفت درصد افزایش یافته است این مهم است چرا که به لحاظ تاریخی در جمهوری اسلامی ایران روسای جمهوری معمولا در دور دوم بخشی از محبوبیت خود را به دلیل براورده نشدن انتظارات از دست داده اند در حالی که درباره روحانی این وضعیت در انتخابات روی نداد. 
مشارکت بالای مردمی از طریق کمک اصلاح طلبان به روحانی و تاکتیک ترساندن از رقیب و ایجاد دو قطبی میسر شد. این دو قطبی یاداور فضای مشابه در انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهروی در سال ۲۰۰۹ میلادی بود البته این بار در شرایطی کنترل شده تر و تیم انتخاباتی روحانی به طور موثر ضربه مرگبار را بر اصولگرایان فرود اورد. افزایش حضور نامزدهای پیروز شده در انتخابات شورای شهر و روستا بازتاب دهنده برتری اصلاح طلبان در فضای سیاست ایران در شرایط کنونی است».  
عابدین در ادامه درباره کارزار اصولگرایان می نویسد: «همانند انتخابات قبلی اصولگرایان با تفرقه و تشتت ارا وارد عمل شدند و در ابتدا نامزد قوی ای در اختیار نداشتند. از دو نامزد پیشرو اصولگرایان قالیباف نامزد معتبرتری بود.
 امید اصولگرایان این بود که او بتواند بخش های غیر محافظه کار رای دهندگان را نیز به سوی خود جلب کند. او در مناظره های تلویزیونی بهتر از رئیسی عمل کرد و به طور موثری توجهات را به سوی خود معطوف کرد. 
قالیباف در مبارزات انتخاباتی در شعارهایش از عدالت اجتماعی گفت و ماهیت نخبه گرای دولت روحانی را هدف قرار داد. خروج قالیباف از عرصه انتخابات بزگرترین خطای تاکتیکی اصولگرایان بود و بخش قابل توجهی از ارای او به نفع روحانی و به سبد رای او رفت. در مقابل اگر رئیسی کنار می رفت دست کم بخشی از ارای رئیسی نه همه آن به سبد قالیباف ریخته می شد و او می توانست حمایت هواداران اندک شمار میرسلیم را نیز به سوی خود جلب کند. اگرچه این میزان ارا نیز برای شکست دادن روحانی کافی نبود با این حال، دست کم به طور قابل توجهی می توانست سبب شود تا انتخابات به دور دوم کشیده شود آن زمان کار برای روحانی دشوارتر می شود و از ازادی عمل او کاسته می شد حتی در صورتی که او پیروز انتخابات نیز بود این پیروزی متزلزل می بود. رئیسی نشان داد که جذابیتی برای رای دهندگان ندارد او از محافظه کارترین و سنتی ترین لایه های اصولگرایان برامده بود او مجبور به حرکات غیر معمولی چون دیدار با امیر تتلو شد تا شاید بتواند رای بخشی از جوانان را به سوی خود جذب کند.
 از سوی دیگر، رئیسی که خود تولیت استان قدس رضوی یکی از ثروتمندترین نهادهای  خیریه را برعهده داشت (نهادی با درامد سالانه ۱۵ میلیارد دلار) و فعال در حوزه کسب و كارهای گسترده که چندان هم پاسخگو نبوده و مالیاتی نیز پرداخت می کند نتوانست خود را به عنوان منادی احقاق حقوق و عدالت اجتماعی به جامعه معرفی کند».  
ماهان عابدین با طرح این پرسش که اصولگرایان به کجا می روند می نویسد: «دشوار بتوان مقیاس شکست اصولگرایان را براورد کرد. روحانی نامزد اسیب پذیری در حوزه اقتصادی بود و اصولگرایان نیز از این منظر به او حمله کردند. ارزیابی واقع بینانه نشان می دهد که ارزش های اصلی اصولگرایان دیگر با خواست اکثریت مردم ایران تطابقی ندارد». 
عابدین در ادامه اشاره می کند که عبدالله گنجی از مسئولان روزنامه جوان وابسته به سپاه پس از انتخابات نوشت که روحانی برای کسب قدرت از هیچ کاری کوتاهی نکرد و براوردش این بود که او به سوی اصلاح طلبان نزدیک شده و الگوی لیبرال دموکراسی را برای ایران می خواهد. 
عابدین می نویسد: «به نظر می رسد اصولگرایان سیاست تهاجمی را علیه روحانی در پیش می گیرند می خواهند همانند دهه ۹۰ میلادی زمانی که برای دولت خاتمی بحران های فلج کننده ایجاد کردند روحانی را نیز به بن بست بکشانند. 
ماهان عابدین در ادامه می نویسد:«اولویت روحانی در دور دوم ریاست جمهروی خود متمرکز بر مسائل اقتصادی است. پس از آن رسیدگی به نقص های ساختاری به ویژه بیکاری مزمن بلند مدت و اجتناب برخی از نهادهای به مالیات دادن. در حال حاضر، مخالفان روحانی درباره توانایی های او برای تحقق وعده های اقتصادی اش ابراز تردید می کنند. 
فراتر از اقتصاد، روحانی به شیوه خطرناکی سطح انتظارات در حوزه سیاسی را از طریق ایجاد دو قطبی افراطی و میانه رو افزایش داده است. پیام او نشان می دهد که روحانی به سوی اردوگاه اصلاح طلب گرایش بیش تری در مقایسه با دور اول خود پیدا می کند و بیش تر مطالبات سیاسی از جمله ازادی های بیش تر و باز شدن فضای سیاسی را دنبال می کند. 
واقعیت اما این است که او توان براورده کردن تمام خواسته های اصلاح طلبان را ندارد در نتیجه، خود به خود نارضایتی از او افزایش می یابد برای مثال، او در حوزه رفع حصر قدرت اجرایی ندارد و اگر لابی گری و رایزنی کند با دیوار محافظه کاران و نهادهای آنان مواجه خواهد شد».  
ماهان عابدین در ادامه اشاره می کند که رابطه روحانی با مقام رهبری ایران یکی از مولفه هایی است که می تواند در تحلیل دور دوم ریاست جمهوری او موثر باشد او می نویسد: «معمولا از لحاظ تاریخی روسای جمهوری ایران در دور دوم با تنش با رهبری مواجه می شوند. در مورد روحانی این موضوع ممکن است حادتر باشد و عواقب پیش بینی نشده ای  را به همراه داشته باشد».  
عابدین اشاره می کند که روحانی در سیاست خارجی نیز با چالش های بسیاری مواجه خواهد بود و می نویسد: «به همان اندازه که ترامپ با فریب کاری خواستار تحدیدنظر در مفاد برجام است در مقابل مخالفان روحانی نیز خواستار مقاومت در برابر خواسته های امریکا و ادامه ازمایش های موشکی خواهند بود در نتیجه این موضوع به دیپلماسی روحانی اسیب می زند. با این حال،‌ سیاست خارجی یکی از اصلی ترین مولفه ها در کارزار انتخاباتی نبود در نتیجه روحانی زیر فشار عظیمی برای دستیابی به پیشرفت دیپلماتیک در روابط منطقه ای و بین المللی ایران قرار ندارد».
عابدین در بخش پایانی این مقاله می نویسد:«تا انجا که به جنگ های نیابتی در منطقه مربوط می شود دولت ایران در این حوزه حرف اول و اخر را نمی زند در نتیجه سپاه به اولویت خود در قبال سوریه در چهار سال اینده ادامه می دهد و نباید انتظار تغییر عمده ای را داشت. به طور خلاصه نباید انتظار روی دادن معجزه را در دور دوم ریاست جمهوری روحانی داشته باشیم».

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز