هنوز دو سال از آن زمان نگذشته. اسفند94 را که یادتان هست؟ انتخابات مجلس دهم و رایآوری هر 30 نفر لیست امید. چیزی که خوش بین ترین اصلاح طلبان هم در خواب نمیدیدند.
یک شوک مهلک به جناح راست بود. شوکی که شدت آن را میشد در نحوه قضاوتها و حرفهایی که در آن زمان علیه انتخاب مردم تهران از سوی اصولگرایان زده میشد، دید؛ مثلا مرحوم جعفر شجونی درباره رای مردم تهران به لیست امید در آن سال، گفت: " تهران پایگاه اصلی ضدیت با انقلاب و ولایت فقیه است و رای آوری این افراد نیز نشان دهنده همین مسئله است." (!)
یا وقتی درباره راه نیافتن حداد عادل به مجلس دهم و بحثها و خوشحالیای که درباره این موضوع در شبکههای مجازی از سوی مردم به راه افتاده بود، پرسیدند، مردم و فعالیت در این شبکهها به جنگل تشبیه شد و عادل گفت:" پرسش درباره فضای مجازی مانند پرسش درباره جنگل است."
وحید یامینپور چهره تند اصولگرایی که همواره مجری برنامههای تلویزیونی نیز هست، درباره رای مردم تهران در اسفند 94، آن را غربگرایانه توصیف نمود و نوشت:" رای بخشی از مردم تهران عموماً قداست زدایی شده و عرفی و حامل ارزشهای غربگرایانه است."
سایت رجانیوز نیز همان موقع تهران و رای آنها را به موضوعات طلاق و روزهخواری در این شهر پیوند داد و مدعی شد: "وقتی در تهران بنابر آمارهای رسمی، بیشترین میزان جرائم اجتماعی، روزهخواری، طلاق، اعتیاد و ... ثبت شده، بدین معناست که این شهر بیشترین فاصله را از فرهنگ اصیل دینی و انقلابی برای خود ثبت کرده و به همین میزان، طبیعی است که در چنین شهری به جای افرادی که نخستین وجهه آنها در افکار عمومی شهرت آنها به دیانت و گفتمان انقلاب اسلامی است، چهرههایی وارد مجلس شوند که در افکار عمومی بیشترین فاصله را با این معیارها و مفاهیم دارند."
اهل کوفه خواندن مردم تهران و وامدار زر و زور و تزویر دانستن آنها بخشهای دیگری از اهانت هایی
بود که اصولگرایان بعد از رای مردم پایتخت به لیست امید نثار ملت کردند. نکتهای که نشان میداد اصولگرایان اگر تیمشان رای نیاورد، نه به جناح مقابل بلکه به مردمی که به آنها رای نداده اند
هم ناسزا میگویند ...و حالا زمان تکرار شده است البته به فاصله کمتر از دو سال (!) این بار
به دلیل شکست اصولگرایان، چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه در انتخابات شوراها و گویا اهانت به مردم و رایشان نیز وارد فار تازهتری شده است و اولین راه این اهانت، تشکیک در نتایج انتخابات 96 است.
نجابت با تشکیک در نتایج انتخابات!
در حالی اصولگرایان بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری 96 ادعای نجابت و تمکینشان به نتایج آرا گوش فلک را کر میکند و دائم بر اینکه قانونمدار هستند تاکید میورزند که همه میدانند هنوز رایگیری 29 اردیبهشت 96 تمام نشده بود،
پروژه تشکیک در نتایج انتخابات به صورت فرمایشی و مشکوکی از سوی آنها به راه افتاد. آنها میخواستند دولت را به مهندسی انتخابات متهم کنند و در این راه کانالهای مجازی و مختلف اصولگرایی و رسانههای این جریان علمدار شدند. به هر حال حسن روحانی در فردای روز انتخابات، شخص پیروز نام گرفت اما بلافاصله بعد از اعلام پیروزی روحانی، رقیب او، رئیسی در بیانیهای نوشت:" برخی بداخلاقیهای انتخاباتی و تخلفات آشکار در قبل و حین برگزاری انتخابات از لحظات تلخ این انتخابات بود که آن را از مسیر قانون پیگیری خواهم نمود."
علی نیکزاد رئیس ستاد او نیز در نامهای به وزیر کشور مبنی بر صورت گرفتن تخلفات وسیع، بیان کرد:" مصادیق ارتکاب جرم در روند انتخابات از حد گزارش و شکایت گذشته است! تا حدی که میتوان از میزان تخلفات یک جلد کتاب تهیه کرد."
در همین فاصله رسانههای جریان راست نیز بر طبل توخالی تخلفات گسترده کوفتند. جناح راست در همین چند روز حتی سایتی را
راه اندازی کرد تا در آن فیلمهایی را که به اصطلاح حاوی تخلفات انتخاباتی هستند پخش کند، فیلمهایی که همگی از سوی هیئت نظارت، ساختگی خوانده شد.
این شبههافکنی تا جایی پیش رفت که وحید یامینپور یعنی همان کسی که آرای تهرانیها را در سال 94 غربگرا توصیف کرده بود، در تلویزیون، با پوزخند میگوید: "ما نجیبیم و سطل آشغال
آتش نمیزنیم اما باید پیگیر تخلفات باشیم."
فراموش نکنیم که در این یک هفته اصولگرایان حتی به نتایج آرای شورای شهر نیز معترض بودند و بارها خواستار بازشماری آن شدهاند. جالب اینکه علیرغم همه این شبههافکنیها بازهم این جریان، از نجابت اصولگرایی در پسا انتخابات حرف میزند؟
در نجابت(!) اصولگرایان همین بس که آیت الله موحدی کرمانی خبر داده که در دیدارش با آیتا... جنتی خواستار تغییر رای رئیسی از 16 میلیون به 19 میلیون و کاهش آرای روحانی از 23 میلیون به 21 میلیون شده است. دبیر جامعه روحانیت مبارز در اینباره گفته:" بنده با
آیتا... جنتی ملاقات داشتم و به ایشان تاکید کردم که مردم انتظار دارند ببینند شورای نگهبان
چه قضاوتی میکند؛ شورای نگهبان باید موارد تخلف
انتخاباتی را بشناسد و به مردم معرفی کند...
شاید رای آقای رئیسی را از 16 میلیون به 19میلیون و رای آقای روحانی را از 23 به 21 میلیون برساند."
اظهارات موحدی کرمانی به قدری عجیب بوده که واکنش وزیر کشور را به همراه داشته و رحمانی فضلی در پاسخ به ادعاهای او بیان کرده است: "درخواست برای کاهش آرای روحانی به 21میلیون با هیچ منطق شرعی و قانونی مطابقت ندارد،
فاین تذهبون؟"
تلاش مداوم جناح راست در القای تردید و ایجاد شبهه در نتایج انتخابات و سعی برای افزایش آرای رئیسی و کاهش آرای روحانی در حالی صورت میگیرد که اگر کمترین این واکنشها و اعتراضات از سوی اصلاحطلبان مطرح میشد، معترضین اصولگرای انتخابات 96 با بدترین الفاظ از اصلاحطلبان با عناوینی چون ضدانقلاب و فتنهگر یاد میکردند و آنها را با چوب براندازی میزدند؛ حال آنکه خود، طی این هفته بدترین اعتراضها را علیه نتایج انتخابات مطرح کردهاند اما علیه آنها موضعی گرفته نشده بلکه شخصیتهایی از در تایید آنها برآمدهاند.
تشکیک در انتخابات تنها چیزی نیست که نجابت اصولگرایان و رفتارشان پس از انتخابات را زیر سوال میبرد؟ چرا که اکنون اهانتهایی از جنس اهانتهایی که در سال 94 به مردم تهران کردند را به کل ایران و مردم این سرزمین تعمیم دادهاند.
**اهانتهای 96 اصولگرایی به مردم
ظاهرا اصولگرایان عادت دارند تا هر زمانی که مردم آرایشان را به سبد کاندیدای مطلوب آنها نریزند دست به توهین علیه آنها (مردم) بزنند. توهینهایی مثل: «در ستادهای روحانی مشروب سرو میشده» و...(!)
اما هیچ ناسزا و اهانتی بدتر از تقسیمبندی آرای مردم به دو دسته آرای مردم خوب (که به رئیسی رای دادهاند) و مردم بد (که به روحانی رای دادهاند) نیست.
مثلا رئیس جمنا آرای رئیسی را آرای مومنانه خوانده و آرای روحانی را آرای سیاه و گفته: "طرف مقابل به هر وسیلهای متوسل شده تا حتی آرای سیاه را به خود جذب کند، ولی این طرف روی اصول و ارزشها پافشاری کرده است و 16 میلیون رای مومنانه خالص به دست آورده است.... طرف مقابل درصدد کسب رای سیاه بود و به خاطر رای، دین فروشی کرد."
این نوع اهانت به راس اصولگرایان هم رسیده یعنی همان کسی که کاهش رای روحانی و افزایش رای رئیسی را خواستار شده است. او بیان داشته: " آقای رئیسی در انتخابات 16 میلیون رای حلال به دست آورد." گویا موحدی کرمانی آرای حسن روحانی را حرام میداند(!)
البته توهین به رای مردم با واکنش مقامات دولتی همراه بوده است و وزیر کشور در پاسخ به این اظهارات گفته:" مشخص نیست استفاده از واژه "آرای حلال" بر چه مبنایی و با چه هدفی صورت گرفته است؟ تقسیمبندی این مردم عزیز و بزرگوار به عناوینی مانند انقلابی و غیر انقلابی یا «آرای حلال» و.... ظلم بزرگی است که باعث ایجاد تفرقه و آسیب جدی به وحدت ملی و امنیت ملی میشود."
حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور نیز در واکنش به این رفتار غیرنجیبانه پاسخ داد:" این دوستان خود را نماد اسلام و ارزشهای آن پنداشته و مجاز میدانند تا در کارزار انتخابات بیشترین بهره را از دین برده و هر فاجعهای!! را توجیه دینی نمایند؛ در کنار توجیه دینی مجازند مخالفین خود را به بیدینی، تودهواری، رای حلال و رای حرام و... متهم کنند؛ که البته تهران پاسخشان را در ۹۴ و ایران در ۹۶ داد؛ دوستان؛ تحریک بیشتر دو قطبی در کشور، به مصلحت ملی نیست."
اصولگرایان اکنون باید به این سوالات پاسخ دهند که آیا واقعا اهانت به ملت و تقسیم بندی آرای مردم به دو دسته خوب و بد نشاندهنده نجابت آنهاست؟ اینکه هر زمان که نتایج آرا به سود آنهاست هرگونه تشکیک در انتخابات را عناد با نظام و حاکمیت تلقی میکنند ولی هر زمان که به زیان آنان است، خود در آن تشکیک ایجاد میکنند بیانگر صداقت این جناح است ؟ و اینکه آیا آن 23 میلیون مردمی که به حسن روحانی رای دادهاند را اهالی کوفه، غربزده، هوادار زور و تزویر، اهل حرام و غیر مومن میدانند؟ آیا این است نجابت اصولگرایی؟