تهران مردمی دارد که برایشان انتخابات روز جمعه 29 اردیبهشت اهمیت زیادی دارد. مردم ایران همواره به انتخابات اهمیت دادهاند و این اهمیت در طول زمان چندان تغییری نکرده است؛ بهویژه انتخابات ریاستجمهوری. دهه 60 و نیمه دهه 70 به دلیل نزدیک بودن شرایط کشور به دوران دفاع مقدس وضعیت خاص خود را داشت، اما از سال 76 گفتمان جدیدی وارد فضای سیاسی شد. از آن برهه به بعد بود که توجه به برنامهها اولویت اصلی رأی دادن شد. 29 اردیبهشت هر کس با هر نگرشی به پای صندوقهای رأی میرود و تردیدی در این اشتراک نیست. در روزهای تبلیغات هر دو گروه برای بهتر نشان دادن کاندیدای خود تلاش کردند، اما بین شمال و جنوب تهران اختلاف نیازها خود را نشان میدهد. برای روشنتر شدن این تفاوت «آرمان» با اقشار مختلف گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
نازی آباد:ساعت 21:50 دقیقه 26 اردیبهشت
خیابانها شلوغ است و تصاویری از دو کاندیدا بر شیشه عقب ماشینها نصب شده است. جوانان حامی کاندیداها به تبلیغات خیابانی مشغول هستند و برخی اوقات برای همدیگر کرکری میخوانند. مردم عادی به آرامی از پیادهرو عبور میکنند وکسبه محل به کار خود مشغول هستند، بهویژه میوهفروشان وانتی! در مقام شهروند بیاطلاع از چگونگی انتخاب کاندیدای برتر با یکی از هندوانه فروشها وارد گفتوگو میشویم که ماحصل آن چنین است:
بازار شما این روزهای انتخاباتی که مردم بیشتر در خیابان هستند، چطور است؟
خدا را شکر. جوانان که تبلیغ میکنند، بعضی اوقات گرمشان میشود و برای خرید هندوانه میآیند، اما هندوانه خنک چیز دیگری است.
حالا به چه کسی باید رأی داد؟
فرقی نمیکند خانم. هر کدام که بیایند خوب است. فقط اینکه به فکر مردم باشند و به منافع خودشان فکر نکنند.
چند فرزند دارید؟
3 تا. 2 پسر و یک دختر. یک پسرم که بزرگتر است، در شهرداری کار میکند اما راضی نیست.
اگر الان رئیسجمهور در مقابل شما باشد، چه خواستهای از او دارید؟
ببینید خانم، این سروصداها را میبینید که برای انتخابات است، من از رئیسجمهور میخواهم به این جوانان که اینطور وقت و انرژی خودشان را صرف تبلیغ برای آنها کردهاند، توجه کند. بیکاری زیاد است. در تلویزیون دیدید که یکی از این آقایان وعده اشتغال داد، اما چون الکی بود خودش کنار رفت. اینطور که نمیشود شعار بدهند و فرار کنند.
وضعیت اقتصادی شما نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده است؟
خدا را شکر. قبلا بار این وانت را به سختی تمام میکردم، اما الان 2 دفعه پر و خالی میشود. امیدواریم هر کسی رئیسجمهور شد، این رویه را ادامه دهد. باور کنید ما دعا میکنیم هر کدام از این کاندیداها رئیسجمهور میشود به فکر مردم باشد.
پارک وی: ساعت 23 و 30 دقیقه 26 اردیبهشت
فضای این بخش شهر کمی متفاوت از نازیآباد است. خبری از دستفروشها نیست و صدای بوق و شعار تبلیغکنندگان بلندتر است. در بخش شمالی پایتخت تمایل اقشار عادی برای صحبت کردن درباره کاندیدای مورد نظر بیشتر از جنوب شهر است و با یک خانم و همسرش که کودکی در بغل دارد، گفتوگو میکنیم.
دیر وقت است؛ چرا به خانه نمیروید؟
مرد: جمعه انتخابات است. تبلیغ در خیابان تاثیر بیشتری از نشستن در خانه و نهایت نوشتن مطالبی در شبکههای اجتماعی دارد.
زن: هر وقت مردم با هم متحد بودند، نتیجه انتخابات بهتر شد. حالا هم آمدیم که انشاءا. . . نتیجه خوبی بگیریم.
خواسته شما از رئیسجمهور دوازدهم چیست؟
زن: بستگی دارد که کدامیک از کاندیداها پیروز شود. بزرگترین خواسته ما آرامش است. شما به این بچه نگاه کنید. ما بیشتر از خودمان نگران آینده این بچه هستیم که میخواهیم در آرامش و امنیت بزرگ شود. رئیسجمهور بعدی هر کدام از کاندیداها باشد، باید به فکر آینده نسل امروز باشد.
مرد: البته باید وضع اقتصادی خوب باشد که بتوانیم این بچه را خوب بزرگ کنیم. آقای رئیسجمهور بعدی، با یارانه نمیشود بچه بزرگ کرد.
شما خودتان را جای رئیسجمهور بگذارید. چه راهکاری برای بهبود وضعیت اقتصادی خواهید داشت؟
مرد: ببینید خانم؛ ارتباط با جهان نباید قطع شود. بسیاری از مشکلاتی که از 10 سال پیش شروع شد، مربوط به این بود که تدبیری نبود و بهجای تعامل هوشمندانه با جهان، روشی پیش گرفته شد که تحریمها را تند و تیز کرد. بنابراین رئیسجمهوری بعدی حواسش باشد که با جهان لجبازی نکند، چون ظلم به مردم بهویژه این نسل جدید است. از ما که گذشت، اما خواهش میکنیم به فکر فرزندان ما باشید.
دعوت مشترک به حضور درانتخابات
این تهرانگردی از جنوب تا شمال تهران در ساعت 24 تمام شد، اما از شور و هیجان انتخاباتی جوانان بالا و پایین شهر کم نشد. جالب این بود که جوانان در میان گفتوگوهای خود تاکید زیادی داشتند که جمعه نباید در خانه نشست، بلکه باید با حضور در پای صندوقهای رأی آینده خوبی برای کشور رقم زد. این دعوت اصلاحطلب و اصولگرا هم نداشت و بهصورت مشترک دعوت به آینده بهتر میکردند.