بسته ای از دستورات و فرمان هایی که ملک سلمان بن عبدالعزیز دو روز پیش صادر کرد و تعدادشان از چهل دستور و فرمان فراتر رفت و جدال هایی گسترده ای توسط تحلیلگران به راه انداخت.در حالی که رسانه های رسمی عربستان سعودی تلاش می کنند افکار عمومی را به سمت دستور بازگرداندن پاداش ها و مزایای کارمندان که در پی بحران قیمت های نفت متوقف شده بود؛ منحرف کنند، نگاه ناظران به سمت عزل و نصب های جدید و نشانه های آن در سطح نزاع شاخه های داخل خاندان حاکم رفته است.

 

به گزارش روز نو، روزنامه لبنانی الاخبار در گزارشی نوشت: «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد دو روز پیش گام بزرگی در مسیر محدود کردن «محمد بن نایف» ولیعهد  برداشت و با این کا راه رسیدن بن نایف به کرسی پادشاهی را قطع کرد؛ راهی که دو محمد می دانند که از واشنگتن پایتخت آمریکا عبور می کند.

به نظر می رسد که سلمان بر برداشتن هر گونه مانعی در مسیر خود اصرار دارد این در حالی است که بن نایف همچنان در برابر دستورات صادر شده سکوت اختیار کرده است. تا شب گذشته بن نایف هیچ گونه واکنشی به دستورات جدید نشان نداده است این در حالی است که وی معمولا به دستورهای حساس در عربستان واکنش نشان می دهد. وی پیش از این در واکنش به اعلام طرح موسوم به «چشم انداز 2030» توسط بن سلمان گفت که بن سلمان« پشت من، برادر و دست راست من است» و این تلاشی بود برای کوچک جلوه دادن بن سلمان و نشان دادن وی به عنوان معاون بود نه بیشتر.

دستورات پادشاهی که بن سلمان امضا کرد و از مهر پدرش استفاده کرد همانطور که متخصصان امور موسسه حاکم بر عربستان می گویند، شامل تعیین «خالد بن سلمان» پسر پادشاه به عنوان سفیر عربستان در ایالات متحده می شود. این دستور نشان دهنده تمایل شدید بن سلمان در بهبود شروط بازاریابی برای نامش در دایره های حاکمیتی آمریکایی به عنوان جانشین پدرش است آن هم پس از انتشار گزارش هایی آمریکایی مبنی بر اینکه دایره های تصمیم گیری در واشنگتن هنوز تصمیم خود را برای انتخاب یکی از دو محمد قطعی نکردند، این در حالی است که برخی از این گزارش ها تأکید می کنند که آمریکایی ها به محمد بن نایف تمایل دارند زیرا وی مهارت زیادی در زمینه جنگ با تروریسم دارد و آمریکایی ها نیز با وی همکاری زیادی دراین زمینه داشتند.

چه بسا دیدار بن سلمان با دونالد ترامپ باعث شد بن سلمان شور زیادی برای بهره برداری از نزدیکی با آمریکایی ها ببرد به طوری که شاهزاده جوان طی این دیدار آمادگی ترامپ برای شنیدن حرف های بن سلمان و کار کردن با وی در پرونده های بزرگ در منطقه را لمس کرد. اینچنین شد که بن سلمان فرصت مناسبی برای ایجاد خط داغ و امن با آمریکایی ها پیدا کرد که بتوان به آن تکیه کرد و با واشنگتن تماس مستقیم برقرار کرد به طوری که امکان عبور از بن نایف و دور کردنش از راه بلندپروازی هایش وجود داشته باشد.

برای این کار برادر محمد بن سلمان یعنی خالد بن سلمان (متولد 1985) انتخاب شد تا جایگزین «عبدالله بن فیصل آل سعود»  به عنوان سفیر ریاض در واشنگتن شود به رغم آن که سن اش پایین است و هیچ گونه تجربه سیاسی یا دیپلماتیک ندارد و بدین ترتیب وی کوچکترین عربستانی است که در چنین پستی منصوب می شود. خالد، افسر نیروی هوایی عربستان است و در جنگ علیه یمن و نیز در ائتلاف بین المللی علیه داعش شرکت کرده است. وی در سال 2009 در  چارچوب برنامه هوایی نظامی در ایالت میسیسیپی آمریکا پس پیوستن به دانشکده هوایی الفیصل در ریاض، فارغ التحصیل شده بود.

محمد بن سلمان فقط به این کارها بسنده نکرد. جهشی که جنگ فراگیر بن سلمان علیه پسر عمویش بن نایف شاهد بود دست گذاشتن روی پرونده های سازمان اطلاعات، نفت و امنیت داخلی است که آخرین پایگاه و تنها پرونده باقی مانده در اختیار بن نایف است. بن سلمان به اختیارات بن نایف به عنوان وزیر کشور و رئیس شورای امور سیاسی و امنیتی که مدت زیادی از تشکیل آن نمی گذرد حمله کرد و یک نهاد رقیب به نام«امنیت ملی» ایجاد کرد که با دیوان پادشاهی به طور مستقیم در ارتباط است و «محمد الغفیلی» را به عنوان مشاور امنیت ملی با رتبه ممتاز منصوب کرد و این اقدام به تنش ها دامن می زند زیرا بن نایف را محاصره می کند و اختیارات و نفوذش در عربستان را کم می کند.

در اقدامی که خطرش هم کم نیست، بن سلمان تصمیم گرفت که «احمد عسیری» نزدیکترین فرد به خودش و سخنگوی ائتلاف تجاوز به یمن را ارتقای مقام بدهد تا پست معاون رئیس سازمان اطلاعات، این سازمان بسیار حساس، را به عهده گیرد تا وابستگی ها به وی تضمین شود. عسیری جایگزین «یوسف الادریسی» شد. محمد بن سلمان در عصبانی کردن  و ایجاد مزاحمت برای محمد بن نایف پا را فراتر گذاشت و«احمد بن فهد بن سلمان» برادرزاده و نوه ملک سلمان و مشاور سابق در سفارت عربستان در لندن را به عنوان معاون «سعود بن نایف بن عبدالعزیز» برادر بزرگ محمد بن نایف و امیر منطقه «الشرقیه»تعیین کرد.

در پرونده نفت نیز شاخه ملک سلمان مراکز تصمیم گیری در بخش ثروت نفتی را از طریق ایجاد وزارتی به نام «امور انرژی»و تعیین شاهزاده «عبدالعزیز بن سلمان» پسر دیگر پادشاه به عنوان وزیر آن،به طور کامل در اختیار خود گرفت.عبدالعزیز با برادرش خالد فرق دارد زیرا وی مهارت و تجربه های زیادی در بخش نفت دارد. با اختراع این وزارت برای عبدالعزیز صحنه تجمیع اختیارات و پست ها و مراکز تصمیم گیری در قدرت به دست خانواده کوچک سلمان بن عبدالعزیز کامل می شود.

این دستورات و تصمیم گیری ها روشن کرده است که رویکردی در شاخه سلمان وجود دارد تا عامل نزدیکی به پادشاه کنونی یا نشأت گرفته از آن باشد این جدای از وابستگی به شخص محمد بن سلمان است که عامل تعیین کننده در انتخاب افراد برای پست هاست، این در حالی است که تا کنون عادت بر این شده است  در عزل و نصب ها رضایت اکثریت پسران عبدالعزیز موسس عربستان در نظر گرفته می شد. به نظر می رسد که شاخه سلمانی در به دست گرفتن پست ها توجهی به تحریک شاخه های دیگر پسران عبدالعزیز و نوه های وی ندارد و بر این اصرار دارد که آنها را از انتظار برای به دست آوردن هر گونه فرصتی به منظور به ارث بردن ماترکه عبدالعزیز ناامید کند.

فصل جدید از کودتای سفید بن سلمان علیه بن نایف با شلیک «بمب دودزا» شروع شد که شامل برخی تصمیم های پوپولیستی شد که مورد استقبال رسانه ها قرار گرفت و باعث شود آنها به آن بپردازند از جمله بازگرداندن مزایا و پاداش های مالی کارمندان دولتی به مانند گذشته و قبل از تصمیم به لغو آنها در چند ماه پیش و نیز تصمیم به پایان دادن به امتحان های درسی پیش از فرا رسیدن ماه رمضان و دادن حقوق دو ماه به نظامیانی است که در عمل در تجاوز به یمن مشارکت دارند.

پیش از اعلام این دستورها و تصمیم ها، محمد بن سلمان با «دیوید اگناتیوس» نویسنده آمریکایی علاقه مند به موسسه حاکم بر عربستان مصاحبه ای انجام داد که در روزنامه واشنگتن پست منتشر شد و به مثابه هشدار زمینه سازی بود که بن سلمان به بن نایف داد که با این مصاحبه بار دیگر تصویر بودن یک نفر در قدرت را تکرار کرد.

پس از این مصاحبه دستورات پادشاهی صادر شد و آن چه اگناتیوس نوشته بود که این تصور را به وجود بیاورد که «فرضیه تنش سیاسی(میان بن نایف و بن سلمان) مطرح نیست» را خنثی کرد.

دستور خنده دار در میان دستورات ملک سلمان برکناری «خالد العرج» وزیر خدمات مدنی از مقامش و آغاز تحقیقات از وی است آن هم با توجه به گزارشی است که «سازمان ملی مبارزه با فساد» ارائه کرده است و اما اتهام العرج این است: تعیین یکی از پسران العرج یعنی «عبدالله العرج» در یکی از مقام های دولتی است!