دیروز یک فعال سیاسی اصولگرا فهرستی با 14 نام از کاندیداهای تشکل ائتلافی اصولگرایان را معرفی کرد. در این فهرست نیز مانند کاندیداهای اولیه جمنا مردان کابینه احمدینژاد دست بالا را داشتند.
به گزارش روز نو؛ اما این حمید بقایی است که این روزها زیر سایه احمدینژاد مانور تبلیغاتی خود را آغاز کرده است. به گفته عضو جمنا سعید جلیلی یکی از افرادی است که آرای بالای این تشکل را برای نامزدی در انتخاباتی به دست آورده. با این حال هنوز هم جلیلی بنای همسو شدن با این ساز و کار را ندارد. او که سال 92 در افکار عمومی به عنوان نماینده طیف احمدینژاد در انتخابات شناخته میشد، انگار میخواهد دنباله روی راه احمدینژاد باشد و حساب خود را از اصولگرایان جدا کند. داریوش قنبری، نماینده اصلاحطلب مجلس هشتم در گفتوگو با همدلی در این باره میگوید: یکی از دو استراتژی طیف احمدینژاد این است که در صورت رد صلاحیت شدن بقایی از جلیلی حمایت کنند. او اضافه میکند که اگر هم بقایی تایید صلاحیت شود این طیف سیاسی میخواهند سرمایه خود یعنی احمدینژاد را برای آینده نگه دارند. بنابراین از او برای بقایی خرج نمیکنند و راه بیتفاوتی پیشه خواهند کرد. به اعتقاد قنبری احمدینژاد جزئی از جریان اصولگراست. در ادامه متن گفت و گوی همدلی با این فعال سیاسی را میخوانید.
در بین چهرههای نزدیک به احمدینژاد، آقای بقایی خود را رسما نامزد ریاست جمهوری میداند. احتمال آقای سعید جلیلی در انتخابات هم کم نیست. ایشان هم مثل بقایی سازوکار ائتلاف اصولگرایان را قبول نکرده. نام افرادی مثل بذرپاش، رستم قاسمی، نیکزاد و حاجی بابایی هم در لیست اصولگرایان قرار دارد. شما چه آیندهای برای احمدینژادیها متصورید؟
نامزدی آقای بقایی از همان روز اول یک امر ساختگی بود و به نظر میرسد ایشان نامزد نهایی این جریان نباشدو گویا طیف احمدینژاد کاندیدای دیگری داشته باشند. بعید نیست که این کاندیدا فردی مثل آقای جلیلی باشد. این احتمال هم که آقای جلیلی کاندیدای اصولگرایان باشد بیشتر از دیگران است. از طرفی هم این احتمال وجود دارد که طیف احمدینژاد چون خود احمدینژاد وارد صحنه نشده از کسی حمایت نکند و در رابطه با انتخابات بیتفاوتی را پیش بگیرند.
اگر نامزد طیف احمدینژاد بقایی باشد این طیف در مجموع دو استراتژی دنبال میکند، نخست آنکه بیتفاوت باشند چرا که به هرحال آقای بقایی به خاطر مسائلی که وجود دارد ردصلاحیت خواهد شد. اگر کاندیدای جریان احمدینژاد تایید صلاحیت شود، احمدینژاد خیلی تمایل نخواهد داشت از بقایی به صورت تمام قد حمایت کند. آنها این را هم میدانند که بقایی اگر تایید صلاحیت هم شود قدرت رایآوری ندارد. بنابراین این طیف سعی میکند احمدینژاد را برای بقایی هزینه نکند تا به عنوان سرمایه جریانشان در آینده حفظ شود.
استراتژی دوم هم این است که طیف احمدینژاد سراغ جلیلی بروند. اینکه آقای جلیلی هم نمیخواهد با تابلوی اصولگرایی وارد عرصه بشود، به این خاطر است که آقای احمدینژاد میخواهد خود را به عنوان جریان سوم معرفی کند. سالهاست که بخشی از اصولگرایان سعی میکنند جریان سومی معرفی کنند. اما باید در نظر داشت که جریان احمدینژاد بخشی از جریان اصولگراست. به این هم باید توجه داشته باشیم که جریان اصولگرایی پایگاه اجتماعی بالایی ندارد و همانطور که در انتخابات مجلس شاهد بودیم، خیلی از اصولگرایان خود را مستقل عنوان میکردند و زیاد به این تمایل نداشتند که زیر پرچم اصولگرایی قرار بگیرند.
شما به جریان سومی اشاره کردید که احمدینژادیها دنبال آن هستند. شما این تحلیل را قبول دارید که کشور به سمت داشتن سه جبهه سیاسی پیش میرود؟
نه نمیشود گفت کشور به سوی سه قطبی پیش میرود. همانطور که گفتم هر چند احمدینژاد وابستگی خود را به طیف اصولگرایی انکار میکند، اما جزئی از این طیف است و در مقام عمل هم نشان داده سیاستهایش در این تفکر قابل گنجایش است.
با توجه به اینکه احمدینژاد گفته میخواستند به ما کاندیدا قالب کنند و من زیر بار نرفتم، کاندیدای اصولگرایان بودن با کاندیدای احمدینژاد بودن متفاوت است. جلیلی قرار است کدام باشد؟
آقای احمدینژاد رگ و ریشه اصولگرایی دارد و اندیشه او اندیشه اصولگرایانه است، هرچند که امروز با توجه به فقدان پایگاه اصولگرایی سعی میکند خود را از اصولگرایان کنار بکشد. اصولگرایان هم اما به خاطر بعضی رفتارهای احمدینژاد بدشان نمیآید که احمدینژاد و طیفش به عنوان یک کاندیدای غیراصولگرا وارد عرصه شوند.
برخلاف حرفتان اما ظاهرا اصولگرایان بدشان نمیآید از برند احمدینژاد استفاده کنند. به هرحال او پایگاهی در بین بخشهایی از مردم توانسته کسب کند. حضور نزدیکان او در لیست اصولگرایان هم انگار این معنا را میدهد.
احمدینژاد در گذشته پایگاهی داشته. اما با توجه به تحقق پیدا نکردن وعدههای او و شکستش در عرصه اقتصاد، پایگاه خود را از دست داد. احمدینژاد امروز احمدینژاد سال 84 نیست. او احمدینژادی نیست که شناخته شده نباشد و بتواند دوباره با وعده و وعید قدرت را به دست بگیرد. مردم اکنون احمدینژاد را با سابقه میشناسند. اما طبیعتا در بین برخی از روستاییان و حاشیهنشینان – البته تاکید میکنم نه همه آنها چرا که درک سیاسی مردم خیلی از روستاها ممکن است از شهرنشینان بیشتر باشد –پایگاهی داشته باشد اما همین پایگاه در بحث انتخابات خیلی قابل توجه نخواهد بود.
روز گذشته لیستی چهارده نفری از سوی یکی از اصولگرایان منتشر شد. بیشتر اسامی این لیست هم مثل لیست انتخاباتی اصولگرایان در سال 94 به نزدیکان احمدینژاد برمیگشت. به نظرتان اصولگرایان به سمت رادیکالیسم حرکت میکنند؟
به هرحال رادیکالیسم در بخشی از ذات جریان راست نهفته است. همین ویژگی باعث شده معتدلین جریان اصولگرا خیلی تمایلی به همکاری با افراطیها نداشته باشند و به اصلاحطلبان نزدیک شوند. ائتلافی که در سال 92 شکل گرفت ائتلاف میانهروهای اصولگرایان و اصلاحطلبان بود که به نظر من در آینده هم تداوم خواهد داشت.
اگر اصولگرایانی را که بوی کاندیداتوریشان به مشام میرسد، بُعد و چهرهای از احمدینژاد بدانیم، مثلا بگوییم بذرپاش چهره جوانگرایی، بقایی برآمده از مشایی و جلیلی بعدی از ارزشینمایی احمدینژاد است اصولگرایان کدام چهره را میپذیرند و کدام بُعد را کنار میگذارد؟
به نظرم جلیلی برای اصولگراها بیشتر قابل پذیرش است. بذرپاش به خاطر جوان بودن، بیتجربه بودن و اینکه تازه به دوران رسیده است، در بین اصولگرایان قابل پذیرش نیست.
اما فقط اینها نیستند. امثال قاسمی، نیکزاد، حاجی بابایی و.... هم مدعیاند.
به نظرم امثال آقای قاسمی که خیلی شناخته شده نیستند و جایگاه ویژهای ندارند مورد توجه قرار نمیگیرند.
درباره آقای جلیلی به نظرتان او دارد همان مسیری را طی میکند که روزگاری احمدینژاد آن را آغاز کرد و اکنون ادامه میدهد؟ به این معنا که از دو جریان سیاسی اعلام برائت کند و با یک رویکرد عوامگرایانه به قدرت برسد؟
آقای جلیلی همین مشی و روش را در انتخابات 92 در پیش گرفت که نتیجهای برایش در پی نداشت. قطعا هم این روش را ادامه میدهد. اما وضعیت جامعه به گونهای نیست که افرادی مثل آقای جلیلی بتوانند در انتخابات به موفقیت برسند.
پایگاه رای ایشان از 92 به بعد تغییری نداشته؟
کمتر شده اما بیشتر نه.
به نظرتان چه کسی از سمت اصولگرایان با آقای روحانی رقابت خواهد کرد؟
امکان به وحدت نظر رسیدن اصولگرایان خیلی پایین است. من فکر میکنم آنها در بهترین وضعیت ممکن است سه کاندیدا داشته باشند. نه یک کاندیدای واحد.
*همدلي