حمید بقایی اعلام کاندیداتوری کرد. هر چند که گفته، مستقل از اشخاص، گروهها، احزاب و جناحهای سیاسی کاندیده شده است. اما او مردی است که نامش با اسفندیار رحیم مشایی و محمود احمدی نژاد گرفته خورده است و از هر دری که به موضوع وارد شوید، به این ۲ نام میرسید.
به گزارش روز نو؛ چراکه اساساً، نام بقایی در دولت نهم و دهم با گوش مردم آشناتر شد و کمتر کسی از سوابق قبل از حضور او در دولت نهم و دهم سخن گفته است. البته او قبل از حضورش در دولت هم یار جدا ناشدنی اسفندیار رحیم مشایی، در صدا و سیما و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود. اما بعد از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد و حضور اسفندیار رحیم مشایی در دولتش، حمید بقایی هم به واسطه رحیم مشایی بر مسندهای مهمی چون معاونت اجرایی رئیس جمهوری، ریاست سازمان میراث فرهنگی و دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور، تکیه زد. هر چند که تفاوت حضورش در دولت و تکیه بر چنین مسندهایی با فعالیتهای سابقهاش، تنها ایجاد حواشی پیرامونش بود. حواشی که بخشی از آن، او را تا قوه قضائیه هم کشاند. اما به واسطه حمایت سرسختانه محمود احمدی نژاد از وی، پرونده او در دولت نهم و دهم، روند سریع و نتیجه بخشی را طی نکرد. اما در دولت یازدهم، او طبق اعلام اژهای، سخنگوی قوه قضائیه بازداشت شد و اکنون هم از سال 94 با تودیع وثیقه آزاد است. حال اما بقایی با این سوابق اعلام کاندیداتوری کرده است. در حالی که او پرونده قضایی دارد و هنوز برای پروندهاش هم حکمی صادر نشده است. از این رو میتوان گفت، از آنجایی که او ناآشنا با روابط سیاسی و شرایط کاندیداتوری نیست، و میداند مصداق رجل سیاسی هم نیست نمیتواند احتمال رد صلاحیتش را در نظر نگرفته باشد. بنابراین میتوان گفت که او برای این کاندیداتوری برنامهای در سر دارد. برنامهای که خودش در نامه اعلام کاندیداتوریاش «خدمتگذاری به ملّت شریف ایران عنوان کرده» اما فارغ از آنچه اعلام کرد، او قصد دارد با حضور در انتخابات، به زعم خود حاشیه امن برای خویش ایجاد کند.
حمیدبقایی که مدتی را نیز در بازداشت به سر برده متهم اصلی واریز ۱۸میلیاردتومان از اموال بیت المال به حساب شخصی دانشگاه ایرانیان است که خودش و احمدی نژاد از موسسان آن بودند.
البته میتوان تحلیلهای دیگری هم از این کاندیداتوری اعلام کرد. تحلیلهایی که حاکی از آن است که جریان خاصی در کشور نمیخواهد فراموش شود و قصدش از کاندیداتوری، مطرح ماندن در اذهان مردم است. البته این تحلیل پر بیراه هم نمیتواند باشد. چراکه در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، آن زمان که رحیم مشایی، برای ثبت نام کاندیداتوری، رو به روی دوربینها قرار گرفت، نه تنها مسئولان شورای نگهبان، بلکه مردم عادی هم میدانستند که او با توجه به اقداماتی که انجام داده، رد صلاحیت خواهد شد. حال بقایی هم گویا استراتژی رفیق گرمابه و گلستانش را دارد پیش میگیرد و با توجه به پرونده قضایی بی سرانجامی که دارد اما میخواهد کاندیدا شود. البته این استراتژی را خیلی از مردم هم برای مطرح کردن نامشان پیش از مشایی و بقایی به کار گرفته بودند. افرادی که نه رجل سیاسی بودند و نه سر رشتهای از مملکت داری داشتند اما با این وجود، برای اینکه لحظهای جلوی دوربینها قرار بگیرند و یا اینکه عکسی از آنها به عنوان متفاوتترین کاندیدا در یکی از رسانهها منتشر شود، اقدام به ثبت نام برای کاندیداتوری میکردند.
ترس از فراموشی
بساط خیلی از اطرافیان احمدی نژاد و حتی خود او هم از عالم سیاست برچیده شده است. چراکه رئیس دولت نهم و دهم از کاندیداتوری برای انتخابات آتی نهی شده و خیلی از حامیانش هم کرسی خود در بهارستان را به میانه روها و اصلاح طلبان دادهاند. بسیاری از اطرافیان او هم با تشکیل تشکلهایی برای فعالیت سیاسی، ارتباطشان را با او تکذیب میکنند تا زمینه فعالیت سیاسی پیدا کنند. از سوی دیگر هم اندک سخنرانیهای بدون مجوز احمدی نژاد هم این روزها کمتر در رسانهها منتشر میشود و اخباری هم که از اطرافیانش به گوش میرسد یا خبر پروندههای قضائیشان و یا مرخصی برخی یارانش از اوین به منزل است. پس باید هم از فراموشی نگران بود. آن هم کسانی که هشت سال در بورس رسانهها بودند، الان فراموشی برایشان با خداحافظی همیشگی از عرصه سیاست و قدرت کشور، سخت است. از این رو شاید با اعلام کاندیداتوری سعی در ماندگاری و طرح دوباره خود دارند تا با تلنگر به افکار عمومی، اجازه فراموشی به مردم ندهد. این در حالی است که برخی مواقع تکرار و یادآوری برخی مسائل برای مردم چیزی جز تبلیغات منفی به واسطه تجربه روزهای سختی که بر کشور و مردم رفته را ندارد. محمد تقی رهبر، امام جمعه موقت اصفهان و نماینده پیشین مجلس بدون اشاره به نام بقایی به ارائه یک تحلیل کلی میپردازد و به « امید ایرانیان »میگوید:« برخیها خودشان پیشتر میدانند که تأیید صلاحیت نمیشوند و اگر هم تأیید شوند، اقبالی از سوی مردم ندارند. با این وجود کاندیدا میشوند و دلیل کاندیداتوریشان، طرح نام و افکارشان در سطح جامعه است. خیلی افرادی هستند که هنگام ثبت نام کاندیداها، بدون در نظر گرفتن شرایطشان کاندیدا میشوند. چون فقط دوست دارند که نامشان مطرح شود. » این عضو جامعه روحانیت مبارز میگوید« البته افراد باید برای کاندیداتوری شرایط خود را هم در نظر بگیرند. همچنین باید ببینند که آیا پایگاه، زمینه اجتماعی و توانمندی لازم را برای کاندیداتوری دارند یا خیر؟ درست است که شورای نگهبان در نهایت تعیین کننده است و کاندیداها و شرایطشان را بررسی میکند اما افراد هم باید موقعیت و شرایط سنجی داشته باشند.»
او در پایان یادآوری کرد:« من قصد ندارم درباره فرد خاصی صحبت و اظهار نظر کنم ولی باید در نظر داشت که اگر فردی پرونده قضایی دارد، شورای نگهبان این را در تأیید صلاحیتش لحاظ میکند.»
پروژه تطهیر گذشته
غلامحسین محسنی اژهای هرگز دلیل بازداشت بقایی را اعلام کرد. بررسی سوابق بقایی و پیدا کردن دلیل بازداشتش هم کار آسانی نیست. چراکه او پرونده نسبتاً سنگینی دارد که از تخلف 16 میلیاردی در دانشگاه ایرانیان گرفته تا تخلف 450 میلیون یورویی در کیش در آن یافت میشود. با این وجود اما کاندیدا شدن، اعتماد به نفس خاصی میخواهد که گویا بقایی هم دارد. در همین زمینه حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، به «امید ایرانیان» میگوید که قصد ندارد درباره بقایی صحبت کند چراکه هر کس حق کاندیداتوری دارد و میافزاید:« طبق قانون، هر فردی در صورتی که واجد شرایط باشد میتواند نامزد انتخابات شود. شورای نگهبان نیز بررسیهای لازم را انجام میدهد. اما کسانی که نوعاً سابقه و پرونده قضایی دارند،خودشان باید توجه داشته باشند که این پروندهها ممکن است که مانع تأیید صلاحیتشان شود.»
ترقی میگوید:« اما برخی اشخاص از نامزدی در انتخاباتها، بیشتر برای گرفتن تأیید صلاحیت مجدد برای خود استفاده میکنند تا اصل انتخاب شدن. در واقع میخواهند با گرفتن این تأیید صلاحیت مجدد پیام دهند.»
او میافزاید:« به نظر میرسد که شاید یکی از دلایل مطرح شدن ایشان هم ارزیابی شرایط کشور نسبت به جریان انحرافی باشد. اینکه ببینند که چقدر مردم نسبت به این جریان اقبال دارند.»
ترقی میگوید:« تا قبل از بررسی صلاحیتها، فضاهایی در جامعه ایجاد میشود همین برای برخی طیفها کافی است که واکنشهای مردم را بررسی کنند. همچنین از سوی نخبگان و جریانهای سیاسی هم ارزیابیهای لازم را انجام دهند و خودشان را مطرح کنند.» همچنین امیرواعظ آشتیانی نیز معتقد است که شاید دلیل این کاندیداتوری، تطهیر گذشته بقایی از طریق این تأیید صلاحیت باشد.
عرض اندام سیاسی
میان اسامی که برای کاندیداتوری از جبهه اصولگرایان شنیده میشود، همچون سعید جلیلی، محمد باقر قالیباف و این روزها هم حجتالاسلام سیدرضا تقوی، گویا باید نام بقایی را هم به این اسامی اضافه کرد. اسامی که هر کدام حداقل سالها تجربه را پشت سر گذاشتهاند و سبقه فعالیتهایشان به یک یا 2 دولت خلاصه نمیشود و هر کدام جریان قدری را پشت سر خود دارند. محمد باقر قالیباف که در انتخابات پیشین بخشی از جریان اصولگرا حامیاش بودند. سعید جلیلی که طیف نزدیک به آیت الله مصبباح یزدی حمایتش کردند. حجتالاسلام سیدرضا تقوی هم روز گذشته اعلام کرده که در صورتی که جبهه نیروهای مردمی انقلاب اگر بخواهد کاندیدا میشود. جبههای که این روزها ساز و کار وحدت اصولگرایان را پیش گرفته است. حال اما بقایی مانده و حامیانی که معلوم نیست، چه کسانی هستند اعلام کرده که ، مستقل از اشخاص، گروهها، احزاب و جناحهای سیاسی کاندیده شده است و تجربه کاندیداتوریهای مستقل هم تجربههای موفقی نبوده است. چه آنکه تجربه حضور مستقل چهرههایی مانند احمد توکلی و محمود کاشانی هم مدعای این مطلب است. حال اما باید منتظر ماند و دید که حمید بقایی چه طور میتواند بر اساس ادعایش مستقل از شخصیتها و احزاب در انتخابات حضور پیدا کند و آیا اصلاً شورای نگهبان اجازه تجربه این حضور را به او میدهد یا نه؟
*اميد ايرانيان