یاسرهاشمی رفسنجانی کوچکترین فرزند آیتا...هاشمی رفسنجانی است که شاید دوران مبارزه و زندان پدر را درک نکرده باشد، اما به دلیل آخرین فرزند بودن قطعا رابطه خاصی از نظر پدر و فرزندی با ایشان داشته است. ایکنا نوشت؛ لذا بیان ابعاد و زوایای این روابط و جایگاه آیتا...هاشمی به عنوان یک پدر در گفتوگو با او میتواند خواندنی باشد.
به گزارش روز نو؛ به عنوان فرزند آیتا...هاشمی چه توصیفی از ایشان به عنوان یک فرد سیاستمدار مبرز انقلابی از یک سو و یک پدر برای خانواده از سوی دیگر دارید؟
اول لازم است به این نکته اشاره کنم که آیتا...هاشمی را بیشتر مردم و فعالان سیاسی به عنوان یک سیاستمدار بزرگ میشناسند در حالی که به عقیده من این یک جفا در حق ایشان است. توجه به بعد سیاسی ایشان باعث شده سایر ابعاد شخصیتی ایشان مغفول بماند و این بعد چتری بر ابعاد علمی و اخلاقی ایشان شده است. از نگاه من به عنوان فرزند ایشان، بعد اخلاقی در وهله اول و پس از آن بعد علمی آیتا...هاشمی رفسنجانی فراتر از بعد سیاسی ایشان است. در بعد علمی مهمترین ویژگی آیتا...هاشمی به دلیل تحصیل در قم، توجه به قرآن و تفسیر این کتاب الهی است. ایشان در حوزه علمی فعالیتهای بسیار وسیعی داشتند که مهمتر از همه در دوره زندان بود که اقدام به تفسیر قرآن کردند و زندان را به مثابه فرصت مناسبی برای ایجاد رابطه متفاوتی با قرآن در نظر گرفتند تا تفسیر باشکوهی را به سرانجام برسانند.
در جایگاه یک پدر، آیتا...هاشمی وقتی به خانه میآمدند واقعا همه مسائل مربوط به بیرون خانه را کنار میگذاشتند و رابطه ما کاملا یک رابطه پدر-فرزندی بود و یک زندگی عادی و معمولی را در خانه داشتیم. ایشان خودشان علاقهمند بودند که در کارهای خانه مشارکت کنند، مثلا سبزی در باغچه خانه میکاشتند یا صبحها صبحانه را آماده میکردند. در واقع توجه به خانواده، فرزندان، اقوام و دوستان یکی از اولویتهای ایشان در زندگی بود و در خاطرات ایشان هم دائما به خانواده اشاره دارند. ما هم یک رابطه صمیمی و در عین حال همراه با احترام با پدر داشتیم و سعی میکردیم از نصایح و رهنمودهای پدر در زندگی استفاده کنیم و از مشورتهای ایشان بهره میبردیم. تقریبا میتوانم بگویم آیتا...هاشمی در فضای خانه تندخو نبودند همانطور که در محل کار اینگونه بودند و من به یاد ندارم مدیری یا کارمندی در مجموعه مدیریتی ایشان گفته باشد که آیتا...هاشمی با مدیران، کارمندان و همکارانش با تندی رفتار کرده باشد.
متاسفانه آنچه امروز در اختیار ما به عنوان فرزندانشان هست همان خاطرات و توصیههاست که میتواند مبنایی برای مسیر زندگی آینده ما باشد.
نگاه آقایهاشمی به قرآن این بود که آموزههای قرآن باید در زندگی جریان داشته باشد؛ درباره این ویژگی و تاثیر آن در تربیت فرزندان بگویید؟
ایشان قرآن را فقط کتابی برای قرائت نمیدانست. من صبر و بردباری ایشان را که زبانزد عام و خاص در جامعه است ناشی از انس ایشان با قرآن و اعتقاد به تمامی الفاظ و مفاهیم قرآن میدانم. به هر حال در متن قرآن بشارتهایی برای انسانها وجود دارد ولی اینکه انسان به این بشارتها باور داشته باشد آنی و لحظهای ایجاد نمیشود بلکه باید پیوند عمیقی با قرآن برقرار شود و صبری هم در کار باشد تا انسان گفتههای قرآن را به عنوان بشارت برای اعمال آینده خودش در نظر بگیرد.
به عقیده من آقایهاشمی چنین باوری به بشارتهای قرآن داشت و دائما در سخنرانیها سعی میکرد یک پیوست قرآنی هم برای سخنانش داشته باشد، لذا من میدیدم ایشان قبل از هر سخنرانی رجوعی به قرآن میکردند و آیه مناسب با موضوع سخنرانی را انتخاب میکرد و با تحلیل و تفسیر آن آیه به تحلیل مسائل روز میپرداخت.
ایشان در جمع خانواده و ارتباط با ما نیز چنین رویکردی داشت. البته اینگونه نبود که مستقیما برای ما قرآن بخواند اما با بهره از معارف قرآن به تربیت فرزندانش میپرداخت و توقعی هم که از ما داشت برگرفته از قرآن بود، لذا تکیه و تاکید ایشان به ما بر روی اصول دین بسیار جدی بود اما تشخیص تحلیلهای دینی را به ما اجبار نمیکرد و به خود ما واگذار مینمود و این اجازه را داشتیم که به راحتی در بعضی مسائل با ایشان بحث کنیم.
درباره برنامه روزانه آیتا...هاشمی توضیح دهید.
یکی از خصوصیات آقایهاشمی نظم در انجام کارها و برنامهها بود. به عقیده من یکی از دلایل موفقیت ایشان در کارها به خاطر همین نظم بود. ایشان به هیچ وجه در برنامه روزانهاش افراط و تفریط نداشت و تعادل در برنامه را رعایت میکرد و تفریح، ورزش، کار و عبادت هر کدام در جای خود قرار داشت و اوقات را به خوبی در برنامه روزانهشان تقسیم کرده بودند. قطعا منظم بودن ایشان نیز ریشه قرآنی دارد.
اما قرآن و مطالعه و قرائت آن در برنامه روزانه حاج آقا جایگاه ویژهای داشت. ایشان سالی یک بار و مخصوصا در ماه رمضان ختم قرآن داشت و حتی زمانی که تنها من در منزل با پدر و مادر بودم و هنوز مجرد بودم در ماه رمضان ایشان در حالی من را از خواب بیدار میکرد که خودشان حدود یک ساعت قبل از آن بیدار شده بودند و ایشان در آن مدت به قرائت قرآن و اعمال سحری میپرداخت و اعتقاد زیادی به این ایام داشت.
ایشان نگاه عالمانهای به قرآن داشت و من مشاهده میکردم در کتابخانه که بودند به تفسیر خودشان، سایر تفاسیر و به کتب دیگری که درباره مسائل روز قرآنی بودند رجوع میکرد. در نگاه آیتا...هاشمی قرآن کتابی برای ۱۴۰۰ سال پیش نبود بلکه جوابگوی تمام نیازهای بشر در همه زمانها بود و ایشان حقیقتا به این نگاه معتقد بود و دغدغهاش این بود که برای جوانان متناسب باشرایط و به روز از قرآن مطالبی را استخراج کند که کار آسانی هم نبود ولی به هر حال از محققانی در قم کمک میگرفت و آنها را دعوت میکرد. ما در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع یک نشست هماندیشی قرآنی برگزار کردیم که هدف آن پاسخ و تحلیل مسائل روز براساس قرآن بود.
آیتا...هاشمی در جامعه به عنوان شخصیتی میانهرو و طرفدار وحدت شناخته میشود؛ این ویژگی چه بروز و ظهوری در روابط خانوادگی داشت؟
اهمیت حفظ اصل نظام و از خود گذشتگی در مقابل فشارهایی که در عرصه سیاسی به ایشان وارد میشد برای ما در زندگی به یک راهبرد تبدیل شده بود و تحمل خیلی از مسائل و نگفتن خیلی از مطالب برای خدشه نخوردن به اصل نظام و انقلاب توصیه و تاکید همیشگی ایشان به ما بود و خودشان همواره به طور عملی این عقیده را اجرا میکردند. در واقع خویشتنداری و صبر سفارش همیشگی ایشان به خانواده بود.
تفکر آقایهاشمی نیز مبتنی بر عقلانیت و خردگرایی بود و روشهای عقلانی که برای تصمیمسازیهای خودش به کار میگرفت بازهم ریشه قرآنی دارد و اعتدال هم به عنوان یکی از خصلتهای بارزشان نیز برگرفته از آموزههای قرآن بود. همواره نگران بود افراطگرایی و تحجر که امروزه در جهان و به ویژه در جهان اسلام وجود دارد در کشور ما هم رشد کند، لذا به شدت با این تفکرات مقابله میکرد و آنجایی که لازم بود نظرش را بگوید میگفت و گاهی اوقات تنها صدای جامعه در مقابل بعضی تفکرات بود.
بزرگترین میراث فکری و رفتاری آیتا...هاشمی را برای فعالان و جریانهای سیاسی چه میدانید؟
من فکر میکنم مهمترین میراثی که امروز از ایشان به جا مانده و نیاز جامعه جهانی است بحث میانهروی است. ایشان شاید سالها روی این موضوع تامل و صبر کرد و سخنرانی و مصاحبه و ایستادگی کرد تا اعتدال به جامعه برگردد. توقعی که از جریانهای سیاسی داشت این بود که معتدل فکر کنند. اعتدال تعاریف زیادی دارد و ایشان هم تعریفهای مشخصی از اعتدال ارائه داده است. آنچه که امروز اهمیت دارد و باید بیشتر به آن توجه کرد بحث عقلانیت و اعتدال است که جا دارد محققان یا بزرگان وقت بگذارند، به ویژه در حوزه قرآنی باید نسبت به این واژه بیشتر فکر شود. با توجه به اتفاقات روز دنیا به ویژه وقتی به اوضاع کشورهای اطراف نگاه میکنیم که متاسفانه جنگ و خرابی و اختلافات بین مسلمانان ایجاد شده به نظر میآید به دلیل تندرویها و عدم اعتدال در تفکر است و همیشه هم نگران بودهایم که این مسائل از مرزهای ما رد شود و به این سمت بیاید. اما خوشبختانه با سیاست بزرگان کشور ما در شرایط بحرانزدهای نیست، اما میطلبد که با توجه به اتفاقاتی که در دنیا دارد میافتد به این موضوع توجه جدی شود و در آینده که احتمال خطر در کشور است به نظر میرسد شاهکلید حل همه این موضوعات وحدت در جامعه و اعتدال باشد. امیدوارم که این موضوع از طرف همه به خصوص متفکران کشور دنبال شود.
مراسم تشییع پیکر ایشان به شکل باشکوهی برگزار شد؛ تحلیل شما از این حضور میلیونی چیست؟
زندگی آقایهاشمی در طول این ۸۲ سال، نقاط اوج بسیاری داشت که اتفاقا این نقاط اوج همراه شد با نقاط اوج مردم؛ یعنی هر اوجی که برای مردم ایجاد میشد برای ایشان هم نوعی اوج ایجاد میشد مخصوصا در دوران بعد از انقلاب. حال اگر بخواهم مقاطع اوج آقایهاشمی را بشمارم کم نیستند؛ یک نمونهاش همان صبر و تحملی است که در هر نقطه از مقاطع حساس زندگی خود داشتند. همچنین زندان رفتن ایشان و تحمل و صبر در زندان و استفاده بهینه از آن دوران برای انس با قرآن، قبل از آن نیز حضور در قم و قرار گرفتن در کنار بیت امام(ره) و آشنایی با ایشان، بعد از زندان و انقلاب و حضور امام(ره) و نوع رفتارهای آقایهاشمی، همه این موارد از نقاط اوج آقایهاشمی است. نمیگویم دوره ریاست جمهوری ایشان یک نقطه اوج است بلکه آن یک اتفاق بود اما صبر و تحملی که در مقاطع مختلفی که داشته هم از نقاط اوج زندگی آقایهاشمی است که در همه این مقاطع وابستگی بین ایشان و مردم را میبینیم.
من فقدان و فوت ایشان را نیز یکی دیگر از نقاط اوج ایشان میدانم. مردم با این همه عشق و شوق در تشییع و تدفین و مراسم بزرگداشت ایشان حضور یافتند، که نشان از ارتباط عمیق مردم با آقایهاشمی و تفکرات، سیاستها و خواستهای ایشان بود؛ سیاست آقایهاشمی همیشه تبدیل تهدید به فرصت بود.
در مقاطع مختلف زندگی آیتا...هاشمی نکته قابل توجه این است که ایشان همیشه به دنبال پیشرفت و توسعه بودند و در هر دورهای به فکر برنامههایشان و استفاده از زمان بودند.
در واقع نقطه خلا در زندگی ایشان نمیبینید. در هر شرایطی که تهدیدی وجود داشت، ایشان بهترین فرصت را ایجاد میکردند. ایشان حتی از فرصتی که در زندان داشتند استفاده کردند و به دلیل هوش و استعداد و توانایی که داشتند، بحث تفسیر قرآن را دنبال کردند. از دوران تبعید و زمانی که از دست ساواک فرار میکردند، برای نوشتن کتاب فلسطین استفاده کردند. ایشان دائما درحال مطالعه و تحقیق بود مخصوصا پنجشنبه و جمعه که فرصتی بود و تنها بودند به کتاب رجوع میکردند و این اواخر، در ۱۰ سال اخیر که اینترنت و ابزار جدید هم گسترش یافته، به کامپیوتر آشنایی کامل پیدا کرده بودند و قدرت سرچ و تحقیق با همین ابزارهای جدید را پیدا کرده بودند. در کتابخانهشان کامپیوتر قرار داده بودند و کارهای تحقیقیشان را آنجا انجام میدادند، ضمن اینکه خبرها را دائما رصد میکردند. من میدیدیم در تمام ملاقاتهایی که با مسئولان نظام دارند تقریبا بهترین اطلاعات را از اوضاع سیاسی کشور حتی از رسانههای خبری دریافت میکنند؛ اخبار را با دقت گوش میکردند و بهترین تحلیلها را داشتند.
در پایان از آخرین خاطرات خود از آیتا...هاشمی بگویید.
من روز آخر متاسفانه با ایشان نبودم اما روز قبل از آن تقریبا در تمام طول روز از صبحانه خوردن تا بعداز ظهر و غروب با ایشان بودم. اما آخرین خاطره من مربوط به عقد دخترم میشود. دخترم جمعه قبل از آن اتفاق عقد کرد و من یک هفته قبل از آن خدمت ایشان رسیدم که اجازه بگیرم. خدمتشان گفتم که برای دخترم خواستگاری آمده و ما هم تحقیقاتی کردهایم اما بنا داریم برای یک ماه دیگر مراسم بگیریم، اما ایشان سفارش کردند که اگر تحقیق کردهاید، عجله کنید. چه دلیلی دارد که بخواهید مراسم را عقب بیندازید. من خودم مخالف بودم که این ازدواج سریع انجام بشود و یا زودتر مراسم عقد را بگیریم اما ایشان به ما سفارش کرد که اگر جمعبندیتان نهایی شده، مراسم را برگزار کنید و من امروز خیلی خوشحالم که سفارش ایشان را گوش کردم؛ چرا که اگر چنین نمیشد بعدها پشیمان بودم. آن روز ایشان به منزل ما آمدند، خطبه را خواندند و چند دقیقهای هم توصیههای اخلاقی و قرآنی را خطاب به عروس و داماد مطرح کردند که مطالب خیلی دقیق و ریزی بود از جمله اینکه بین هر زن و شوهری ممکن است اختلاف پیش بیاید، لذا در زندگی صداقت و گذشت داشته باشید.