هر چه بیشتر پیش میرود، ماجرای کاندیداتوری یک زن برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، جدیتر میشود. اصولگرایان گویی راه دیگری برای جلب آرای مردم و ریزش آرای روحانی پیدا نکردهاند.
به گزارش روز نو؛ اما اگر این راه را ادامه دهند، باید اعتراف کرد که مسیر هوشمندانهای را پیش گرفتهاند. مسیری که شاید راه حسن روحانی را باید پاستور نشینی مجددش ناهموار کند اما قطعاً مانعی برای آن ایجاد نخواهد کرد. این را برخی اهالی سیاست و فعالان حوزه زنان میگویند. چراکه شهربانو امانی، از فعالان حوزه زنان و عضو حزب کارگزاران هم در تأیید اظهارات همفکرانش به «امید ایرانیان» گفته است که هر چند اصولگرایان تاکتیک هوشمندانهای را انتخاب کردهاند اما به نظر میرسد حسن روحانی، همچنان مرد اول پاستور در دولت دوازدهم باشد. امانی میگوید:" «اگر اصولگرایان این تاکتیک را برای از بین بردن تشتت آرا و ریزش رأی حسن روحانی انتخاب کردهاند، راه هوشمندانهای است اما به نتیجه نخواهد رسید. بلکه تنها اتفاقی که می افتد این است که آنها بلاخره به اجماع میرسند.»
ادامه این این گفتوگو در ادامه میخوانید:
خانم امانی، این روزها بحث کاندیداتوری یکی از زنان اصولگرا خیلی پر رنگ شده است. نظر شما درباره حمایت اصولگرایان از کاندیداتوری زنان برای انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
سالهای سال بخش سنتی و عمدهای از اصولگرایان درباره محدودیتهایی که در چهارچوب قانون برای عدم حضور زنان در پستهای کلیدی کشور وجود داشت، مانع تراشی کردند. این مانع تراشیها و عدم باور توانمندیهای زنان در جریان اصولگرایی هم تا به امروز ادامه داشته است. اینها مواردی است که هرگز از یاد مردم نمیرود. چراکه سالهاست یک تفکر نوع نگاهش به زنان در کشور ممنوعیت و محدودیت بوده است.
با این نوع نگاه، چه طور الان احتمال کاندیداتوری فردی به مانند خانم دستجردی از جناحی که به توانمندیهای زنان باور نداشته، مطرح میشود؟
نکته اول اینکه هیچ گونه ممنوعیت و محدودیت قانونی درباره کاندیداتوری زنان و اینکه زنان بتوانند در کسوت ریاست جمهوری حاضر شوند، وجود ندارد. در واقع از نظر مصداقی، زنان همانند دیگر کاندیداها باید سنجیده شوند. تا به امروز هم تا انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری، زنان در اکثر دورههای انتخابات کاندیدا شدند و صرف اینکه زن هستند، رد شدند. اما الان طرح این بحث از سوی شورای نگهبان و حتی جریان اصولگرا را باید به فال نیک گرفت. از طرفی هم اگر آنها یک کاندیدای زن معرفی کنند، حداقلیترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که مانع بلندی که برای کاندیداتوری زنان ایجاد کردهاند را برداند. این میتواند حداقلیترین دستاورد اصولگرایان در این سالها باشد.
بله. اما فکر نمیکنید که حمایت اصولگرایان از کاندیداتوری زنان یک تاکتیک انتخاباتی باشد و نه باور به توانمندیهای زنان؟
در درجه اول مردم در انتخابات گذشته در مرزیترین شهرها هم به زنان رأی دادند. در پی اینکه کنشگران اجتماعی، مدنی و زنان فرهیخته تلاش کردند که از مطلبات به حق خود دست برندارند، اصولگرایان هم به این نتیجه رسیدند که اگر میخواهند فعال باشند، استفاده از روشهای نخ نما شده، نمیتواند پاسخگوی بدنه اجتماعی باشند. بنابراین الان مجبورند که روش خود را تغییر دهند.
از طرف دیگر هم اصولگرایان در اردوگاه خود تشتت آرای جدی دارند. البته ما از این اتفاق خوشحال نیستیم چراکه اصولگرایان جریان شناخته شدهای در کشور هستند و مورد اعتماد بخشی از جامعه هستند. اما به هر روی اصولگرایان از سال 84 تا کنون به دلیل حمایت از یک کاندیدای خاص، ریزش آرای جدی پیدا کردند. بنابراین آنها میخواهند در این انتخابات، به هر ترتیبی که شده، به اجماع برسند. از این طریق شاید بتوانند اجماع بیشتری دست پیدا کنند.
بنابراین حمایت از کاندیداتوری زنان میتواند تاکتیکی برای به اجماع رسیدنشان باشد و نه باور به توانمندیهای زنان.
بله. قطعاً یکی از دلایل این انتخاب رسیدن به اجماع است. اما اگر بخواهیم آن سوی خوشبینانه ماجرا را هم ببینیم این است که در این مقطع تاریخی و آزمون و خطاهای زیاد و گران سنگی که با هزینه تحمیلی در اردوگاه اصولگرایان وجود آمده، متوجه شدند که راهی جز رجوع به آرای عمومی و توجه به مطالبات جامعه وجود ندارد. باوری که اصولگرایان ضمن اینکه قائل به آن نبودند، برایش موانعی هم ایجاد کردند. از این رو جامعه را از دست دادند. بنابراین با این کار میخواهند، دوباره خود را بازسازی کنند. چراکه میدانند با توجه به اتفاقات اخیر راهی جز اصلاح امور ندارند.
آیا تغییر تاکتیک اصولگرایان را باید به فال نیک گرفت و یا اینکه به جامعه هشدار داد که فریب نخورند؟
این تغییر تاکتیک به این معناست که آنها متوجه شدند باید صدای مردم را بشنوند و حتی برای جلب رأی مردم بر باور خود پا بگذارند. اصولگرایان در چندین دوره انتخاباتهای مختلف نتوانستند از زنان توانمند و صاحب نظر خود استفاده کنند. حتی نمایاننده تفکر اصولگرایان در مجلس به سیاسیترین کرسی کشور تکیه میداد و میگفت که زنان در منزل بشینند. همین مسائل موجب ریزش رأی آنها شد. بنابراین این نکته را میخواهم اشاره کنم که اگر تاکتیکشان را هم تغییر داده باشند، باید به فال نیک گرفت چون خواسته مردم را فهمیدهاند. خواستهای که حتی باورشان نیست. اما باید دید که تا چه اندازه این تاکتیک منجر به موفقیت میشود.
به نظر شما حاصل این تاکتیک موفقیت جریان اصولگرا خواهد شد؟
خیر.
چرا؟
به دلیل اینکه اگر روش هم اصلاح کنند قطعاً جواب نمیگیرند. مردم راستی آزمایی میکنند. بلاخره اصولگرایان سالهای سال است که نوع نگاهشان متفاوت از آنچه اکنون مینمایانند، بوده است. بلاخره مردم از خود میپرسند که چه طور اصولگرایان و همفکرانشان که باور جدی به حضور زنان در عرصههای قدرت نداشتند، الان کاندیدای زن به عرصه میفرستند؟ نمیتوان رویکرد چند ده ساله را با یک تصمیم در اذهان عمومی تغییر داد.