بحث رد صلاحیت رئیس جمهور، چندی پیش از سوی سخنگوی شورای نگهبان مطرح شد. البته کدخدایی به رئیس جمهور این دوره اشارهای نداشت و یک قاعده کلی را گفت. از این رو چنین قاعدهای به لحاظ قانونی درست است اما تاکنون در هیچ یک از انتخاباتها بحثش نه طرح شد و نه اینکه اتفاق افتاد.
به گزارش روز نو؛ حتی در دوران ریاست جمهور محمود احمدینژاد با وجود تمام اتفاقاتی که در دور اول ریاست جمهوریاش افتاد، هرگز اعضای شورای نگهبان به چنین موضوعی اشاره نکردند. از این رو طرح این مبحث در شرایط فعلی کمی سؤال برانگیز شد. برخی بر این باورند که طرح چنین مسائلی میتواند به آرای حسن روحانی ضربه بزند و باعث کاهش مشارکت مردم شود. اما از سوی دیگر برخی دیگر معتقدند که طرح این مباحث به آرای روحانی ضربه نمیزند اما قطعاً به نفع کشور، نظام و انقلاب نیست. آیتالله هاشم هاشم زاده هریسی عضو مجلس خبرگان رهبری در همین راستا معتقد است که طرح بحث رد صلاحیت توهین به نظام، ریاست جمهوری و همه نهادهای انقلاب است. او در گفتوگویش با «امید ایرانیان» به تحلیل آسیبهای طرح چنین مسائلی در کشور میپردازد که مشروح آن در ادامه میآید:
اخیراً بحثهایی درباره رد صلاحیت حسن روحانی به گوش میرسد. حتی اخیراً سخنگوی شورای نگهبان گفته است که هیچ تضمینی برای تأیید صلاحیت هر رئیس جمهور در دوره دوم وجود ندارد. به نظر شما این بحثها با چه هدفی دنبال میشود؟
من نمیخواهم در این مورد ورود پیدا کنم چون معتقدم طرح این مسأله به صلاح جامعه و نظام، نیست.
اگر به صلاح کشورو نظام نیست، چرا طرح میشود؟
ببینید طرح این موضوع در شأن هیچ نهاد و ارگانی نیست. کسانی که این موضوعات را مطرح میکنند، از مشکلات مردم خبر دارند؟ آیا رسیدگی به مشکلات مردم و کمک به دولت برای حل برخی مشکلات باید اولویت باشد یا طرح مباحث این چنینی؟ متأسفانه برخی سرگرم دعواها و معرکه گیریهای خودشان شدهاند و خبر ندارند که مردم چه میکشند. مردم زجر میکشند و از نظر معیشتی در مذیقه هستند. این طریق مردم داری است؟ آیا دعوا کردن و معرکه گیری در زمانی که پنج ماه تا انتخابات مانده، کار درستی است؟
فکر میکنید که این بحثها چه آسیبهایی را در پی دارد؟
اولین آسیبی که دارد این است که انتخابات همیشه برای ما نعمت بوده ولی با این رفتارها تبدیل به نغمت و مصیبت میشود. در آیه قرآن آمده که هر قومی میتواند نعمتهای خدا را که به او عطا شده، به عذاب و نغمت تبدیل کند. الان انتخابات هم کم کم به سمتی میرود که در کشور چنین شرایطی پیدا میکند. این که با شأن رئیس جمهور و ارگانها معرکه گیری کنیم و انتخابات را به نغمتی برای مردم تبدیل کنیم، کار درستی نیست. ما قانون داریم که فصل الخطاب است. نیازی به دعواهای رسانهای نداریم. نیازی نیست که برخی موارد که در قانون برای آن تعیین تکلیف شده است را تبدیل به جنجالهای رسانهای کنیم و برای مردم دغدغه ایجاد کنیم. نکته دیگر این است که افراد حرفی بزنند و موجب تشویش اذهان عمومی شوند. تشویش اذهان عمومی هم جرم است. این مسائلی که مطرح میشود، تشویش اذهان عمومی و جرم است. فرقی هم نمیکند که از جانب چه کسی یا کسانی مطرح شود. طرح چنین مسائلی برای نظام وهن آور است. چراکه دنیا اینطور نگاه میکند که رئیس جمهوری که الان در ایران روی کار است و مذاکره هم کند، صلاحیتش مورد سؤال است. این درست است؟ نباید بگذاریم چنین نگاهی شکل گیرد. من از فرد خاصی دفاع نمیکنم، فقط میخواهم بگویم که طرح این مسائل شایسته نظام جمهوری اسلامی و ملت با عظمت و متمدن ایران نیست. این مسائل را درکشور جمع کنید چون وقتی در جامعه مطرح میشود، هر روز کشور دچار حاشیههای غیر ضروری و بیجا میشود.
به نظر شما هدف از طرح این مسائل در کشور چیست؟
من نمیدانم هدف چیست. ولی این مسائل بدترین توهین به نظام، ریاست جمهوری و همه نهادهای انقلاب است. چون همه مسئولان و ارگانها، زیر نظر فردی اداره میشود که اگر او را تخریب کنیم، هیچ حاصلی هم نخواهد داشت. من از کسانی که این مباحث را مطرح میکنند، سؤال دارم که با طرح این مسائل اقتصادی حل میشود؟ معیشت مردم و امنیت کشور درست میشود؟ این حرفها گناه است و به صلاح نیست.
به نظر شما میتوان گفت که یکی از آسیبهای طرح این مسائل، کاهش مشارکت مردم در انتخاباتها است؟
بله. قطعاً باعث کاهش مشارکت میشود. چون مردم با خود می گویند که ما هر کسی را انتخاب میکنیم و به هر کسی رأی میدهیم، نمیتوانیم به او اعتماد کنیم. یک رئیس جمهور به گونهای رفتار میکند که اقتصاد فلج میشود و رئیس جمهور دیگری را هم که انتخاب میکنیم، رد صلاحیت میشود. بنابراین مردم فکر میکنند که به چه کسی رأی دهند و اینطور میشود که یا رأی نمیدهند و یا این دیدگاه تقویت میشود که به هر کسی رأی میدهیم، نمیتوانیم به او اعتماد کنیم. در این صورت همه از اعتبار می افتند. چراکه مردم اینطور نتیجه میگیرند که در کشور فردی که سرش به تنش بیارزد، وجود ندارد. بنابراین مردم هم در انتخاباتها مشارکت نمیکنند.
عدم مشارکت در انتخابات به نفع گروه خاصی خواهد شد؟
به نفع هیچ گروهی خاصی نیست و به ضرر همه است. اگر عدهای فکر میکنند که عدم مشارکت مردم در انتخابات به نفعشان تمام میشود، باید بگویم که خیال خام است. چراکه مثل آتشی است که ما آن را شعله ور میکنیم و دودش به چشم همه میرود و هیچ کس از این دود مصون نمیماند. نهایتاً هم دود به چشم اسلام، انقلاب و نظام فرو میرود. اما به راستی اسلامی که چنین افرادی در آن حکومت میکنند، چه ارزش و اعتباری دارد؟ ما خودمان داریم خودمان را از اعتبار ساقط میکنیم. جناحها فکر میکنند که اگر بر علیه جناح دیگر صحبت کنند، آنها سقوط میکنند و لی اینطور نیست. هر دو جناح با هم سقوط میکنند. من از نگاه پدرانه و ناصحانه حرف میزنم و بغض و کینهای از کسی ندارم و هدفم توسعه و پیشرفت کشور است.
*اميد ايرانيان