در انتهای کوچۀ خاکی یک محلۀ روستایی، درون یک خانۀ اجاره‌ای هفت کودک قد و نیم قد به انتظار آمدن مادر چشم به در دوخته‌اند.
وقت صرف شام است و دریغ از یک کتری آب که با بخارش دلخوشی کوچکی برای اهل خانه باشد. پدر از پشت قاب عکس به فرزندانش که از سوز سرما می‌لرزند، خیره مانده است.
همانی که با دست‌های مهربانش نان گرم بر سر سفره می‌گذاشت و شاهد خنده‌های کودکانش بود؛ اکنون دو سالی می‌شود که زیر خروارها خاک سرد در کابوسی بس هولناک اسیر است.
امیرمحمد کودک شش سالۀ این خانواده یک سالی است که سرطان خون گرفته و میهمانان خانه‌شان را که از بنیاد خیریه نیکوکاران شریف آمده‌اند، در هجوم سکوتی معنادار، غمگینانه می‌نگرد!
مادر شرمنده از نداشتن کمترین چیزی برای پذیرایی، چنین می‌گوید: «دو سال پیش یک دستگاه لباسشویی دست دوم خریدیم. شوهرم در حین تعمیر آن بر اثر برق گرفتگی دار فانی را وداع گفت.
از یک سال پیش برای تأمین مخارج درمان بیماری امیر محمد از فرش زیر پایمان گرفته تا گوشوارۀ دخترانم، همه و همه را فروختم تا روند شیمی درمانی پسرم به تعویق نیفتد. سه ماه است که اجاره‌بهایمان عقب افتاده و …
پسر ۱۵ ساله‌ام به جای درس خواندن، هر روز در کوچه پس کوچه‌ها برای گاوداری نان خشک جمع می‌کند تا سفرۀ خانه‌مان بی‌نان نماند!»
ما ایمان داریم به مهربانی قلب پاک شما نیکوکاران؛ به شما که از دستانتان نور می‌بارد؛ کمک‌های نقدی شما دنیای تاریک امیرمحمد را به روشنی پیوند خواهد زد!
«منتظر دریافت کمک‌های شما نیکوکاران هستیم.»
شماره‌حساب بانک‌ملت: ۷۷ ۷۷ ۵۰ ۷۷ ۵۰
شماره کارت: ۲۴۳۶ ۷۸۱۴ ۳۳۷۹ ۶۱۰۴
ســـرویـــس آپ: #۳۰۲۹۸۹*۴*۷۳۳*
ســـــرویــس اِمپـاد: #۳۰۲۹۸۹*۷۲۰*
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
