نجفقلی حبیبی مطرح کرد: چرا در دولت قبل سیستم پاسخگویی «کی بود، کی بود، من نبودم» بود؟/ مخالفین حزب گرایی نمی خواهند مسئولیت اعمال خود را بپذیرند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۰
یک فعال سیاسی می گوید مخالفین توسعه سیاسی و حزب گرایی در واقع نمی خواهند مسئولیت اعمال خود را بپذیرند؛ می‌خواهند روی کار بیایند و هرکاری که خواستند انجام دهند و اگر نتیجه کار بد شد مسئولیت اعمال خود را نپذیرند به جای پاسخ گویی به «کی بود، کی بود، من نبودم» روی آورند!
 
یک فعال سیاسی می گوید مخالفین توسعه سیاسی و حزب گرایی در واقع نمی خواهند مسئولیت اعمال خود را بپذیرند؛ می‌خواهند روی کار بیایند و هرکاری که خواستند انجام دهند و اگر نتیجه کار بد شد مسئولیت اعمال خود را نپذیرند به جای پاسخ گویی به «کی بود، کی بود، من نبودم» روی آورند!

به گزارش روز نو؛  نبود توسعه‌سياسي و ايجاد بحران حزبي در ايران سال‌هاست مشكلات فراواني را ايجاد كرده‌‌است. از عدم پاسخگويي افراد و جريان‌هاي سیاسی گرفته تا قدرتنمايي گروه‌هايي كه در آستانه انتخابات وارد صحنه شده و اندكي بعد ناپديد مي‌شوند. اين ضعف چشمگير نياز به مرهمي دارد تا ديگر جامعه ايراني افراد بي تعهد كه توان پاسخگويي به عملكرد خود را ندارند، به خود نبيند.
 
براي بررسي علل اين عقب افتادگي به سراغ يكي از چهره‌‌هايي رفتيم كه مدت‌هاست در دانشگاه و سياست مشغول فعاليت است. نجفقلي حبيبي، در گفت‌وگو با «نامه‌نيوز»، بارها به عواقب نبود حزب در ايران اشاره كرد و حضور برخي چهره‌هاي مضر در طول اين سال‌هاي اخير كشور را نتيجه فعاليت‌هاي بي‌برنامه احزاب عنوان كرد.
 
مشروح گفت‌وگوي نامه نیوز با حبیبی را در ادامه مطالعه می فرمایید:
 
با وجود اينكه ايران احزابي مانند جمهوري اسلامي را به خود ديده‌است، چرا امروزه كشور با معضل ضعف توسعه سياسي و تاثيرگذاري احزاب مواجه است؟
 
حزب در زمان گذشته و حتی در زمان امام‌ علی(ع) نیز وجود داشته است و حتی امیرالمومنین(ع)  افرادي كه از جنس آن حضرت نبودند، مي گفتند از حزب ما نيست!
 
اما حزب نه به آن مفهوم سیاسی جدید و امروزی! مثلا سلمان فارسی، ابوذر یا مقداد جزئی از تبعه امام علی(ع)  به شمار می‌رفتند و اين به نوعي همان حزب به حساب مي آمد.
 
از قدیم مجموعه ای به دور هم می‌نشستند و کشور را اداره می‌کردند و بنا به توسعه كه صورت گرفت در 200 سال گذشته دنیا این مسايل را سازماندهی کرد. اکنون سیستم‌ها به این سمت رفته است که گروه‌‌های باز اجتماعی روی کارآمده اند و گروه‌ها با همکاری يكدیگر کشور را اداره می‌کنند و مردم در تعیین سرنوشت سرزمین خود حق کامل دارند.
 
امروزه معمولا از طریق نظام جمهوری کاندیداها انتخاب می‌شوند و مردم پس از بررسی گزینه‌ها، به کاندیدای مورد نظر رای می‌دهند. مردم برای اینکه بتوانند یک گزینه اصلح را انتخاب کنند باید اطلاعاتی را بدست بیاورند و از طرف دیگر افرادی که می‌خواهند مسئولیتی را بر عهده بگیرند نیز باید درهمه حوزه‌ها اعم از اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اطلاعاتی را داشته باشند.
 
در دنیای امروزه حزب‌ها نقش معرفي وشناسايي را بر عهده دارند. یعنی افرادی که دیدگاه و علایق مشترکی را دارند دور هم جمع می‌شوند و نهادی را تحت عنوان "حزب" شکل می‌دهند و در آنجا درباره این موارد بحث و تبادل نظر دارند. در این جلسات به دنبال بهترین راه حل‌ها برای اداره و حل مشکلات هستند و نیروهای انسانی مورد نياز خود را تربیت می‌کنند که درزمان مناسب و پس از کنار رفتن نیروهای قدیمی، افراد و نیروی انسانی جدید بتوانندجایگزین افراد سابق شوند.
 
طبیعتا اگر ما بخواهیم یک مدیریت خوب و مناسب داشته باشیم باید احزاب را مورد حمایت و سازماندهی قرار دهیم.متاسفانه ما در کشور هیچ نهاد اجتماعی مناسبي را در اختیار نداریم که بتوانند جوانان را برای اداره کشور آماده کنند.
 
مهم‌ترين مشكلات بر سر احزاب ما هستند از نگاه شما چيست؟
 
یکی از مشکلاتی که احزاب با آن رو به رو  هستند معضل تامین هزینه حزب است. آمریکا در سال‌های گذشته سعی کرده است تا این مشکل را از طرق مختلف حل کند؛ مثلا سعی کردند تا شرکت‌هایی که مالیات می‌دهند با توافق دولت بخشی از مالیات را به احزاب اختصاص دهند. البته مراقب این هم بودند که آن شرکت بیش از حدمجاز به آن حزب کمک نکند که بتواند حزب را بخرد یا حزب برای منافع آن شرکت فعالیتی کند. همین روند باعث شد تا احزاب اين كشور شکل بگیرند و بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
 
یکی از دلایلی که احزاب در ایران موفق نبوده‌اند اين است که یک عده افراد پرشور و انرژی روی کار آمده و حزبی را شکل می‌دادند اما نمی‌توانستند هزینه‌های آن را تامین کنند، به همین دلیل بسیاری از آن‌ها یا منحل می‌شدند یا به کشور دیگری وابسته می‌شدند! مانند حزب توده و یا اینکه خود دولت از حزب حمایت می‌کرد که در این صورت حزب متعلق به دولت می‌شد.
 
ايران نيز در يك بازه زماني به احزاب توجه داشت چرا ادامه پيدا نكرد؟
 
به طور مثال در دوره اصلاحات تصمیم بر این گرفته شد که به تمامی احزاب،  متناسب با فعالیت‌های که دارند مانند روزنامه،مجله ،همایش و جلساتی که انجام می‌دهند هزینه دریافت کنند، البته این کمک‌ها آنقدر نبود که بتوان گفت این حزب دولتی شده است ، اما افسوس که با آمدن دولت نهم این شیوه کاملا از بین رفت. اگر آن شیوه ادامه پیدا می‌کرد پس از چند سال می‌توانستیم تعدادي حزب خوب و کار آمد داشته باشیم .
 
متاسفانه ما در کشور ثبات در تصمیم نداریم، مثلا زمانی که دولت نهم  بر سر کار آمد بسیاری از مصوبات که به تایید مجلس و رهبری هم رسیده بود را رد کرد و مجلس نیز در مقابل وی ایستادگی نکرد. زمانی که هر دولتی آنقدر اختیار داشته باشد که مصوبه ملی را زیر پا بگذارد و هیچ‌کس اعتراضی هم نکند اوضاع اينگونه مي‌شود. ما برای اینکه بتوانیم احزاب کارآمد و تاثیرگذار داشته باشیم باید پیش از هر مولفه‌اي ثبات داشته باشیم.   
 
فراموش نكينم یکی از مکان‌هایی که در غیاب احزاب توانست نیروهای انسانی را تربیت کند انجمن‌های دانشجویی بود. اکنون بيشتر مدیران متعلق  به زمانی هستند که در این تشکل‌ها حضور داشته و تربیت شدند. در حال حاضر مصیبت این است که رهبر انقلاب سال‌هاست که خواستار کرسی‌های آزاد اندیشی هستند اما تا جلسه‌ای برگزار می‌شود عده اندکی جلسه را برهم می‌زنند. متاسفانه در دانشگاه‌ها در حد انتظار بحث و انتقاد وجود ندارد.
 
فوايد ديگر احزاب چيست؟
 
امر به معروف و نهی از منکر به معنای نظارت اجتماعی است، این نظارت صورت‌ و راه‌های مختلفی دارد که احزاب و مطبوعات از جمله همین راه‌ها است، زمانی که حزب‌ و نظارت اجتماعی وجود داشته باشد خود به خود جلوی بسیاری از فسادها گرفته می شود و دیگر کسی نمی‌تواند خلاف کند و از ویژه خواری بهرمند شود.
 
ارزیابی شما در خصوص بازگشايي مجدد خانه احزاب چیست؟
 
خانه احزاب می‌تواند کمک بسیاری در این زمینه انجام دهد، خانه احزاب یک حزب نیست بلکه برای هماهنگی احزاب تشکیل شده است. می تواند به آموزشهای حزبی و سیاسی کمک مؤثر کند؛ می تواند در مقابل جریانهایی که می خواهند مانع فعالیت احزاب شوند از فعالیت احزاب دفاع کند؛ می تواند با تدبیر و خردورزی بین احزاب انس و آشتی بوجود بیاورد؛ می تواند با همکاری احزاب آموزشهای حزبی را توسعه دهد و سلیقه های گوناگون سیاسی را به حضور در احزاب مورد علاقه شان تشویق کند و حضور آنان را تسهیل کند؛ می تواند اختلافات احزاب را  در درون حل و فصل کند؛ می تواند یک آشتی ملی در درون خانواده سیاسی کشور که عموما در احزاب متبلور است محقق سازد؛ از نظر بین المللی هم بسیار ارزشمند است؛ یک امکان خوبی است برای رشد سیاسی جامعه و بخصوص جوانان. خانه احزاب ایران چون جوان است است دولت باید با کمکهای خود به تقویت آن همت مضاعف کند.   
 
متاسفانه در دولت گذشته همه دیدیم که با خانه احزاب به عکس رفتار شد وچه مقدار خانه احزاب را زير سوال بردند و حتی ساختمان خانه احزاب را گرفتند و از دسترسی خانه احزاب به اموال و اسناد و پرونده هایش جلوگیری کردند؛  خانه احزاب اکنون با زحمت ومشکلات فراوان  پس از دو سال توانسته است دوباره شکل بگیرد و فعالیت کند كه در جايگاه خود قابل تقدير  است.
 
برخی مدعي هستند که حزب گرایی با اصل ولایت فقیه منافات دارد، نظر شما چيست؟
 
خير؛ به هیچ عنوان اینگونه نیست، عده ای بر این باورند که هر زمان که حکومت دینی مانند کاتولیک‌ها و غیره بوده در آخر این دین بوده است که متضرر شده است! بنابراین شما اشتباه کردید که حکومت دینی را روی کارآوردید! پاسخ این است که ممکن است در اجرا اشتباهی شده باشد.
 
زمانی که نظام جمهوری اسلامی پایه گذاری می شد برای آن دو رکن در نظر گرفتند اول "جمهوریت" و دیگری "اسلامیت" که در قانون اساسی هم به این دو نکته بسیار توجه شده است. در قانون اساسی آمده است که آن دسته از قوانین عرفی که نمایندگان مجلس تصویب می‌کنند را حقوقدانان شورای نگهبان بررسی می‌کنند که مخالف قانون اساسی نباشد و آن دسته از قوانین دینی و یا قوانینی را که نباید مخالف دین باشند فقهای شورای نگهبان بررسی می‌کنند.
 
بر اساس قانون اساسی که توسط فقهای بزرگی بررسی و تصویب شده و رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) نیز بر آن صحه گذاشته است نظام اسلامی زیر نظر ولی فقیه با سه قوه مجریه و مقننه و قضائیه که همگی مستقل هستند اداره می شود و در همین قانون اساسی بر آزادی احزاب ضمن چند اصل تاکید شده است بنا بر این چنین ادعایی یعنی مخالفت و ناسازگاری حزب گرایی با  اصل ولایت فقیه هیچگونه محمل علمی و قانونی و مبنایی ندارد.
 
برخی از کسانی که چنین مطالبی می گویند اطلاع ندارند که باید آگاهشان کرد اما برخی شیطنت می کنند و در واقع با تظاهر به طرفداری افراطی از ولایت فقیه به دنبال سوزاندن ریشه های آن هستند و اتفاقا با چنین دیدگاهی طبیعی است که دین از بین می‌رود.
 
حتی پیامبر گرامی اسلام نیز به افراد می‌گفت شما در امور دنیوی خودتان از من آگاه تر هستید و مسائل اجتماعی را به خود مردم واگذار می‌کرد. در امور اجتماعی همه باید نظر بدهند و جامعه توسط شوراهای گوناگون و از جمله مجلس اداره شود. حتی امام خمینی (ره) فرموده است: مجلس جایی است برای گفت‌وگو برای یافتن بهترین راه حل‌ها!   
 
به طور طبيعي مجلس نیز از افکار و دیدگاه‌های متفاوتی شکل گرفته است که در امور مختلف مربوط به جامعه تصمیم گیری می‌کنند و دیدگاهی که بیشترین رای را داشته باشد، انتخاب می‌شود. طبیعی است که اگر حد و حدود را  نگه نداریم اولین آسیبی که وارد می‌شود به دین است.
 
به نظر شما دليل اصلي مخالفت‌ها با توسعه سياسي و حزب‌گرايي، منفعت‌هاي جرياني و شخصي برخي انحصارطلبان نيست؟
 
برخي براي مخالفت با اين پديده دارای منافع هستند، اگر حزب وجود داشته باشد و حاکمیت احزاب پذیرفته شود همه امور طبق اصول پیش می‌رود و نظارت نیز صورت می‌پذیرد و افرادی که مسئولیت دارند باید برای فعالیت‌های که انجام می‌دهند پاسخگو باشند و بخصوص حزب رقیب مراقب رفتار حزب حاکم است و بنا بر این همه مراقب همدیگر هستند .
 
مخالفین توسعه سیاسی و حزب گرایی در واقع نمی خواهند مسئولیت اعمال خود را بپذیرند؛ می‌خواهند روی کار بیایند و هرکاری که خواستند انجام دهند و اگر نتیجه کار بد شد مسئولیت اعمال خود را نپذیرند به جای پاسخ گویی به «کی بود، کی بود، من نبودم» روی آورند! داستانی که در مورد دولتهای نهم و دهم رخ داده است در چنین وضعیتی حتی نهادهای قانونی نظارت مثل دیوان محاسبات هم از کارآیی باز داشته می شود و چنین است که در پستوی متولیان امور راه ویژه خواری و فساد  باز می‌شود.
 
امروز همه از گستردگی فساد در آن دوره که دامنه آن تا امروز کشیده شده است می نالند جامعه امروزه ما خواستار شفاف بودن تمام مسائل است. بدون شك اگر ما حزبي مراقب داشتیم، آنها جرات نمی‌کردند که این تخلفات را انجام بدهد و مملکت را اینگونه با مشکلات مواجه کنند!

*نامه نيوز
برچسب ها: نجفقلي ، حزب گرايي
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز