آخرین جنایتی که متهمان رقم زدند، بعداز ظهر 28شهریور در شهر یزد رخ داد. آنها که از چند روز قبل‌تر طلافروشی حق‌شناس در بازار زرگری را زیرنظر داشتند، روز حادثه به کمین محمدعلی، پسر صاحب طلافروشی نشستند و وقتی او مغازه را بست تا برای خوردن ناهار به خانه برود، تعقیبش کردند. محمد‌علی به پارکینگی در آن حوالی رفت تا سوار ماشینش شود اما در همین هنگام سارقان مقابلش ظاهر شدند. آنها خود را مأمور آگاهی معرفی کردند و به محمدعلی گفتند که حکم جلب او به جرم فروش طلاهای قلابی صادر شده است.

آنها پسر جوان را دستگیر کردند و به دستانش دستبند زدند تا با خود ببرند اما وقتی به محلی خلوت رسیدند، با طناب وی را خفه کردند و کلید مغازه را برداشته و به سرعت خود را به طلافروشی رساندند. آنها پس از ورود به مغازه مقدار زیادی طلا به سرقت بردند و متواری شدند.

جنایت ناکام

به‌دنبال این جنایت، تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی استان یزد برای شناسایی قاتلان جوان طلافروش شروع شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که این تنها سرقتی نبوده که آنها در یزد رقم زده بودند. پیش از آن، دزدان سراغ یک صراف در این شهر رفته بودند. آنها با شگردی مشابه، ابتدا مغازه صرافی را زیرنظر گرفته و روز حادثه، زمانی که مرد صراف از مغازه‌اش خارج شد تا به خانه برود، سد راهش شدند. دزدان خود را مأمور پلیس معرفی کردند و با این ادعا که حکم بازداشت مرد صراف صادر شده، به دستانش دستبند زدند.

سپس وی را سوار ماشین خودش کردند و با خود به بیابان‌های اطراف یزد بردند. در آنجا سارقان با ضربات چاقو به جان این مرد افتادند و با این تصور که وی به قتل رسیده است، جسدش را همانجا رها کردند. آنها سپس همه پول‌های این مرد به همراه گوشی تلفن همراه و خودرواش را دزدیدند و فرار کردند. دزدان اما خبر نداشتند که مرد صراف گوشی دیگری نیز همراهش هست. به این ترتیب این مرد پس از فرار دزدان توانست با پسرش تماس بگیرد و با حضور اورژانس در محل حادثه به بیمارستان منتقل شده و از مرگ حتمی نجات یابد.

سرنخی از دزدان

کارآگاهان جنایی یزد که تحقیقات گسترده‌ای را برای ردیابی دزدان شروع کرده بودند با بررسی‌ دوربین‌های مداربسته تصاویری از آنها به‌دست آوردند و در ادامه موفق شدند محل اقامت آنها را در یزد شناسایی کنند. سارقان از یک‌ماه قبل وارد این شهر شده و با اجاره خانه‌ای، مدتی در آنجا سکونت داشتند. از سوی دیگر تحقیقات نشان می‌‌داد که دزدان یک روز پس از قتل طلافروش یزدی، این شهر را ترک کرده و به همدان گریخته‌اند. تیمی از کارآگاهان راهی همدان شده و با همکاری پلیس این استان موفق شدند اطلاعات بیشتری از سارقان به‌دست آورند و مخفیگاه آنها را در یک کارگاه شناسایی کنند. به این ترتیب بامداد جمعه، این محل محاصره شد و در یک عملیات ضربتی هر دو برادر به دام پلیس افتادند.

فرار از زندان

با دستگیری سارقان معلوم شد که آنها 2 مجرم سابقه‌دار هستند و که برادر کوچک‌تر 31ساله و دارای 3فقره سابقه کیفری و برادر بزرگ‌تر 34ساله و دارای 2فقره سابقه کیفری است. هر دوی آنها ساکن همدان بودند و پیش از این شغل‌شان تعمیر ماشین‌های سنگین بود. کارآگاهان همچنین متوجه شدند که این دو برادر 2 سال پیش یعنی در سال 93 در ماجرای یک گروگانگیری نقش داشته‌اند.

در آن سال، آنها پس از اینکه چندین روز مهندس جوانی را زیرنظر گرفته و از وضعیت مالی او و خانواده‌اش مطمئن شده بودند در نهایت یک روز سراغ وی رفته و با معرفی خود به‌عنوان مأمور او را ربودند و به مخفیگاهی که از قبل تهیه کرده بودند بردند. سپس با خانواده‌اش تماس گرفته و برای آزادی وی درخواست مبلغ میلیونی کردند.

در ادامه و با توجه به تهدیدهای آدم‌ربایان، خانواده مهندس جوان مبلغ درخواستی آنها را پرداخت کردند و به این ترتیب گروگان آزاد شد اما این پایان کار نبود چرا که کارآگاهان در ادامه موفق شدند 2 برادر گروگانگیر را ردگیری و هر دوی آنها را دستگیر کنند. متهمان از سوی دادگاه به تحمل دست‌کم 20سال زندان محکوم و راهی زندان شدند اما پس از مدتی توانستند با سپردن وثیقه، از زندان مرخصی گرفته و فرار کنند.

قتل طلافروش ملایری

پس از فرار از زندان بود که برادران سارق نقشه سرقت‌های خونین و مرگبار خود را طراحی کردند. آنها با شناسایی افراد ثروتمند، سراغشان می‌رفتند و به بهانه‌های مختلف آنها را ربوده و با انتقال به محلی خلوت، همه پول‌هایشان را سرقت کرده و متواری می‌شدند. دزدان با این نقشه از چند نفر در استان همدان سرقت کردند تا اینکه نقشه سرقت از یک طلافروشی در شهرستان ملایر را طراحی کردند. آنها اوایل مردادماه سراغ طلافروش خوشنام ملایری به نام تقی مرادی رفتند و پس از قتل وی، دست به سرقت از مغازه‌اش زدند.

برادران جنایتکار که صبح دیروز برای بازسازی صحنه قتل مرد طلافروش به ملایر منتقل شده بودند در تشریح این جنایت گفتند: از چند روز قبل طلافروشی را زیرنظر داشتیم. می‌دانستیم که صاحب مغازه هر روز برای ناهار به خانه می‌رود. او بخشی از مسیر را سوار تاکسی می‌شد و بقیه راه را پیاده می‌رفت. روز حادثه بعد از اینکه مغازه را بست،تعقیبش کردیم.

سر کوچه‌ای پیاده شد و به طرف خانه‌اش رفت. در نزدیکی پارکی حوالی خانه‌شان با خودروی پرایدی که داشتیم، راهش را سد کردیم، خودمان را مأمور آگاهی معرفی کردیم و گفتیم که به جرم فروش طلای تقلبی دستور بازداشت او صادر شده است. وقتی باورش شد، به دستش دستبند زدیم و او را سوار ماشین کردیم. مرد میانسال را به اطراف شهر بردیم و با ضربات چاقو او را به قتل رساندیم. پس از آن هم کلید مغازه‌اش را برداشتیم و به طلافروشی رفتیم و پس از سرقت از آنجا فرار کردیم.

دزدان در حالی ماجرای جنایت را شرح می‌دادند که به گفته پسر مقتول، کاملا خونسرد بودند. وی گفت: دیروز، پس از گذشت 2‌ماه از قتل پدرم فهمیدیم که او چه مظلومانه کشته شده و داغمان بیشتر شد. سؤال ما این است که چطور به تبهکارانی که به جرم آدم‌ربایی در زندان به‌سرمی‌برند به همین راحتی مرخصی داده می‌شود تا فرار کنند و جان افراد بی‌گناه را بگیرند. آنها اگر از زندان آزاد نشده بودند حالا پدرم زنده بود.

مرد جوان با قدردانی از مسئولان شهر که پیگیر پرونده بودند ادامه داد: خواسته ما و مردم شهر رسیدگی سریع به پرونده و مجازات عاملان این جنایت است. براساس این گزارش، برادران قاتل هم‌اکنون در بازداشت به‌سرمی‌برند و تحقیقات تکمیلی برای مشخص شدن دیگر جرایمی که مرتکب شده‌اند ادامه دارد.