راننده جوانی که در حال عدم تعادل، نیمه های شب تعادل خودرو را از دست داد و جان کارگر شهرداری را گرفت، در عرض یک هفته از آن حادثه با حمایت دوستانش، در سایه قوانین عجیب در آستانه رهایی از تبعات این رویداد قرار گرفته است!
ساعت سه بامداد دوشنبه هفته قبل، در ساعات ابتدایی روز عید قربان، چند تن از کارگران شهرداری تهران مشغول آبیاری فضای سبز اطراف بزرگراه حکیم بودند که ناگهان دنیا بر سرشان خراب شد؛ خودروی پژو 206 ای که با سرعت بالا در مسیر شرق به غرب در حرکت بود، پس از خروجی بزرگراه آزادگان از مسیر خود منحرف شد و با دو تن از کارگران به شدت برخورد کرد.
کارگرانی که چون با تانکر آب مشغول انجام وظیفه بودند، در حاشیه بزرگراه قرار داشتند و یکی از ایشان چند ده متر جلوتر با چراغ هشدار دستی سعی داشت رانندگان را از وضعیت آگاه نماید اما موفق نبود تا رویدادی تلخ و دلخراش، عید ایشان را به عزا مبدل کند.
خودرو آنقدر شتاب داشت که بعد از برخورد با کارگران، به گاردریل برخورد کرد و پس از طی مسافتی از حرکت ایستاد. توقفی که پشت آن یک کارگر بیهوش روی زمین افتاده بود و دیگری از درد به خود می‌پیچید و فریاد می‌کشید و علاوه بر ایشان، چند کارگر دیگر مبهوت از رویدادی بودند که در یک آن مثل عذاب بر سر همکارانشان نازل شد و آن سو تر، راننده و سرنشین دیگر خودرو که ظاهرا از میهمانی یا جایی باز می‌گشتند.
آن گونه که همشهری خبر می‌دهد، پلیس پس از حضور در صحنه تصادف متوجه حالت غیرعادی سرنشینان خودرو می‌شود و پس از انجام تست، در می‌یابد که راننده الکل مصرف کرده و حال عادی نداشته است، بنا بر این دستور بازداشت وی صادر می‌شود. از آن سو دو کارگر مجروح به بیمارستان منتقل شده بودند و روند درمانشان آغاز شده بود.
هنوز دو ساعت از ماجرا نگذشته که خبر می‌رسد «ذبیح‌الله» کارگری که در صحنه تصادف بیهوش شده بود، بر اثر صدمات وارده چشم از جهان بسته است. این در حالی است که شکستگی مهره های کمر کارگز دیگر هم وضعیت نامطلوبی برای وی رقم زده و پزشکان مجبور به جراحی وی شده‌اند. رویدادی که ماهیت تصاد خانم بازیگر را تغییر می‌دهد.
بر اساس قوانین، اکنون راننده می‌بایست دیه کارگز جان باخته را بپردازد و به دلیل آنکه الکل مصرف کرده، بیمه او را در این مسیر همراهی نمی‌کند اما آیا این مجازات خوبی برای راننده ای است که در حال مستی به جاده زده و برای جان خود و دیگران پشیزی ارزش قائل نشده است؟ آیا نمی‌بایست چنین افرادی را که فعل حرام مرتکب شده و امنیت مردم را نشانه می‌روند، قاتل خواند و به اتهامی بیش از تخلف راهنمایی و رانندگی و پدیدآوردن سانحه جرحی مجازاتشان کرد؟
کافی است کمی به این سوالات دقیق شویم تا دریابیم که با خلایی قانونی در چنین مواردی مواجهیم. خلایی که رانندگان مست با تکیه بر آن از مهلکه هایی که پدید می‌آورند می‌جهند و به نوعی عدالت را ریشخند می‌کنند؛ مثل این بار که می‌بینیم در کمتر از یک هفته از وقوع این رویداد خونین، برخی همکاران خانم هنرمند با تدارک کمپینی تلاش دارند دیه مرحوم «ذبیح الله» را جمع آوری کرده و مقدمات آزادی راننده خطاکار را فراهم آورند؛ راننده‌ای که اگر در حال عادی بود، شاید می‌شد با میزان مجازات قانونی وی در قبال قصور مرگبارش به نوعی کنار آمد اما تبرئه در حالی که هنوز اثر مستی از خونش خارج نشده، خیلی ناعادلانه به نظر می‌رسد.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
