پیش بینی سه سناریوی احتمالی برای آینده روابط ایران و امریکا | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۰
کد خبر: ۲۲۱۳۶۸
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۰ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۵
"سینا عضدی" دستیار پژوهشی پیشین در مرکز بین المللی وودرو ویلسون در مقاله تحلیلی تازه خود در پایگاه تحلیلی "دیپلمات" به گمانه زنی درباره چشم انداز روابط ایران و امریکا پرداخته و سه سناریوی احتمالی را مطرح کرده است. 


به گزارش خرداد، او اشاره می کند که روابط میان ایالات متحده وجمهوری اسلامی ایران یک معمای حل نشده باقی مانده است و در این باره می افزاید:"بیش از 38 سال است که دو کشور با یکدیگر روابط دیپلماتیک نداشته اند. برجام که توسط ایران و اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان امضا شد اولین توافق بین ایران و امریکا از سال 1979 میلادی به این سو بود. در حالی که در دوران پس از برجام حو مثبتی درباره آینده روابط این دو دوست سابق ایجاد شده بود با این حال، امیدها کمرنگ تر شد. در واقع، هیچ تغییر قابل توجهی در حال و هوای دیپلماتیک روابط میان دو کشور از زمان اجرای برجام در ژانویه 2016 میلادی به این سو دیده نمی شود. این مقاله تلاش می کند تا اینده روابط ایران و امریکا را پیش بینی کند و سه سناریوی احتمالی را مطرح کند. حفظ وضعیت موجود و احتمال همکاری مورد به مورد برای جلوگیری از محاسبات غلط و تداوم برجام و حفظ کانال مستقیم ارتباطی و یا کنار فروپاشی برجام از جمله موارد محتمل هستند: 

سناریوی اول: بازسازی روابط دیپلماتیک 

میراث سیاست خارجی اوباما از سرگیری روبط دیپلماتیک با کوبا در سال 2015 میلادی پس از سال ها قطع رابطه بود. رییس جمهوری امریکا پیش از آن نیز همان روش تعامل با ایران را در پیش گرفت زمانی که در سال 2009 میلادی خواستار گفت و گوی مستقیم دوجانبه میان مقام های عالی دو کشور شد. برخلاف کوبا در ایران مقام معظم رهبری که حرف آخر را در تصمیم گیری های مهم در سیاست خارجی می زنند این پیشنهاد را رد کردند. در طول و پس از اجرای برجام، اوباما روشن ساخت که مایل به گسترش روابط و همکاری های جامع با ایران فراتر از مذاکرات هسته ای است. ولی بازهم مقام عالی رهبری ایران با این موضوع مخالفت کردند و نیازی به مذاکره با امریکا در موارد غیر از موضوع  هسته ای ندیدند. ایشان نیز دنبال کننده راه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران هستند که امریکا را "شیطان بزرگ" خوانده بودند. مقام عالی رهبری ایران می دانند که ضدیت با امریکا یکی از ارکان اصلی مشروعیت بخشی به نظام است و در صورت کنار گذاشتن آن ممکن است این ارکان تضعیف شوند. علاوه بر این مقام عالی رهبری ایران باور عمیقی به موضوعی "تهاجم فرهنگی" و لزوم مقابله با "غربزدگی" دارند و معتقدند که غرب و به طور خاص امریکا از قدرت نرم برای براندازی در ایران و کسب مجدد کنترل بر ایران استفاده می کند. از نظر ایشان عادی سازی روابط با امریکا می تواند راهی برای نفوذ فرهنگ "سمی" غربی باشد و به تضعیف انقلاب و نظام بیانجامد. مقام عالی رهبری ایران سایتی جداگانه را به طور خاص برای جوانان در نظر گرفته اند که هدف آن مقابله با تهاجم فرهنگی است. ایشان هم چنین باور دارند اگر در یک مورد ایران به امریکا امتیاز بدهد امریکایی ها از این موضوع به عنوان بهانه ای برای افزایش فشار بر ایران برای تضیف نظام استفاده می کنند و موضوعاتی چون حقوق بشر را علیه ایران مطرح می کنند. در نهایت آن تنش زدایی با واشنگتن به طور چشمگیری توازن قوا را به نفع نیروهای عملگرا در ایران تغییر می دهد که حامی مذاکره با امریکا هستند. این موضوع خوشایند محافظه کاران نیست. این مسئله سبب ایجاد مخالفت در میان آن ها می شود. آنان نگران هستند که این مسئله به تضعیف نظام بیانجامد. در نتیجه، به نظر می رسد که تا چند سال آینده تغییر چشمگیری در روابط ایالات متحده و ایران روی نخواهد داد. البته تجربه برجام نشان داد که تلاش برای اجتناب از مذاکرات نتیجه بخش نیست و تنها دیپلماسی جدی و به جلو است که برای هر دو کشور می تواند سودمند باشد. 

سناریوی دوم: حفظ وضعیت موجود 

در صورت عدم وجود اراده سیاسی برای تنش زدایی، ایران به احتمال زیاد به حفظ وضعیت موجود با امریکا ادامه می دهد و امکان همکاری مورد به مورد و غیر رسمی و همکاری در زمینه مواردی که منافع متقابل وجود دارد را  دنبال می کند. حسن روحانی رییس جمهوری ایران هیچ علاقه ای به افزایش تنش با امریکا به ویژه از زمان اجرای برجام به این سو نداشته است. ازادی سریع کارکنان نظامی امریکایی که سهوا وارد آبهای سرزمینی ایران شده بودند نشان داد که ایران واقعا مایل به رویارویی با امریکایی ها نیست. وضعیت منطقه بی ثبات است و امریکا در بخشی از آن حضور دارد و افزایش تنش ها در منطقه خلیج فارس به نفع هیچ طرفی نیست. البته امریکا برنامه موشکی و حضور آن کشور در سوریه و یمن را تهدیدی علیه منافع خود قلمداد می کند و ایران نیز در مقابل حضور امریکا در خلیج فارس را تهدیدی امنیتی علیه خود قلمداد می کند. در چنین شرایطی برای امکان پیش بینی خطاهای محاسباتی و وجود تنش بالا در منطقه ایجاد یک خط مستقیم ارتباطی میان مقام های عالی رتبه ایرانی و امریکایی ضروری به نظر می رسد. در حال حاضر، وزرای امور خارجه ایران و امریکا به طور منظم از طریق ایمیل با یکدیگر در تماس هستند. این موضوع تاثیر خوب خود را در زمینه حفظ امنیت ملوانان بازداشت شده امریکایی  و ازادی سریع آنان در نتیجه رایزنی کری و ظریف نشان داد. دولت بعدی امریکا هم چنان باید بر حفظ سطح بالای ارتباط مستقیم با مقام های ایرانی تکیه کند.

سناریوم سوم: فروپاشی برجام و خراب شدن روابط میان ایران و امریکا 

سومین سناریو درباره اینده روابط ایران و امریکا  بدترین سناریوی ممکن است. طبق این سناریو که البته بعید به نظر می رسد اما امکان آن هر چند در سطح حداقلی وجود دارد برجام شکست خواهد خورد و روابط میان امریکا و ایران با تنش بیش تری مواجه خواهد شد. این وضعیت می تواند ایران و امریکا را به سوی اقدام تلافی جویانه سوق دهد. ایران در آن زمان ممکن است تعهدات خود طبق برجام را رها کرده و فعالیت های هسته ای خود را با سرعت و شتاب بیش تری از سر گیرد. امریکا نیز به نوبه خود ممکن است تحریم های هسته ای مرتبط با ایران را بازگرداند. در کوتاه مدت وضعیت به شرایط  پیش از امضای برجام بازگردانده می شود. این موضوع می تواند منجر به تحریم بیش تر طرف ایرانی  شود و سبب افزایش تنش در لیج فارس شود. نیروهایی قوی در دو سو قرار دارند که از این موضوع نفع می برند. دلواپسان در ایران روحانی را متهم می کنند که برجام هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است. نطرسنجی ها نیز نشان می دهند که حمایت از توافق هسته ای به میزان 62 درصد رسیده است در حالی که در سال 2015 میلادی این میزان  7 درصد بود. به همین ترتیب در امریکا نیز مخالفان جمهوریخواه پرزیدنت اوباما بیکار ننشسته اند. به تازگی مجلس نمایندگان امریکا طرحی را تصویب کرد که فروش هواپیماهای تجاری بوئینگ به ایران را ممنوع می کند. در برابر چنین فشار ضروری است که دو کشور به تعهدات خود پایبند باشند. امریکا باید تلاش کند تا شرایط کسب و کار قانونی سرمایه گذاران خارجی با ایران را تسهیل کند به طوری که نیروهای عملگرا در انتخابات ریاست جمهوری بعدی ایران در سال 2017 میلادی بتوانند برنده شوند و روحانی بتواند دور دوم خود را نیز طی کند و حمایت امن مقام عالی رهبری ایران را نیز داشته باشد و برجام برای چهار سال دیگر اجرایی شود. از سوی دیگر در داخل ایران نیز مردم باید از اقدامات تحریم آمیز که به طور بالقوه ممکن است احتمال مجازات های تنبیهی از سوی امریکا را افزایش دهد اجتناب کنند. 

این تحلیلگر در بخش دیگری از مقاله خود می نویسد:"اکنون اوباما ماه های پایانی زمامداری خود را می گذراند مهم است که جانشین او نیز به برجام پایبند باشد. در حالی که هیلاری کلینتون نامزد حزب دموکرات از برجام حمایت کرده است دونالد ترامپ نامزد جمهریخواهان قول داده که برای از بین بردن برجام تلاش خواهد کرد. برجام نمونه ای محدود بود که نشان داد مسائل مورد اختلاف میان ایران و امریکا می توانند از طریق ارتباطات و دیپلماسی حل شوند. البته مقام عالی رهبری در ایران هنوز تمایلی به آشتی با امریکا ندارند. در نتیجه، هرگونه تغییر اساسی در روابط امریکا و ایران در حال حاضر بعید به نظر می رسد. در صورت وجود گزینه های روشن دو کشور باید با استفاده از کانال ایجاد شده در پسا برجام تماس های خود را در سطوح بالا حفظ کرده و مانع از عملی شدن کارشکنی های نیروهای داخلی و خارجی برای برهم زدن برجام شوند". 
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز