کاملا قابل درک است که چرا تندروهای جناح راست، پس از برگزاری انتخابات هفتم اسفند ماه ۹۴، آتش توپخانه خود را علیه آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی، تندتر و انبوه تر کرده اند! قبل از برگزاری دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، مخالفان هاشمی فکر می‌کردند که با کوبیدن وی و خانواده اش، انتقاداتی را که بسیاری از مردم به وی دارند، تبدیل به کینه می‌شود و پای صندوق‌های رای، نام وی را در برگه نمی‌نویسند. اما نتیجه همه سمپاشی‌ها و ناروایی‌ها و بد اخلاقی‌های سیاسی و رسانه‌ای، نه تنها خواسته تندروها را برآورده نکرد، بلکه آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی را در صدر آرای ماخوذه جای داد. به رغم انتقاداتی که به هاشمی رفسنجانی، به ویژه از دوران ریاست جمهوری‌اش در جامعه وجود دارد، روی به سوی او آوردند که در جمع‌بندی، از دیگران خیلی بهتر است. اکنون نام آیت‌ا...هاشمی رفسنجانی با دو انتخاب پیش رو گره خورده است. یکی انتخابات مرحله دوم دوره دهم مجلس شورای اسلامی که خواه و ناخواه سایه هاشمی بر فهرست امید در نظر مردمی که در حوزه‌های گوناگون رای دادند، دیده می‌شود. تندروها لحظه‌ای از دشمنی و نفرت انگیزی علیه او دست بر نمی‌دارند، از همین سایه می‌ترسند. نمی‌دانند که هر چه آتش توپخانه تهمت و افترا را علیه آیت‌ا... سنگین تر کنند، مردم بیشتر به هاشمی نزدیک می‌شوند. انتخابی دومی که در پیش داریم و نام هاشمی با آن عجین است، انتخابات رئیس مجلس خبرگان رهبری است. مخالفان هاشمی و منتقدان او در یک چنبره سیاسی دست و پا گیر گرفتار آمده اند. می‌دانند هرچه بیشتر او را بکوبند، محبوب‌تر می‌شود. اگر دست از فضا‌سازی‌های مخرب رسانه‌ای درباره بدنام کردن او بردارند، آتش درونی شان خاموش نمی‌شود. شک نباید کرد که ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان و حتی حضور در آن مجلس، کابوسی است که شب و روز مقاله نویسان و سرمقاله نویسان علیه او و خانواده اش را پر از وحشت کرده است. در چنین شرایطی، افراطیون برای آرام کردن خود، نه راه راست دارند و نه راه چپ. لذا وقتی می‌بینیم که پس از دو میلیون و چهارصد هزار رای که او از چهار میلیون رای تهرانی‌ها به دست آورد، مخالفانش به جای تمکین رای و نظر مردم و به جای آنکه به راه درست برگردند و از این رویداد درس بگیرند، خود را به ناآگاهی از اتفاقی که در هفتم اسفند۹۴ در تهران رخ داد، می‌زنند و هرروزه و در پی هر حرف جدیدی که آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی می‌زند، به پاسخگویی با چاشنی ناسزا، تهمت و افترا بر می‌آیند. شاید زخم ناشی از ضربه سنگینی که دهه اول اسفند سال گذشته خوردند را این چنین التیام بخشند. این جماعت، باید پیش‌تر از این می‌دانستند اما هنوز دیر نشده است. باید بدانند که زمان بایکوت کردن افراد سرشناس از طریق رسانه‌ها و جنجال‌آفرینی گذشته است. اگر با کسی که در پایتخت کشور صاحب دو میلیون و چهارصدهزار رای است، مقابله کنند، یعنی با رای دهندگان به او مقابله کرده‌اند. اگر این الفبای دانایی را قبول دارید در رفتار خود تجدید نظر کنید.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
