دوم شهريورماه بود که آتوسا ٣١ساله به دادسراي ناحيه ٣٤ رفت. خود را جیب‌بر معرفی و ادعا کرد به خاطر بی‌پولی دست به دزدی زده است. پرونده این زن جوان به شعبه هفتم دادسرای ناحیه ٣٤ ارجاع شد و تحقیقات از سوی ماموران پليس آگاهي تهران کلید خورد.
وقتی بازجویی‌ها از این زن آغاز شد تعدادی از قربانیان وی شناسایی شدند و در دادسرای ناحیه ٣٤ شکایت کردند.
ادعاهای طعمه‌های این زن کافی بود تا او به زندان منتقل شود. حالا پس از گذشت مدتی او در زندان مسئول انتظامات شده است.
او صبح دیروز وقتی پیش روی بازپرس مرشدلو قرار گرفت، ادعا کرد پس از ٣٠بار سابقه توبه كرده است. گفت‌وگوی روزنامه شهروند را با این زن می‌خوانید.
مواد مخدر مصرف می‌کنی؟
فقط سيگار و به‌صورت تفريحي حشيش كشيدم، اعتياد ندارم.
سابقه داری؟
٣٠ سابقه شرارت، شرب خمر، مواد، درگيري با پليس و ...
خانواده‌ات کجا هستند؟
١٣ سالم بود كه به‌خاطر اختلاف با مادرم از خانه فرار كردم و با پوشش مردانه به تهران آمدم.
چون قدبلند و قوي‌هيكل هستم به راحتي با پوشش مردانه وارد خيابان مي‌شدم كه كسي برايم مزاحمت ايجاد نكند.
آخرين بار كي زندان بودي؟
سال ٩٣ بود كه آزاد شدم، پيش خانواده‌ام به همدان بازگشتم.
چرا دستگير شدي؟
با خانواده‌ام درگير شدم و به تهران برگشتم و چون جايي براي زندگي نداشتم خودم را به اتهام جيب‌بري تسليم پليس كردم.
چند نفر تو را شناسايي كردند و قبول داري؟
خوب شاكي‌ها اصرار داشتند كه من دزدشان هستم. من هم كه بي‌اعصابم، گفتم آره تا دست از سر من بردارند. این درحالی بود که من اصلا جیب‌بری نکرده‌ام. توبه کردم تا دیگر خلاف نکنم.
وقتی بازجویی‌ها از این زن آغاز شد تعدادی از قربانیان وی شناسایی شدند و در دادسرای ناحیه ٣٤ شکایت کردند.
ادعاهای طعمه‌های این زن کافی بود تا او به زندان منتقل شود. حالا پس از گذشت مدتی او در زندان مسئول انتظامات شده است.
او صبح دیروز وقتی پیش روی بازپرس مرشدلو قرار گرفت، ادعا کرد پس از ٣٠بار سابقه توبه كرده است. گفت‌وگوی روزنامه شهروند را با این زن می‌خوانید.
مواد مخدر مصرف می‌کنی؟
فقط سيگار و به‌صورت تفريحي حشيش كشيدم، اعتياد ندارم.
سابقه داری؟
٣٠ سابقه شرارت، شرب خمر، مواد، درگيري با پليس و ...
خانواده‌ات کجا هستند؟
١٣ سالم بود كه به‌خاطر اختلاف با مادرم از خانه فرار كردم و با پوشش مردانه به تهران آمدم.
چون قدبلند و قوي‌هيكل هستم به راحتي با پوشش مردانه وارد خيابان مي‌شدم كه كسي برايم مزاحمت ايجاد نكند.
آخرين بار كي زندان بودي؟
سال ٩٣ بود كه آزاد شدم، پيش خانواده‌ام به همدان بازگشتم.
چرا دستگير شدي؟
با خانواده‌ام درگير شدم و به تهران برگشتم و چون جايي براي زندگي نداشتم خودم را به اتهام جيب‌بري تسليم پليس كردم.
چند نفر تو را شناسايي كردند و قبول داري؟
خوب شاكي‌ها اصرار داشتند كه من دزدشان هستم. من هم كه بي‌اعصابم، گفتم آره تا دست از سر من بردارند. این درحالی بود که من اصلا جیب‌بری نکرده‌ام. توبه کردم تا دیگر خلاف نکنم.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
