امروزه سرمايه اجتماعي به حدي اهميت دارد كه ميتوان گفت همپاي سرمايه اقتصادي و حتي مهمتر از آن در سنجش توسعهيافتگي جوامع مورد توجه است. سرمايه اجتماعي مساله مهمي است كه كاهش آن در دهههاي اخير در جامعه ايران تبديل به يك بحران شده است، به حدي كه توانسته در لايههاي خرد و كلان جامعه خلل ايجاد كند. «آرمان» براي بررسي سرمايه اجتماعي در جامعه يكي از ملاكهاي آن را كه با مساله «قرض دادن و قرض گرفتن پول» ارتباط دارد، بررسی میکند.
سرمايه اجتماعي مفهومي جديد است كه در حوزههاي مختلف مورد توجه قرار گرفته است. براي اين مفهوم تعاريف متعددي وجود دارد، اما در يك تعريف كلي ميتوان گفت «سرمايه اجتماعي عبارت است از ارتباطات و شبكههاي اجتماعياي كه ميتوانند حس همكاري و اطمينان را در ميان افراد يك جامعه پديد آورند.» هرقدر كه ميزان توسعهيافتگي يك جامعه بيشتر باشد مفهوم سرمايه اجتماعي بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد، با اينكه در كشورهاي در حال توسعه معمولا سرمايه اقتصادي بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد، اما واقعيت جامعه و راهي كه جامعه در حال طي كردن آن است باعث شده كه سرمايه اجتماعي خواسته و ناخواسته در اولويت قرار گيرد. اين مساله به ويژه در جوامعي مانند كشور ما كه كاهش سرمايه اجتماعي به مرحله بحران رسيده است نگرانكنندهتر است. به ويژه با توجه به مشكلات مختلف در برخی حوزهها به نظر ميرسد كه كاستي گرفتن سرمايه اجتماعي باعث دامن زدن به ساير مشكلات و خلق مشكلات جديد در جامعه شده است. زماني كه صحبت از سنجش سرمايه اقتصادي ميشود، محققان به جاي اينكه از افراد سوال كنند درآمد شما چقدر است؟ از سوالاتي مانند اينكه مدل ماشين شما چيست؟ قيمت آن چقدر است؟ در خانه مايكروفر داريد؟ و... استفاده ميكنند تا به اين طريق بتوانند از طريق غيرمستقيم به يك ديدگاه روشن از وضعيت سرمايه اقتصادي افراد دست يابند. براي سنجش سرمايه اجتماعي هم شرايط به همين صورت است. با توجه به اينكه گفته ميشود در اثر كاهش سرمايه اجتماعي، ارتباطات بين افراد جامعه هم كاهش پيدا كرده است، در اين زمينه تلاش ميشود با طرح مقولههاي مختلف اين مساله مورد ارزيابي قرار گيرد. يكي از سوالات مهم كه با آن سرمايه اجتماعي افراد مورد ارزيابي قرار ميگيرد مباحثي است كه پيرامون قرض دادن و قرض گرفتن پول مطرح ميشود. آيا تا به حال پول قرض گرفتهايد؟ از چه كساني قرض ميگيريد؟ چند نفر را ميشناسيد كه به شما پول قرض ميدهند؟ به چه كساني پول قرض ميدهيد؟ و... «آرمان» با طرح سوالاتي از اين دست به جامعه قدم گذاشته است تا به وضعيت سرمايه اجتماعي در جامعه ايران نظري كوتاه بيفكند.
كساني كه به اعتبار خود مطمئناند
فرشته 45 ساله تاكنون از كسي پول قرض نگرفته است، ولي اگر هم احتياج به قرض گرفتن پول باشد به سراغ كساني ميرود كه هم او آنها را خوب ميشناسد و هم آنها او را؛ «با توجه به شناختي كه اطرافيانم از من دارند و ميدانند كه هيچوقت زیر حرفم نميزنم و چون سابقه قرض گرفتن هم نداشتهام، مطمئنم افراد زيادي حاضرند به من پول قرض بدهند.» از او درباره اينكه به چه كساني حاضر است پول قرض بدهد سوال ميكنم و ميگويد: «من معمولا سعي ميكنم با اطرافيانم وارد روابط اقتصادي نشوم، ولي اگر بخواهم به كسي پول قرض بدهم شناختي كه از يك فرد دارم و اعتبارش برايم اهميت دارد. ترجيح ميدهم به افرادي كه شناخت كافي از آنها ندارم پول قرض ندهم و اگر هم پولي به اين افراد ميدهم زياد نباشد.» حسين 53 ساله يك بازاري قديمي است كه بسياري از كاسبان او را ميشناسند. به گفته خودش هم سابقه پول قرض دادن و هم سابقه پول قرض گرفتن در مبالغ خرد و كلان را داشته است. او به «آرمان» ميگويد: «فكر ميكنم افراد زيادي هستند كه بر اساس شناختي كه از من دارند حاضرند به من پول قرض دهند. اين مساله در عمل هم بارها ثابت شده و هم براي قرض گرفتن پول و هم براي ضامن بانكي وقتي به كسي مراجعه كردهام با كمال ميل به من كمك كرده است.» او در ادامه ميگويد: «قرض گرفتن از خانواده يا دوستان نزديك فرقي ندارد، معمولا من بيشتر به اين نكته توجه ميكنم كه فردي كه ميخواهم از او پول قرض بگيرم توانايي مالياش را داشته باشد و عجله هم نداشته باشد.» او درباره قرض دادن پول هم ميگويد: «موارد زيادي بوده كه به ديگران پول قرض دادهام و معمولا هم زماني كه پولي را به كسي ميدهم ميگويم كه در فلان موقع به آن احتياج دارم. ولي معمولا تلاش ميكنم زماني كه پولي را به كسي قرض ميدهم براي پس گرفتنش زياد عجله نكنم.»
از چه كساني قرض ميگيريد؟
با توجه به كاستي گرفتن روابط دوستي در جامعه در نگاه اول اينگونه به نظر ميرسد كه افراد تمايل داشته باشند از افراد خانواده خود پول قرض بگيرند. حرفهاي محمدجواد 29 ساله هم مويد همين نكته هستند. او در جواب سوالات «آرمان» درباره قرض گرفتن ميگويد: «من تا حالا نشده از كسي پول قرض بگيرم ولي فكر كنم پنج-شش نفري هستند كه ميتوانم از آنها پول بگيرم. بيشتر ترجيح ميدهم از خانوادهام پول قرض بگيرم تا دوستانم و افراد ديگر.» اما اين تصوير اوليه با مراجعه به كساني كه ترجيح ميدهند از دوستانشان به جاي خانواده پول قرض بگيرند تغيير ميكند. بابك 26 ساله از يد طولايش در قرض گرفتن به «آرمان» ميگويد: من دوستان زيادي دارم و معمولا هم از آنها پول قرض ميگيرم. البته بستگي به ميزان پولي كه ميخواهم قرض بگيرم و شرايط قرض گرفتن هم دارد. در بعضي از مواقع كه شرايط خيلي وخيم هم شده است از همكارانم هم پول قرض گرفتهام، ولي معمولا سعي ميكنم از غريبهها پول كمتري قرض بگيرم و زود هم پس بدهم.» او درباره قرض دادن هم ميگويد: «چند باري پيش آمده است كه پول قرض بدهم. به افرادي پول قرض ميدهم كه بدانم واقعا نياز دارند. البته قرض دادن پول به ديگران به وضعيت اقتصادي خودم هم در آن بازه زماني ربط دارد. اگر وضع مالي خوبي داشته باشم و مبلغي كه از من ميخواهند در حد توانم باشد به بقيه پول قرض ميدهم.» ليلا 23 ساله پنج دوست صميمي دارد و چند باري پيش آمده كه از ديگران پول قرض بگيرد، در اين باره به «آرمان» ميگويد: «چند نفري هستند كه بر اساس تجربه بهم ثابت شده كه به من پول قرض ميدهند و معمولا هم از اين افراد پول قرض ميگيرم. اولويت اولم براي قرض گرفتن دوستانم هستند و بعد خانواده. معمولا تلاش ميكنم از كساني پول قرض بگيرم كه توان مالياش را دارند.» به نظر ميرسد بررسي مولفههاي سرمايه اجتماعي در جامعه ايران ما را به زواياي جديدي رهنمون ميكند كه يكي از آنها به تفاوتهايي بازميگردد كه نسلهاي قديم با نسلهاي جديد دارند. تغيير در نوع رابطههاي نسل جوان باعث شده كه مولفههاي سرمايه اجتماعي درباره آنها وضعيت متفاوتتري داشته باشند.
كاهش سرمايه اجتماعي به نابودي ميانجامد
يك جامعهشناس، مساله كاهش سرمايه اجتماعي در جامعه را با افزايش فشارهايي كه در جامعه بر افراد است مرتبط ميداند و به «آرمان» ميگويد: زماني كه فشارها افزايش پيدا ميكنند انسانيت در جامعه از بين ميرود. رفتار آدمها با هم به صورتي است كه به هم شك دارند و اعتماد اجتماعي از بين ميرود. در ادامه اين مساله كار به جايي ميرسد كه افراد همه به هم دروغ ميگويند و نميتوانند حرف يكديگر را قبول كنند. مصطفي اقليما ميافزايد: زماني كه اعتماد در جامعه از بين برود جامعه از رشد و تعالي باز خواهد ماند. كم شدن سرمايه اجتماعي نه تنها اعتماد اجتماعي را از بين ميبرد بلكه باعث اختلال در روابط افراد و حتي كاستي و وضعيت اقتصادي جامعه ميشود. او بررسي علل و عوامل كاهش سرمايه اجتماعي در جامعه ايران را مورد تأكيد قرار ميدهد و ميگويد: در جامعه ما قبول كردن يكديگر و روابط انسانها با هم دچار مخاطره شده است. براي نمونه در محيطهاي شغلي و سازمانها افراد به صورتي تربيت ميشوند كه عليه يكديگر باشند و همين باعث ميشود كه اعتماد افراد به آينده شغليشان از بين برود. زماني كه اعتماد به نفس و اميد افراد از بين ميرود از خلاقيت آنها كاسته ميشود. او ادامه ميدهد: از سوي ديگر عدم اجراي درست قانون در جامعه ما باعث شده كه اعتماد اجتماعي كاستي بگيرد و نتيجه آن كاهش سرمايه اجتماعي شده است. اقليما به نتايج كاهش سرمايه اجتماعي اشاره ميكند و ميگويد: زماني كه سرمايه اجتماعي پايين بيايد معيار سنجش افراد به جاي توانايي و قابليتهايشان ثروت ماديشان ميشود.