آب كشيدن تاريخ، شغل دوم همه ايراني‌هاست | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
رسول بهروش اين روزها رسانه‌هاي ورزشي پر شده‌اند از درددل‌هاي شاهين بياني و مادرش. انگار فشار زندگي طوري آنها را به ستوه آورده كه قانع شده‌اند حريم خانواده را بشكنند و حرف اندروني را بيروني كنند.

 آنها از شاهرخ گله دارند. شاهين آشكارا مي‌گويد برادرش منزل پدري آنها را تصرف كرده و مادرشان را از خانه بيرون انداخته است. همين پنجشنبه مادر بياني‌ها روي صفحات يك روزنامه ورزشي به قلعه‌نويي پناه برده و دردمندانه از امير خواسته بود براي پس گرفتن خانه او و بچه‌هايش از شاهرخ كاري بكند. شاهرخ هم البته ترجيح مي‌دهد فعلا سكوت كند. مردي كه يك روز پيراهن استقلال را به يك تكه زمين در سعادت‌آباد فروخت و لباس پرسپوليس را به تن كرد، حالا در برابر اتهام بسيار بزرگتري قرار گرفته است؛ اتهامي كه كاش راست نباشد، وگرنه دل سنگ را هم مي‌سوزاند.
ما اينجا هميشه عادت داشته‌ايم طوري به گذشته‌ها نگاه كنيم كه انگار آن روزها همه چيز تميز و طلايي بوده، همه سفيد و شفاف بوده‌اند و غير از مرام و معرفت و لوطي‌گري چيزي وجود نداشته است. «تطهير تاريخ» شغل دوم همه ايرانيان است. فرقي هم نمي‌كند موضوع چه باشد؛ از فوتبال و سياست و اقتصاد تا فرهنگ و ادب و هنر، در نگاه خيلي از ما هميشه فقط قديمي‌ها خوب بوده‌اند و حتما بايد سركوفت‌شان را به نسل جديد مي‌زديم. در مملكتي كه دو سوم حرف‌هاي آدم‌هايش با عبارت «يادش بخير قديم‌ها» شروع مي‌شود، گذشته‌سالاري حرف اول و آخر را مي‌زند. درست زماني كه در اين فلسفه غرق شده‌ايم، گاهي بايد داستان زندگي يكي مثل شاهرخ بياني در رسانه‌ها باز شود تا يادمان بيايد نسل‌هاي قبل هم «خير مطلق» نبوده‌اند و همه شرهاي دنيا از خميازه‌هاي صادقيان و شرارت‌هاي سوشا شروع نشده است. شاهرخ تلنگري است كه بعدش ياد ناصر محمدخاني و آن تراژدي غمبار ودلسوز بيفتيم، كه بعد يادمان بيايد مهدي هاشمي‌نسب ‌چطور براي ثبت اولين قرارداد شش رقمي تاريخ فوتبال ايران، جهنمي‌ترين تابستان پرسپوليسي‌ها را ساخت. وقتي از غرولند امثال صادقيان و خلعتبري به خاطر تعويض شدن به ستوه مي‌آييم، بد نيست يادي هم بكنيم از مرتضي كرماني كه جواب نقش بستن شماره خودش روي تابلوي تعويض را با پاره كردن پيراهن پرسپوليس داد يا خداداد عزيزي كه در بازي حيثيتي ايران و آمريكا به همين بهانه  لباس «ملي»اش را زمين كوبيد.
همه زمين‌ها و زمان‌ها آدم‌هاي خوب و بد خودشان را دارند. اين شايد كلي‌ترين قانون طبيعت باشد كه اگر از آن غافل شويم، در دام تعصب‌هاي كور خواهيم افتاد. وقتي عادت كنيم به آب كشيدن تاريخ، نتيجه‌اش مي‌شود اينكه بهروز رهبري‌فر با آن سابقه درخشان در خون به دل كردن ملت، حالا در قامت اسطوره تعصب هر دو روز يك بار براي نسل جديد بازيكنان پرسپوليس موعظه‌هاي اينستاگرامي راه بيندازد! اگر با همين فرمول جلو برويم، دو دهه بعد لابد امثال ميلاد فخرالديني و رامين رضاييان «قديس»هاي هواداران سرخابي خواهند شد؛ آنها كه بايد به نسل جديد بازيكنان تلنگر بزنند و تعصب و رشادت و توانايي‌هاي‌شان را به رخ بكشند!

برچسب ها: تاریخ ، حاشیه
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز