سرنوشت آینده کشور به برنامهریزی صحیح حسب نیازهای کشور و اولویتهای این نیازها بستگی دارد. اینکه برنامهنویسی را اصل بدانیم و هر پنج سال یک بار مراسمی برای برنامهریزی برپا کنیم و کمیسیونهای مختلف در وزارتخانهها، سازمان مدیریت و برنامه، دولت و مجلس راه بیندازیم و بعد هم برنامه را نتوانیم و نخواهیم اجرا کنیم، راه ما را به قبله آمال منتهی نمیکند. در طول سالهای گذشته همواره برنامههای پنجساله با عدم اجرا روبهرو شده و حتی دولت نهم و دهم اعلام کرد که برنامه چهارم را خمیر کرده است. اینک که در آستانه طراحی برنامه ششم قرار داریم میتوانیم شرایط و وضعیت داخلی کشور را چنین احصا کنیم:
١- هرچند ایران با وجود کمآبی از لحاظ سرزمینی و اقلیمی در موقعیت مطلوبی قرار دارد اما تخریب سرزمینی و اقلیمی حسب پیشبینیهای طبیعی و بهرهبرداری نامطلوب، بهشدت به این موقعیت لطمه وارد کرده و سرعت این تخریب با کمال تأسف، با وجود صحبتها و بحثها، بسیار بیشتر از اقدامات تأمینی و اصلاحی است و بیم آن میرود که با تخریب سرزمینی، مشکلات اجتماعی فراوانی در آینده بروز کند و سرزمین ایران کیفیت زیستی خود را کاملا از دست دهد.
٢- تعهدات مالی دولت بسیار سنگین است و در طول ١٠ سال از ١٣٨٤ تا ١٣٩٤ تقریبا شش برابر شده است و دولت چارهای جز فروش ارز برای واردات انواع و اقسام کالا، گرانکردن ارز و گرانکردن حاملهای انرژی ندارد.