عصبانیت ناشی از ناکامی | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۰
کد خبر: ۱۵۹۳۳۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۳ - ۲۰ مهر ۱۳۹۴
بررسی آرایش صحنه سیاسی کشور حول مسئله «برجام» چند مؤلفه را برجسته می‌کند. مؤلفه اول مردم و بافت کلی جامعه است که برای آغاز اجرای برجام روزشماری می‌کنند. همان‌طور که از صحبت‌های برخی مخالفان در جلسه علنی روز گذشته مجلس برمی‌آمد، آنان به صراحت اذعان کردند که اگر به‌دنبال کسب رأی در انتخابات آتی و محبوبیت بودند، «همرنگ جماعت» می‌شدند و برجام را تأیید می‌کردند. اکثر قریب‌به‌اتفاق جامعه ایران، امروز طرفدار تنش‌زدایی و پیشبرد مسائل بر اساس تفاهم مشترک با جهان در عین حفظ صلابت و اقتدار ملی هستند. مؤلفه بعدی، ارگان‌های رسمی نظام است. دولت تمام‌قد طرفدار توافق است و خود با تدابیر دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکره‌کننده، این دستاورد را به ارمغان آورده است. مخالفان با خبرسازی و اخبار غیرواقعی تلاش کردند برخی وزرای دولت را مخالف برجام اعلام کنند که با تکذیب مسئولان دولت مواجه شد. به نظر نمی‌رسد هیچ وزیر یا مسئول اجرائی‌ای معتقد باشد که اگر برجام به نتیجه نرسد، شرایط او و وزارتخانه‌اش بهتر خواهد شد! در سطح ارگان‌های دیگر نظام هم این توافق حاصل شده و تأیید شورای‌عالی امنیت ملی و حتی مراجع و چهره‌های حوزوی نشان می‌دهد این توافق‌نامه توسط مجموعه نظام امضا شده است.
اما در دیگرسو، بخش‌هایی از برخی ارگان‌ها و طیفی از جناح اصولگرا که با نام تندروها شناخته می‌شوند با توافق هسته‌ای مخالف‌اند. بااین‌حال در تلاش چندماهه آنان و رفتارهایی که صورت می‌دهند، ناامیدی برای تغییر فضای کلی حمایت از برجام، موج می‌زند. آنها پیش از جلسه علنی روز گذشته هم می‌دانستند از رهاورد این مخالفت‌ها نتیجه‌ای به دست نمی‌آید اما می‌خواهند به شکلی طلب‌کارانه از این صحنه خارج شده و نام خود را به‌عنوان قهرمانان تاریخی ثبت کنند. سؤال این است که اگر براساس فرهنگ خودشان، برجام یک خیانت باشد، چطور بخش عمده جامعه، نخبگان و بخش‌های مختلف نظام از آن حمایت کرده و آن را حداکثر ستانده ممکن در شرایط فعلی می‌دانند؟ می‌توان اصرار بی‌مورد و خلاف اخلاق آنان در نسبت‌دادن مسائل خلاف واقع به مذاکره‌کنندگان و تندروی بی‌منطق آنان که منجر به ضررهای هنگفت روزانه برای اقتصاد ملی ما شده است را از زاویه‌ای دیگر خیانت دانست اما اصولا بنای اصلاح‌طلبان و نیروهای میانه‌رو، استفاده از ادبیات مشابه تندروها در مواجهه با آنان نیست. اما چرا آنان همچنان بر تداوم تندروی و رفتارهای تخریبی اصرار دارند؟ به نظر می‌رسد آنان برای یارگیری از میان بخش‌هایی که افکار تند دارند و استفاده از آن در فعالیت‌های بعدی و سازماندهی آنان در فضای سیاسی آینده، می‌خواهند همین‌جا حول برجام به یک زبان مشترک برسند. در یادداشت‌های قبلی تأکید کردم بخش‌هایی در صحنه سیاسی و رسمی کشور حضور دارند که علاقه‌مند به اجرای برجام هستند اما نمی‌خواهند این مسئله برای دولت روحانی و طرفداران گفتمان اصلاحات و اعتدال، موقعیت برتری ایجاد کند. آنان به‌دنبال این هستند که شیرینی این موفقیت به کام دولت و هواداران اصلاحات زهر شود تا به‌ویژه در صحنه انتخابات آینده، تحقق این وعده دولت به مردم باعث اقبال عمومی به میانه‌روی در کشور نشود. تا آنجا که به اصلاح‌طلبان مربوط است، آنها از دستاوردهای سیاست خارجی برای رقابت‌های داخلی خرج نکرده و واقعا اعتقاد دارند تنش‌زدایی در سیاست خارجی به سود کشور و مردم است و این مسئله فقط در روابط با آمریکا و غرب خلاصه نمی‌شود. به نظر می‌رسد، بازگذاشته‌شدن دست برخی تندروها برای خرده‌گرفتن به این تصمیم کلیدی نظام، برای تلخ‌کردن کام دولت است و این وظیفه‌ای است که خودشان برای خودشان تعریف کرده‌‌اند که برجام را «جام زهر» جلوه دهند. این درحالی است که در تمام دو سال گذشته، ادبیات اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت این بوده که توافق هسته‌ای نه جام زهر است و نه شربت گوارا. جام زهر وقتی نوشیده می‌شود که دولتی در صحنه رویارویی نظامی یا سیاسی به شکست کامل برسد و این تلقی غیرمنصفانه‌ای از برجام است که باعث شد شش قدرت جهانی در اوج فشار تحریم‌ها، پای مذاکره با ایران بنشینند. نکته مهم دراین‌میان، استدلال حامیان برجام و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای فعلی و تیم مذاکره‌کننده دولت اصلاحات و حتی تیم دوران علی لاریجانی است مبنی بر اینکه اگر تندروها، شربت گواراتری نسبت به برجام دارند، طرح و ایده آن را ارائه کنند. تحمل تحریم‌های کمرشکن و انتقال این فشار سیاسی و امنیتی به مردم، کدام آینده درخشان را وعده می‌دهد؟ زمانی بخش‌هایی از جامعه به وعده‌های دولت احمدی‌نژاد و جریان سیاسی حامی آن دل بستند که قرار است سعادت دنیا و آخرت را با پیشرفت هسته‌ای و پیامدهای آن فراهم کنند. ١٠ سال جامعه این گروه را آزمود و انتخابات ٩٢ نشان داد، قرار نبود هیچ بهشتی از این قِبل حاصل شود و مردم این سخن را که «سانتریفیوژها بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم بچرخد» پسندیدند. آیا در مذاکرات امکان داشت با فرمول دیگری توافق شود یا اصولا بر اساس «پایداری» تندروها، قرار است هیچ‌گاه با دنیا به توافق نرسیم؟ کوتاه سخن اینکه پذیرش این ناکامی در عرصه‌های مختلف، بزرگ‌ترین مشکل تندروهاست و عصبانیت، برخوردهای خشن، تهدید‌آمیز و خالی از ادب آنان در جلسه روز گذشته و رفتار سیاسی سال‌های اخیر را باید نشانه‌ای از ناکامی جدی این تفکر ارزیابی کرد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۱
2
0
فرموده اید" مردم و بافت کلی جامعه برای آغاز اجرای برجام روزشماری می‌کنند" !
برادر من یک بار هم که شده به این سوال جواب دهید:
مگر در ژنو1 بخشی از تحریمها(منجمله خودروسازی) لغو نشد؟ خوب نتیجه؟!
مطمعن باشید مردم به این نتیجه رسیده اند که هیچ فرقی عاید نخواهد شد.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز