سفر دوهفته‌ای به نیویورک | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۱
محمدجواد ظریف امسال با آرامش بیشتری به نیویورک سفر کرد تا به دستاوردهای دو سال گذشته در صحنه سیاست‌خارجی سروسامان دهد. اولویت اول وزیر امورخارجه سروسامان‌دادن به پرونده هسته‌ای بود؛ زیرا پس از توافق اصولی بر مفاد بیانیه لوزان و بیانیه وین و سپس صدور قطع‌نامه 2231 شورای امنیت سازمان‌ملل متحد و پس از دیدار یوکیو آمانو، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از ایران و تنظیم قرارومدار درمورد نحوه بازرسی‌ها و نحوه تغییرات در سایت‌های هسته‌ای ایران و نحوه اثبات آن‌ها ازسوی آژانس، اینک نوبت به تنظیم قرارهای جدید با گروه 1+5 برای اجرایی‌کردن «برنامه جامع اقدام مشترک» رسیده است و دکتر ظریف در رأس تیم مفصل و خبره‌ای به این مهم پرداخت. چنان‌چه قرار باشد زودتر نوبت به تعلیق تحریم‌ها برسد باید اقدامات اجرایی ما قبل آن انجام شود و هر چه ایران در این‌باره تلاش کند می‌تواند به برداشتن تحریم‌ها نزدیک‌تر شود. اگرچه اغلب وزرای خارجه کشورها بین یک تا دوهفته در ایام مجمع عمومی در نیویورک به سر می‌برند، برای وزیر امورخارجه ایران این موضوع جدی‌تر و وقت‌گیرتر است؛ زیرا ایشان باید به همه دستاوردهای پسابرجام سریعا رسیدگی کند. اولویت بعدی بازسازی سیاست‌خارجی جمهوری‌اسلامی ایران است که در دوره هشت‌ساله دولت‌های نهم و دهم سیر قهقرایی طی کرد و درهای جهان به روی ایران به‌نوعی بسته شد و کشورمان فقط با چند کشور به‌خصوص رفت‌وآمد می‌کرد. وزیر امورخارجه کشورمان تلاش داشت با اغلب وزرای خارجه جهان دیدار کند و برای رفت‌وآمد و بازگشایی روابط و راه اندازی همکاری‌های تجاری اقتصادی صنعتی بین طرفین قرار‌های اولیه را بگذارد. اولویت سوم ماموریت دکتر ظریف ارزیابی از موقعیت ایران درقبال بحران‌های خاورمیانه بود که تعداد آن‌ها از داعش، سوریه، عراق، یمن، لیبی و افغانستان افزون‌تر شده و با شروع عملیات نظامی روسیه در سوریه و تداخل‌های هوایی مقطعی روسیه در ترکیه به بحران شکل پیچیده‌تری داده است. با آزادشدن نیرو و انرژی ایران از پرونده هسته‌ای، اینک وقت آن فرا رسیده که جمهوری‌اسلامی ایران استعداد و لیاقت خود را در کمک به برقراری صلح و آرامش در منطقه خاورمیانه به کار گیرد و از این طریق به دو هدف نائل آید: اول، بازسازی و بهبود روابط با کشورهای منطقه اعم از رقبا نظیر عربستان، ترکیه و غیره، یا کشورهای معمول خاورمیانه نظیر آذربایجان، اردن، امارات و غیره. دوم، مقابله با افراطی‌گری و تروریسم که به‌نام دین اسلام رقم خورده و ایران باید پرچم مقابله با چنین انحرافی را بر افراشته دارد تا شائبه‌ای به دین حنیف اسلام وارد نیاید. این بخش از ماموریت دکتر ظریف بسیار مهم و آینده‌ساز است و نقش منطقه‌ای ایران در آینده را رقم خواهد زد. اولویت دیگر دکتر ظریف رسیدگی به واقعه منا بود که از جایگاه مقر سازمان‌ملل متحد بهتر و سریع‌تر می‌توانست تماس‌ها و هماهنگی‌های لازم را انجام دهد و ازجمله موضوع را در دایره توجه دبیرکل و سایر مسئولان سازمان‌ملل متحد قرار دهد. 
اما این یک طرف سکه بود، طرف دیگر سکه برخوردها و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه و عامیانه با ماموریت وزیر امورخارجه کشورمان است. به‌جای درک موقعیت خطیر دکتر ظریف در بازسازی سیاست‌خارجی و برآورده‌کردن حقوق ایران براساس منافع و امنیت ملی کشور، برخی ساده‌اندیشانه به خود حق می‌دهند درباره زمان و نحوه ماموریت وزیر امورخارجه حکم برانند. اولا براساس توضیحی که از ماموریت دکتر ظریف در نیویورک ارائه شد، هر فرد با درک و تحصیلات متوسط هم می‌تواند بفهمد قدرت مدیریت بالایی می‌خواهد تا بتوان در دوهفته به این همه موضوعات مهم دست یافت. ثانیا به‌قول دنگ شیائو پینگ، رهبر چین، مهم این است که گربه ما بتواند موش بگیرد، مهم این نیست که گربه ما سیاه یا سفید بوده و کی و چگونه از منزل خارج یا داخل شود. برای جمهوری‌اسلامی ایران هم نقش دکتر ظریف استیفای حقوق ایران و حل معضلات به وجود آمده در سیاست‌خارجی است. هیچ اهمیتی ندارد که کی و چه‌مدت به نیویورک یا وین یا هر جای دیگر برود. مگر وزیر امورخارجه آمریکا نبود که با همه اشتغالات گوناگون ولی به‌سبب مذاکره با دکتر ظریف سه هفته تمام در لوزان مستقر شد تا توانست مذاکره را به پایان ببرد؟ مگر آقای دکتر ولایتی در زمان حضرت امام(ره) سفرهای متعدد به سرتاسر عالم انجام نمی‌دادند تا حقوق ایران را در جنگ تحمیلی و پس از آن برآورده کنند؟ آیا در آن ایام کسی جرات داشت گستاخانه به پروپای آقای ولایتی بپیچد که چرا می‌روی؟ به کجا می‌روی؟ چه می‌گویی؟ چرا با آقای جان کری راه رفتی؟ چرا با آقای اوباما دست دادی؟ آقای دکتر ولایتی به عراق رفتند و با صدام و سایر مسئولان عالی‌رتبه عراق دست دادند و بنای صلح گذاشتند، درحالی‌که صدام چندصدهزار جوان رزمنده کشورمان را به خاک‌وخون کشیده بود، تمام زیربناهای اقتصادی صنعتی ایران را نابود کرده بود و علیه مردم ما سلاح‌های شیمیایی و میکروبی به کار برده بود. ثالثا آن‌که باید روی برنامه‌های وزیر امورخارجه نظارت کند و حضور یا عدم‌حضور وی در ایران را ملاک قرار دهد، رئیس‌جمهوری است که رئیس مستقیم دکتر ظریف است و نه دیگران. رابعا مجموعه مدیریت دکتر ظریف طی دو سال یا چهار سال باید مقبول مجموعه نظام باشد که آن‌هم براساس ارزیابی از دستاوردها و عملکردهای ایشان صورت می‌گیرد. آنچه بنده از عملکرد و دستاوردهای دکتر ظریف ارزیابی می‌کنم این است که بسیار مثبت و مقبول است، به‌طوری‌که بارها رهبر نظام از ایشان تمجید کرده‌اند. به‌علاوه، در مقایسه، در جهان ملاحظه می‌شود نه‌فقط آمریکایی‌ها، بلکه اروپایی‌ها و باقی جهان زبان به ستودن تلاش‌ها، قدرت مذاکره و پایداری دکتر ظریف در استیفای حقوق ایران گشوده‌اند و ایشان را برای تلاش‌های مجدانه‌اش برای صلح، نامزد جایزه جهانی صلح نوبل کرده‌اند و این دو برای مردم ایران کفایت می‌کند. 
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز