روزی محمود احمدی نژاد در یکی از سفرهای استانی اش در میان مردم خطاب به شورای عالی امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا گفت:« آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود.» ماحصل این صحبتهای رئیس جمهور وقت، آن شد که شورای امنیت شش قطعنامه بر علیه ایران صادر کرد و کشور با شدیدترین تحریمهای اقتصادی و نفتی، در طول تاریخ انقلاب اسلامی مواجه شد و فشارهای اقتصادی بر مردم وارد شد و کشور با بالاترین نرخ بیکاری، تورم و رکود رو به رو گردید. اما در این میان، کسانی متولد شدند که از بروز این مشکلات فاجعه بار استقبال نمودند و با آغوش باز به پیشواز آنها رفتند. کسانی که باعث و بانی بازماندن
پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت بودند، افرادی که از ُپر بار و
پروار شدن روز افزون پرونده هسته ای ایران سود بردند و اگر تحریمها بر مردم فشار آورد ولی نان این افراد را بیش از پیش آغشته به روغن کرد. نام آنها «کاسبان تحریم» است.همانها که توسط دولت تدبیر و امید به مردم شناسانده شدند، رسوا شدند و نانشان آجر شد.
فیلم رسوایی کاسبان تحریم توسط حسن روحانی کلید خورد. درست زمانی که مردم در فشار اقتصادی به سرمی بردند و ادامه زندگی همراه با تحریم را حتمی میپنداشتند، آستین هایشان را بالا زدند و حسن روحانی را برگزیدند تا شاید یک بار دیگر و پس از هشت سال زندگی روی خوش به آنها نشان دهد. حسن روحانی برای بازگرداندن امید به زندگی مردم ابتدا از افرادی که به بهانه دور زدن تحریمها جیب هایشان را پر پول میکردند رونمایی نمود. سر آغازش بابک زنجانی در وزارت نفت دولت محمود احمدی نژاد بود. رئیس دولت تدبیر سپس دیپلماتهای کارکشته اش را به پای میز مذاکره با شش قدرت جهانی فرستاد تا « هم سانتریفیوژها بچرخند و هم چرخ زندگی مردم» و توانست به این مهم جامه عمل بپوشاند. در این میان طبیعی است که عدهای از آجر شدن نانشان خشنود نشدند پس دست به کارشکنی زدند و از تریبونهای قدرتمندشان داد و فغان سر دادند و به طرق مختلف ناراحتیشان را ابرازکردند و ازینکه گوش شنوایی برای عجز و لابه هایشان نیافتند، دلخور شدند!
بازی دولت با اعصاب کاسبان تحریم
از زمان شروع مذاکرات هسته ای ایران در دولت یازدهم تا هنگام نگارش این گزارش«کاسبان تحریم » از هیچ گونه کارشکنی علیه دولت منتخب ملت دریغ نکردند در ابتدا چند همایش برپا کردند و از دلواپسی هایشان سخن گفتند و وقتی دیدند تیرشان به سنگ خورده، دولت منتخب مردم را متهم کردند که اجازه شنیده شدن صدای منتقدان را نمیدهد حال آن که خود خوب میدانند گوش شنوایی برای شنیده شدن صداهایشان وجود ندارد. در این میان که اعصابشان از حصول توافق جامع به هم ریخته است و نان هایشان آجر شده است حسن روحانی آب پاکی را روی دستشان ریخت و روز شنبه
در گفتگوی مستقیم خود با مردم علت عصبانیت این افراد را بازگو کرد:« به دلیل تحریم ها، ما جنسی را که وارد کشور میکردیم گاهی 20 درصد، گاهی 25 درصد و حتی 30 تا 40 درصد نیز داشتیم که گران تر میخریدیم یعنی اگر فرض 100 میلیارد جنس و کالاهای ضروری نیاز بود وارد این کشور شود ، حداقل حدود 25 میلیاردش تلف میشد. این از جیب مردم میرفت البته این کار برای کاسبان تحریم خیلی سود داشت و کاسبان تحریم در دبی، در اروپا ، چین و در تهران بودند و همه جا این کاسبان تحریم بودند و آنها از این توافق عصبانی اند اما مردم ما هزینه پرداخت میکردند.» بدین ترتیب تحریمها گم شده اند، دلواپسان پیدایش نمیکنند و در عین حال رسوا هم شده اند!
آقایان جبهه پایداری، کاسبان تحریم چه کسانی هستند؟
عصبانیهای همیشگی توافق هسته ای ایران با 1+5 «جبهه پایداری»های دلواپس هستند. همان هایی که از بزرگ ترین تریبون کشور یعنی صدا و سیما برای بیان عصبانیت هایشان استفاده میکنند اما ازینکه گفته هایشان مورد توجه ملت قرار نمیگیرد دلخورند. از همین رو «آفتاب یزد» در این گزارش در پی آن بود تا نظر جبهه پایداریها را درباره ماهیت کاسبان تحریم و زمان ظهور و بروز آنها، بداند. همان هایی که دو سالی است
عصبانی هستند.
در ابتدا به سراغ محمود نبویان، نماینده مردم تهران رفتیم که وی درجواب به این سوال که کاسبان تحریم چه کسانی هستند اینگونه پاسخ داد: «من با آفتاب یزد مصاحبه نمیکنم هر گاه با تیتر درشت سران فتنه را محکوم کردید من دو سه ساعت با شما مصاحبه میکنم. من قرار است با شما مصاحبه کنم پس خودم شرایط را مشخص میکنم. قحطی آدم نیست بروید با کس دیگری صحبت کنید. به دلیل دفاع آفتاب یزد از خائنین مصاحبه نمیکنم». سپس با مهدی کوچک زاده از دیگر دلواپسان جبهه پایداری تماس گرفتیم و او نیز در پاسخ به سوال خبرنگار «آفتاب یزد» تنها به این جمله بسنده کرد که:«من با آفتاب یزد مصاحبه نمیکنم. آفتاب یزد آفتاب یزد است.» محمد مهدی زاهدی پایداری دیگر نیزچنین گفت:« بعدا تماس بگیرید» و بدین ترتیب او نیز همانند سایر پایداریها از دادن پاسخی شفاف طفره رفت.
ترجمه «کاسب تحریم» از زبان یک پایداری
اما پس از پی گیریهای فراوان بالاخره، حسین طلا، یکی از پایداریها درباره ماهیت کاسبان تحریم به خبرنگار «آفتاب یزد» چنین گفت:« قطعا کسانی که در زمان تحریم از شرایط و تنگناها سوءاستفاده میکنند و کسانی که در زمان سختی کشیدن مردم به فکر آسودگی خودشان هستند مورد قبول هیچکس نیستند .اما باید توجه داشت که وقتی در فضای رقابتهای انتخاباتی قرار داریم کاندیداها موضوعاتی را مطرح میکنند مثل لفظ کاسبان تحریم که با واقعیات منطبق نیست.»
وی افزود:«اگر آقای رئیس جمهور به جای این برچسب زدنها نگاهی فراجناحی اتخاذ کند قطعا بیشتر در جهت پیشبرد منافع مردم حرکت کرده است. آقای روحانی موضوعاتی از این دست کم بیان نکردند که بعضی از آنها مصداق واقعی ندارد و بدون مطالعه است. الحمدلله وزرای میلیاردی در کابینه دولت کم نیستند بیایند و توضیح دهند چگونه این درآمدها را کسب کردهاند. بیایند به خود شما که رسانهای هم سو با دولت هستید بگویند. حتی برای اینکه خدای نکرده حقی از وزرا تضییع نشود یک بار بیایند و بگویند ثروتشان چه قدر است و این ثروت را از کجا به دست آوردهاند تا ما و همراه با سایر مردم راه و رسم پولدار شدن را یاد بگیریم».
این عضو جبهه پایداری اضافه کرد:«مردم باید ببینند چه طور میشود پول به دست آورد وقتی این دوستان دیگران را کاسب تحریم خطاب میکنند حتما خودشان از این دست کارها انجام ندادهاند و آدمهای سالمی هستند. در همان تلویزیون یا به شما روزنامههای هم فکرشان توضیح دهند که با هزار میلیارد تومان ثروتشان چه طور توانستهاند، حسابهایشان را پر کنند چون زمان بسیار زیادی است که هر یک از اینها در مناصب اجرایی مشغول به کار هستند و هر کدامشان دارای
چند ده شرکت هستند و در این دو سال صدارتشان قطعا تا این میزان پولدار نشدهاند. اینها را فاش کنند تا مطالب و صحبتهایشان بیشتر در میان مردم خریدار داشته باشد.»
طلا درباره زمان و چگونگی بروز و ظهور کاسبان تحریم اظهار داشت:«ما 36سال است که در تحریم هستیم. تحریم که در این چند سال اخیر به وجود نیامده است. حتما مطالعات شما از ما خیلی بیشتر است. برای همین باید بدانید که از ابتدای انقلاب تحریم وجود داشته است و این تحریمها به این چند سال اخیر اختصاص نیافته است. خب اگر بخواهیم زمان ظهور کاسبان تحریم را بیابیم باید به زمان ظهور تحریمها بازگردیم. کسانی میتوانند کاسبی کنند که اولا در راس قدرت باشند و لیست درآمدهایشان مشخص باشد، ثانیا این افراد در شرکتهای خصوصی مشغول باشند و یا با هماهنگی یا به دلیل خلاهای ساختاری کسب ثروت کرده باشند.»
وی خاطر نشان کرد: « به نظر من جرم آن کسانی که در قدرت بودهاند و سوءاستفاده کردهاند بیشتر از سایرین است. کاسب تحریم به اعتقاد من محدود به یک زمان نیست چون این تحریمها از ابتدای انقلاب بوده است تا الان قطعا افرادی که شغلهایشان با بازرگانی، صنعت و نفت مرتبط بوده است یعنی جاهای پرپول، آنها کاسبان تحریم هستند و حالا درآمدهای بالای هزار میلیارد دارند و در پستها مشغول هستند در حوزه بازرگانی و صنعت حجم زیادی از آدمها درحال نالیدن هستند اما فقط عدهای به چنین ثروتی دست پیدا کردهاند. »
این عضو جبهه پایداری ادامه داد:« البته این را نمیتوان گفت که هر کسی که در قدرت است و صاحب ثروت، کاسب تحریم است شاید به او ارث رسیده است. من از شما تشکر میکنم که درحال باز کردن ذهن مردم هستید تا روشن کنید منظور رئیسجمهور از به کار بردن لفظ کاسب تحریم چیست.
این نماینده مجلس خاطر نشان کرد:«درخصوص این دولتیها هم باید بگویم که ممکن است کسی قبلا مسئولیت داشته و اکنون هم در سمتی مشغول باشد اما حساب و کتابش مشخص باشد و این فرد کاسب تحریم نیست.»
وی اظهار داشت:«اگر این موضوع باز نشود تمام کسانی که در راس قدرت قرار دارند متهم میشوند. خود رئیسجمهور بهتر است پیش قدم شوند و از تریبونهایی که در اختیارشان است پرده از ثروت وزرایشان بگشایند تا ما هم بتوانیم یاد بگیریم از بلوغ و نبوغ تا بتوانیم ثروتمند شویم!»
طلا تاکید کرد:«ممکن است کسی در زمان تحریم کار خلاقانه و بدیعی انجام دهد به همین دلیل نمیتوان به وی لقب کاسب تحریم اطلاق کرد و او در زمره کارآفرینان به شمار میآید.اینکه برای عدهای کارآفرین از لقب کاسب تحریم استفاده کنیم واقعا ظلم و جفا است.»
این عضو جبهه پایداری گفت:«اصل حرف من این است که مثلا در بدنه دولت یک پزشکی میآید و میگوید من در این کار نوآوری کردهام و هزاران بیمار را تیمار نموده ام و الان درآمدم این قدر است.خب این اشکالی ندارد و نوش جانش اما مثلا در حوزه صنعت، در حوزه بازرگانی اگر شرایط تحریم و رکود در طول تاریخ سی و شش سال انقلاب برای همه یکسان بوده است چهطور بعضیها هشتشان در گرو نه شان است وبعضیها برجسته و صاحب نام شدند. خب این مسائل باعث زیرسوال رفتن دولت نمیشود؟»
وی در پاسخ به این سوال که آیا افزایش میزان تحریمها در طول هشت سال ریاست احمدینژاد باعث افزایش تعداد کاسبان تحریم و ظهور برخی چون بابک زنجانی،بزرگترین مفسد اقتصادی تاریخ ایران شده است ، گفت:« من مثل شما تاریخدان نیستم. من به طور کلی میگویم کسی
که حتی یک ریال از جیب ملت بدزدد و دریغ نماید مستوجب برخورد است. اما از این دست مسائل در همه ادوار دولتها بوده است این مسائل بازمی گردد به اخلاقیات و تربیت افراد و همین طور نوع هواداران آن دولتها. مگر یک زمانی در بنیاد شهید چنین اتفاقاتی نیفتاد؟ مگر در یک زمانی شاهد اختلاس معروف 123 میلیاردی در حوزه بازرگانی و بانک صادرات نبودیم؟»
حسین طلا در پایان سخنانش گفت:«البته چنین وقایعی موجب تاثر و تاسف است در کشور ما رخ میدهد، اما اینکه بخواهیم از ابزار کاسب تحریم برای تخریب یک گروه استفاده کنیم و نه برای اصلاح، هم جای تقبیح دارد.»
پرتقال فروشی که گم شد
از مصاحبه با پایداریها نه تنها پاسخی به سوالمان درباره اینکه کاسبان تحریم چه کسانی بودند و چه زمانی ظهور کردند، نیافتیم بلکه پرتقال فروشمان را نیز گم کردیم!
اما آنچه مبرهن است این است که دولت حسن روحانی دست کاسبان تحریم را با حصول توافق هسته ای از جیب مردم و خزانه ملی قطع کرد. حال کاسبان دلواپس تحریم هم باید درد دست قطع شده شان را تحمل کنند و هم باید متحمل درد آبروی رفته شان به خاطر رسوا شدن توسط دولت، شوند اما آنچه بیش از همه برایشان زجر آور است این است که دیگر چیزی جز صدای بلند در چنته خود برای رو کردن ندارند و ازین حربه هم میخواهند برای تخریب دولتی استفاده کنند که به یکی از بزرگ ترین دستاوردهای تاریخ ایران دستیافت. تاریخ این مرز و بوم ثابت کرده است که دلواپسان کاسب، حالا حالا باید متحمل عواقب کارهایشان و همچنین دردهایشان باشند!