رغد صدام نوشت:« او( صدام) در منزل یکی از دوستانش در شهر «دور» در استان صلاح الدین و در نزدیک یکی از کاخ های ریاست جمهوری به سر می برد، صاحب منزل از دوستان مورد اعتماد پدرم بود.»
وی افزود: «نمی خواهم نام صاحب منزل را ذکر کنم، آن زمان در همین منزل دو تن از محافظان شخصی پدرم که از افراد بسیار نزدیک به او بودند حضور داشتند و هدفشان این بود که بتوانند مقاومت علیه آمریکا را فرماندهی کنند.»
رغد صدام تصریح کرد: «آنان در عین حال نمی خواستند سربار صاحب خانه باشند به همین دلیل هم موتور سیکلت و هم اسب آماده کرده بودند تا در صورتی که نیروهای آمریکایی از مسیر آبی به سمت پناهگاه آنها می آیند بتوانند با استفاده از راههای کشاورزی از منزل خارج شوند چنانچه قایقی نیز آماده کرده بودند تا در صورت یورش نیروهای آمریکایی از خشکی بتوانند از مسیر آبی فرار کنند.»
وی اظهار داشت: «پدرم گفته بود همه تدابیر را اندیشیده ایم حتی پناهگاه زیر زمینی درست کردیم که شبیه پناهگاههایی است که در دوران جنگ عراق و ایران بنا کرده بودیم... آمریکایی ها برای دستگیری پدرم جایزه کلانی تدارک دیده بودند و این مبلغ کلان برای همه وسوسه انگیز بود.»
رغد نوشت: یک هفته گذشت تا دوست پدرم به بهانه خرید به بازار رفت، او پس از نیم ساعت در مسیر بازگشت بود که نیروهای آمریکایی به محل سکونت پدرم حمله کردند، یکی از نگهبانان چند بار فریاد زد، آمریکایی ها دارند می آیند... نیروهای آمریکایی تنها چند نظامی معمولی بودند.
رغد ادامه داد: این نظامیان ممکن نبود بدون خیانت دوست پدرم بتوانند مکان اختفای پدرم را بیابند، با این حال پدر من و محافظ او مقاومت کردند. محافط پدرم کشته شد و پدرم تنها ماند اما چون هدفش فرماندهی مقاومت علیه آمریکا بود در نتیجه تسلیم شد تا زنده بماند.
وی افزود: «نمی خواهم نام صاحب منزل را ذکر کنم، آن زمان در همین منزل دو تن از محافظان شخصی پدرم که از افراد بسیار نزدیک به او بودند حضور داشتند و هدفشان این بود که بتوانند مقاومت علیه آمریکا را فرماندهی کنند.»
رغد صدام تصریح کرد: «آنان در عین حال نمی خواستند سربار صاحب خانه باشند به همین دلیل هم موتور سیکلت و هم اسب آماده کرده بودند تا در صورتی که نیروهای آمریکایی از مسیر آبی به سمت پناهگاه آنها می آیند بتوانند با استفاده از راههای کشاورزی از منزل خارج شوند چنانچه قایقی نیز آماده کرده بودند تا در صورت یورش نیروهای آمریکایی از خشکی بتوانند از مسیر آبی فرار کنند.»
وی اظهار داشت: «پدرم گفته بود همه تدابیر را اندیشیده ایم حتی پناهگاه زیر زمینی درست کردیم که شبیه پناهگاههایی است که در دوران جنگ عراق و ایران بنا کرده بودیم... آمریکایی ها برای دستگیری پدرم جایزه کلانی تدارک دیده بودند و این مبلغ کلان برای همه وسوسه انگیز بود.»
رغد نوشت: یک هفته گذشت تا دوست پدرم به بهانه خرید به بازار رفت، او پس از نیم ساعت در مسیر بازگشت بود که نیروهای آمریکایی به محل سکونت پدرم حمله کردند، یکی از نگهبانان چند بار فریاد زد، آمریکایی ها دارند می آیند... نیروهای آمریکایی تنها چند نظامی معمولی بودند.
رغد ادامه داد: این نظامیان ممکن نبود بدون خیانت دوست پدرم بتوانند مکان اختفای پدرم را بیابند، با این حال پدر من و محافظ او مقاومت کردند. محافط پدرم کشته شد و پدرم تنها ماند اما چون هدفش فرماندهی مقاومت علیه آمریکا بود در نتیجه تسلیم شد تا زنده بماند.
ايثارگر
. 
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۱
پاسخ
صدام لعنت الله عليه نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
