این روزها آفتاب برای اصلاحطلبان معنایی دیگر دارد. معنای فصلی بهتر از دیروز برای تداوم فعالیتهای سیاسی و فصلی جدید که مانعتراشیهای رقیب در آن کمتر به چشم میخورد چون دولتی بر سر کار است که تنها بر اجرای قانون تاکید دارد و غیر آن را برنمیتابد. در چنین فضایی اصلاحطلبان برنامههای از قبل تعیینشده خود را میخواهند به مرحله اجرا دربیاورند؛ ازجمله تشکیل پارلمان اصلاحات. دیروز رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: اصلاحطلبان درصدد تشکیل پارلمان اصلاحات هستند. فرج کمیجانی با اشاره به جلسه اخیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تصریح کرد: در این جلسه کلیات طرح پیشنهادی کمیته سیاسی این شورا مبنی بر تشکیل پارلمان اصلاحات مورد تصویب قرار گرفت. وی افزود: مقرر شد که در جلسات آینده بررسیهای کارشناسانه درباره این پیشنهاد توسط کمیته سیاسی انجام گرفته و آییننامه اجرایی و نحوه دعوت از احزاب و تشکلهای اصلاحطلب بررسی شود تا بسترهای لازم جهت استفاده از مشارکت فکری و اجرایی همه گروهها و احزاب اصلاحطلب در پیشبرد اهداف اصلاحات در جامعه مهیا شود. این فعال سیاسی همچنین خاطرنشان کرد: در این جلسه مقرر شد جلسه مشترکی بین هیاترئیسه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای راهبردی اصلاحات درباره نحوه اجماع کامل اصلاحات در سراسر کشور برگزار شود.
خوبیها و تبعات پارلمان اصلاحات
پارلمان اصلاحات، پارلمانی است که از سال 87 زمزمه تشکیل آن به گوش رسید. طرح پارلمان اصلاحات كه اولینبار توسط محمدعلی نجفی در سال 1387 طرح شد، پیشنهاد خوبی برای این سازماندهی جدید است. ایجاد پارلمان اصلاحات براساس سهمیهبندی احزاب اصلاحطلب كاری است كه از بزرگان اصلاحطلب برمیآید و میتواند تجربه شیرین 24خرداد 92 را به یك رویه سیاسی دائمی تبدیل كند. درصورت تاسیس پارلمان اصلاحات رفتارهای اصلاحطلبان منسجم خواهد شد و این انسجام هم برای خود آنها و هم برای دولت سودمند خواهد بود. پارلمان اصلاحات میتواند از تندروی و كندروی در بدنه اصلاحات جلوگیری كند. مسئولیتپذیری اصلاحطلبان را افزایش دهد و چپروی اجتماعی و راستروی دولتی را كنترل كند. میتوان در این پارلمان برای احزاب مهم براساس سابقه، بدنه، نفوذ اجتماعی و برنامه سیاسی مضربی از حضور در ساخت پارلمان را درنظر گرفت و به نتایج بهتری در اداره كشور رسید. پارلمان اصلاحات تاثیرات خوبی در فعالیت اصلاحطلبان دارد چنانکه موانع چندانی بر سر فعالیت پارلمان قرار ندارد. در مواقع انتخابات پارلمان قدرت بسیج کردن برای جمعآوری آرا را دارد؛ منتها مشکل پارلمان این است که قرار است جای احزاب را بگیرد. چراکه پارلمان یعنی قوه مقننه. مادامی که نگوییم قوه مجریه این پارلمان چیست و کیست؛ این طرح ابتر خواهد بود. باید نشان داد بازوی اجرایی پارلمان چیست؟ مصوبات پارلمان اصلاحات را قرار است چه کسی اجرایی کند؟ آیا قرار است پارلمان اصلاحات جایگزین دفتر سیاسی احزاب شود که محال است یا آنکه میخواهد مستقلا بازوی اجرایی بسازد که خلاف قانون احزاب است و قانون خاص میخواهد. سعید حجاریان این دیدگاه را زمانی عنوان کرد که اصلاحطلبان راضی از نتیجه انتخابات ریاستجمهوری بودند و تشکیل این پارلمان نمیتوانست تاثیری در انتخابات داشته باشد اما برخی اوقات بحث تشکیل این پارلمان در مواقعی مطرح میشد که نیاز به وحدت بیش از هر زمان دیگری در میان گروههای سیاسی احساس میشد مانند مهر 87 که اصلاحطلبان درصدد یافتن راهکاری برای وحدت جهت نیل به پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری دهم بودند. پس از شکست اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 با طرح احتمال تشکیل پارلمان اصلاحات از سوی برخی اعضای اردوگاه اصلاحطلبان، اردوگاه اصولگرایی دچار سراسیمگی شد که دو دلیل داشت؛ اول اینکه تصور نمیکردند پس از 8 سال حضور در دولت به یکباره عرصه را به رقیب واگذار کنند چون برخی مثل بادامچیان اعتقاد داشتند که اصلاحات مرده است اما دیدند که اصلاحطلبان زنده و پویاتر از همیشه با سازماندهی نیروهایشان به پیروزی رسیدند. دوم اینکه پارلمان اصلاحات علاوه بر اینکه سبب وحدت بیشتر اصلاحطلبان میشود از سویی رقیب را به موضوعات دیگری غیر از تخریب و هجمه به اصلاحات مشغول میکند چراکه حُسنهای این پارلمان برای هر جریان سیاسی بر تخریب رقیب میارزد.