جان کری پنجشنبه در کنگره آمریکا حضور پیدا کرد تا درخصوص توافق هستهای صورتگرفته با ایران توضیحاتی ارائه کند. در این جلسه بحثهای مختلفی بین تیم مذاکرهکننده آمریکا و اعضای کمیته روابط خارجه سنای آمریکا صورت گرفت و مباحث صورتگرفته ابعاد مختلف توافق هستهای را نشان میدهد. ابتدا باید به این نکته توجه داشت برخی از نمایندگان سنای آمریکا و بخصوص کمیته روابط خارجی آن اطلاعات بسیار اندکی داشتند و بیشتر با پیشداوریهای گذشته خود صحبت میکردند. آنچه در این میان اهمیت دارد، چنین است که برای قضاوت منصفانه باید هم به نکات جان کری و هم به نکات طرف مقابل وی توجه کرد. این در حالی است که در ایران منتقدان توافق هستهای که به دلواپسان شهرت دارند صرفا آن بخش از نقلقولها که بر محدودیت فناوری هستهای ادعا میکند را معیار قرار میدهند. چنین ادعاهایی به عنوان مثال بیانگر این است که ایران در صنعت هستهای بخش اعظمی از مواد غنیشده خود را کنار میگذارد یا ایران به شدت تحت بازرسی قرار خواهد گرفت. این گفتهها درحالی است که برخی افراد در کنگره آمریکا معتقدند ایران برنده این توافق به حساب میآید. البته نمیتوان این قضاوت را درست تلقی کرد و قطعا ایران برنده یکجانبه توافق هستهای نیست بلکه توافق حاصل شده بر مبنای برد-برد صورت گرفته است، بدان معنا که بخشی از خواستههای ایران و طرف مقابل عملی میشود. در مجموع باید اذعان داشت که در بخش جلوگیری از «اشاعه سلاح هستهای» یا به قول طرف مقابل «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای» هر تمهیدی که به ذهن طرف مقابل رسیده، در این موافقتنامه آمده است. ایران نیز همه آنها را به یک دلیل اصلی قبول کرده است؛ «ایران تحت هیچ شرایطی تمایل به تولید سلاح هستهای ندارد و آن را مجاز نمیداند.» این اصل طبق فتوای مقام معظم رهبری پذیرفته شده است بنابراین عدم تمایل ایران به تولید یا نگهداری سلاح هستهای ممکن است صدها محدودیت در این توافقنامه ایجاد کرده باشد. وقتی ایران محدودیت تولید سلاح هستهای را میپذیرد امضای محدودیتهای مربوط به آن به معنای از دست دادن هیچ منفعت اساسی نیست، هیچ ارزش و اصولی کنار نمیرود و به منافع ملت ایران هم ضربهای وارد نمیشود. به این ترتیب مواردی مثل جداسازی نکردن پلوتونیوم اراک یا انتقال سوخت مصرفشده نیروگاهها که از اصل اولیه نشات میگیرد از سوی ایران مورد پذیرش واقع شده است. همه این موارد به چارچوب اشارهشده برمیگردد که ایران نمیخواهد به سمت تولید سلاح اتمی برود و همچنین میخواهد برای قانع کردن افکار عمومی دنیا شفاف عمل کند. این همان موضوعی است که آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری بدان اشاره کرده بود لذا آن موضوعی که برای ایران اهمیت دارد این است که صنعت هستهای کشور بتواند به حیات خود ادامه دهد. برای ایرانی این موضوع اهمیت داشته است که رآکتور اراک وجود داشته باشد ولو با نوع خاصی از طراحی که آن نیز میتواند اهداف صلحجویانه کشور را در تولید رادیوداروها یا اهداف تحقیقاتی دانشگاهها دنبال کند. میتوان اذعان داشت که ناظران داخلی نباید مباحث هستهای را به صورت یکسویه دنبال کنند، به یک سوی ماجرا بپردازند و منظر دیگر را بیاهمیت تلقی کنند. باید در نظر داشت که طرف آمریکایی به این دلیل که ناچار است کنگره را قانع کند و توافق را به آنها بفروشد، موضوع تحدید فناوری هستهای ایران از قبیل بازرسیهای 20 یا 25 ساله را با بزرگنمایی مطرح میکند. همانگونه که آقای صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در مجلس اشاره داشت این محدودیتها، محدودیتهایی نیستند که صنعت هستهای کشور را به خطر بیندازند بلکه آنها میتواند تغییر جهت مثبتی ایجاد کند، باعث جذب همکاریهای بینالمللی شود و ایران در آینده صنعت هستهای قرصتر و محکمتری داشته باشد. اما برخی منتقدان داخلی توافق هیچگاه به دقت اشاره نمیکنند که ایران در توافق هستهای چه از دست داده است. بهتر است آنها متن توافق 159صفحهای را مطالعه کنند و سپس بگویند چه چیزی از دست رفته و چه چیزهایی به دست آمده است.