سروش محلاتی:ظالمانی هستند که خود را عادل می پندارند و معتقدند برخی حقی ندارند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۱
یک استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مستکبرین ظالمانی هستند که خود را عادل می پندارند،گفت: انسان به لحاظ فطرت و وجدان و عقل دارای استعداد الهی است که توانایی تشخیص حق دیگران را دارد و می تواند حقوق دیگران را تشخیص دهد. این دیدگاه معتقد است انسان هم حق و عدل را تعریف می کند و هم آن را تشخیص می دهد. این قدرت فهم و درک را خداوند به ما عطا کرده است.
یک استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مستکبرین ظالمانی هستند که خود را عادل می پندارند،گفت: انسان به لحاظ فطرت و وجدان و عقل دارای استعداد الهی است که توانایی تشخیص حق دیگران را دارد و می تواند حقوق دیگران را تشخیص دهد. این دیدگاه معتقد است انسان هم حق  و عدل را تعریف می کند و هم آن را تشخیص می دهد. این قدرت فهم و درک را خداوند به ما عطا کرده است.

 به گزارش روزنو، حجت الاسلام والمسلمین استاد محمد سروش محلاتی در نوزدهیمن شب ماه مبارک رمضان در کاون توحید تهران در ادامه جلسات دین در دنیای امروز ضمن گرامیداشت شب قدر و تسلیت شب ضربت خوردن امام علی (ع) اظهار کرد: در زمینه معنا و مفهوم عدالت سخنی در نهج البلاغه آمده است که مورد توجه متفکرین و اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است؛ شخصی از امیرالمؤمنین پرسید: عدل برتر است یا جود؟ و حضرت علی به دو دلیل عدل را برتر از جود معرفی کرد. اول به این دلیل که عدالت هر چیزی را در جای خود قرار می دهد و دوم اینکه در جود اشیاء از جایگاه واقعی خود بیرون می روند.

وی در ادامه تشریح مفهوم عدالت با اشاره به تعاریف عدالت افزود: یکی از تعاریف عدالت قرار دادن هر چیزی در جای خود است. تعریف دیگر اینکه عدالت یعنی حق هر چیزی به آن میزانی که باید باشد داده شود. هر دو تعریف عدالت به یک نقطه می رسند. اینکه هر چیزی در جای خود قرار گیرد. این در ادبیات منظوم ما هم آمده است. ملای رومی با استفاده از کلام حضرت علی می گوید:« عدل چه بود وضع اندر موضعش     ظلم چه بود وضع در ناموضعش» اینکه چیزی را در غیر جای خود قرار دادن ظلم است. یا در ادامه می گوید:« عدل چه بود آب ده اشجار را             ظلم چه بود آب دادن خار را» یعنی اگر آب را به پای درخت بریزی عدل است و اگر به پای خار بریزی بی عدالتی است. که در مباحث امروزی هم با عنوان بهره وری از آن نام برده می شود.

سروش محلاتی ادامه داد: تعریف مفهومی عدالت کار چندان مشکلی نیست. می شود در یک تعریف و یا تعاریف مشابه به توافق رسید. مشکل در مشخص کردن مصادیق است. اینکه جای هر شئی در کجاست. عدالت می گوید حق هر کس را بپردازید. مشکل در اینجاست حق هر کس چقدر است؟!

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه  آنهایی که ظالم هستند نیز خود را عادل می پندارند، گفت: ظالمانی هستند که خود را عادل می پندارند و معتقدند برخی حقی ندارند. در ادبیات مستکبرین نیز شنیده می شود که مثلا اینها مستحق هیچ حقی نیستند. از این رو ما ناچاریم موضع و جایگاه هر چیزی را مشخص کنیم تا اعطای حق شود. تا مشخص شود که هر شخصی دارای چه حقی است.

 وی افزود: انسان به لحاظ فطرت و وجدان و عقل دارای استعداد الهی است که توانایی تشخیص حق دیگران را دارد و می تواند حقوق دیگران را تشخیص دهد. این دیدگاه معتقد است انسان هم حق و عدل را تعریف می کند و هم آن را تشخیص می دهد. این قدرت فهم و درک را خداوند به ما عطا کرده است. دیدگاه دیگری معتقد است که ما توانایی تشخیص عدل را نداریم و خدا باید کمک کند تا آن را تشخیص دهیم.

سروش محلاتی با بیان اینکه این دو دیدگاه نتایج متفاوتی را خواهند داشت، عنوان کرد: در یکی از دیدگاه ها باید دین نشانمان دهد که کجاها عدالت وجود دارد و کجاها نه! کسانی که معتقدند می توانیم جایگاه هر چیز را تشخیص دهیم ملاک هایی را تعریف می کنند. استاد شهید مطهری از کسانی است که معتقدند می توانیم و توانایی تشخیص را برای انسان قائل هستند. ایشان مثالی می آورند و می گویند: کارگری را در نظر بگیرید که کاری را انجام داده است. بین محصول کار او و شخصی که این کار را انجام داده است و عقل و فطرت رابطه ای است یا نه؟! کسی که این کار را انجام داده آیا نسبت به کار خود اولویت دارد یا نه؟! هر کسی در رابطه ای که نسبت به عمل خود دارد، دارای حقی است.

سخنران جلسات دین در دنیای امروز در ادامه تشریح نحوه تشخیص عدل از دیدگاه های مختلف، یادآوری کرد: در انسان استعداد برای یادگیری علم و دانش وجود دارد. این استعداد در وجود انسان یک سند طبیعی برای حق تعلیم و تعلم به عنوان حقوق انسانها است. چرا انسان دارای حق آموزش است؟ چون خداوند این استعداد را در انسان قرار داده است تا به کمال و رشد برسد. اینها یعنی ما می توانیم تشخیص دهیم که چه جایگاه و چه حقی وجود دارد. و دیگر اینکه نه، این خداست که باید مشخص کند حق و جایگاه آن را.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به فرازهایی از کتاب مفاتیح الحیات گفت: در این کتاب آمده است: رعایت حقوق ناسوتی و اهداف آفرینشی این است که اشیاء و اشخاص  هر موجودی در جای خود قرار گیرد. تا راه برای یک زندگی متمدنانه و متدینانه هموار شود. . مدیریت یعنی همین! آیا ما صلاحیت داریم که تشخیص عدل را بدهیم و میان حق و جایگاه  ارتباط برقرار کنیم؟ و مفهوم عدل را با مصادیق تطبیق دهیم؟ مفهوم عدل روشن است. حقیقت عدل است که آسان نیست. این دیدگاه می گوید: عدل را باید از وحی الهی و وحی تشریعی پیامبر(ص) فهمید و تشخیص داد.

وی با اشاره به دو نکته اصولی و مبنایی در رابطه با تشخیص عدل توسط انسان اضافه کرد: درک فطری انسان ها برای اینکه عدالت اتفاق می افتد یا ظلم صورت می گیرد، انکار ناپذیر است. اگر مساله این است که باید صرفا از طریق وحی عدل را شناخت آنگاه نباید از غیرمسلمان ها انتظار داشت که عدل و ظلم را از هم تشخیص دهند و در مقابل ظلم اعلام موضع کنند. اگر کسی انسان  بی گناهی را زجر دهد این ظلم است یا نه؟ اگر این سوال را از کسی که به وحی اعتقاد ندارد، بپرسیم چه؟ یکی از راه حل ها سؤالات قرآن است. سؤالات قرآن تست بشر است نه امتحان دینی .

سروش محلاتی با اشاره به مبحث مستقلات عقلیه گفت: عقل بدون راهنمایی شرع می تواند برخی از حقایق را درک کند و این همان مستقلات عقلیه است که مهمترین مثال برای آن "حسن بودن" عدل و "قبیح بودن" ظلم است. حالا اگر بگوییم فقط خدا می تواند حقوق هر شئی و شخصی را تعیین کند اینجا جایگاه عقل چه می شود؟ عقل در چنین سیستمی چه جایگاهی را داراست؟ عقل کی و کجا اجازه ورود پیدا می کند؟ در کتاب مفاتیح الحیات آمده است: خداوند جایگاه اشیاء را می شناسد و قانون می گذارد؛ اینجا کسی نمی تواند وارد شود. خداوند قانون گذار است و پیامبر(ص) را از طریق وحی قانون شناس می کند و آنچه وضع کرده را از طریق وحی به پیامبر می رساند. حال آنچه را که به پیامبر رسیده را چگونه به دست می آوریم؟ پاسخ این است: یکی از طریق نقل و دیگری از طریق عقل. اینجا با این دو می توانیم تشخیص دهیم که آنچه خدا قانون گذاری کرده و پیامبر(ص) قانون شناسی کرده چیست. نویسنده این کتاب معتقد است: قانون را کسی تعیین می کند که جایگاه حقیقی اشیاء را می شناسد و آن کسی نیست جز خداوند تبارک و تعالی.

 این استاد دانشگاه و حوزه در ادامه با طرح این سوال که چرا عقلی که در مرحله اول برای تشخیص مجاز یا قادر نبوده وارد تشخیص می شود، تاکید کرد:اگر ما در مرحله اول حق نداشتیم که تشخیص دهیم چه چیزی به ما اضافه شد که در نهایت می توانیم تشخیص دهیم؟ در مرحله ای که غیر از نقل عقل هم معتبر است می خواهیم بفهمیم خداوند چه قرار داده است. ما بر اساس مستقلات عقلیه به خوبی می توانیم خوبی و بدی را تشخیص دهیم. و هر کسی با هر دین و آیین و یا حتی بی هیچ دین و آیین می تواند تشخیص دهد ظلم بد است. پس ما باید این تشخیص را داشته باشیم گفته و قانون خدا را درک کنیم و تشخیص دهیم. پس اول باید عقل حکم کند تا از طریق عقل، شرع را درک کنیم. در حقیقت قضاوت ما در مرحله اول و سوم هیچ فرقی نمی کند.

 وی گفت: امروز پایه  و اساس توسعه و پیشرفت در  دنیای مدرن، علم و دانش است که حرف اول را می زند و هر ملتی در علم و دانش جلوتر باشد بقیه مسایل هم به دنبال آن می آید. این همه که ما به تحصیلات تکمیلی و توسعه دانشگاه ها اهمیت می دهیم آیا دین با این موافق است؟ اگر بگوییم نه آنگاه باید به زندگی 500 سال پیش برگردیم.

حجت الاسلام سروش محلاتی در پایان ضمن جمع بندی مبحث عدل خاطر نشان کرد: تا حق عقل و حد عقل معلوم نشود، نسبت دین و دنیا روشن نخواهد شد.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز