مادر 3 فرزند به نام " کلیر هریسون" 31 ساله ، توسط نامزده سابقش که چند ماه از جدایی آنها می گذشت ، با چکشی سخت از ناحیه سر و صورت مورد حمله وحشیانه قرار گرفت.
این مرد روانی به نام " دارن استفان هاوس" سپس زن جوان را در حالت بیهوشی با زنجیر های آهنین به تخت بست و برای اینکه نامزد سابقش را شکنجه بدهد به او گفت: دستان و پاهای او را بسته است تا شب که دوستانش می آیند بتوانند به او تجاوز کنند.
این مرد خشن با نام" استفان هاوس" در حالی بعد از چند ماه جدایی آنها به خانه نامزد سابقش در محله" آیلز باری" واقع در شهر باکینگهامشیر انگلیس آمده بود ،که به گفته خود باقی مانده وسایلش را از خانه او جمع آوری کند .
قبل ازآغاز این حمله وحشیانه " استفان هاوس" به نامزد سابقش گفت که رابطه آنها نباید به این راحتی تمام شود و در واقع این رابطه بعد از یک بازی کثیف به پایان خواهد رسید.
او همچنین به خانم " هریسون " گفت قصد دارد تا او را جلوی چشمان فرزندانش مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دهد. او سپس با چکش 9 بار به خانم " هریسون" ضربه سختی وارد کرد که از این بین 5 ضربه به سرش اصابت کرد.
در نهایت خانم "هریسون"موفق شد تا با فریب دادن "استفان هاوس " 38 ساله از این حمله وحشیانه رهایی پیدا کند.
خانم " هریسون" در اولین مصاحبه بعد از این حمله درد آور و دستگیری " استفان هاوس" می گوید: به یاد دارم دستان خود را سپر صورتم کرده بودم ،در حالی که " استفان هاوس" چکشی در دستش گرفته و آن را به سر و صورت من میکوبید.
او افزود: بعد از ضربه وارد آمده به سرم به زمین افتاده و بیهوش شدم . زمانی که به هوش آمدم او قفل و زنجیری رادر دستانش گرفته بود و به من گفت این زنجیر ها را قبلا به اینجا آورده بود برای همچین روزی تا مرا شکنجه بدهد.سپس دستان و پاهایم را با آن به تخت بست.
خانم " هریسون" 31 ساله در ادامه بیان کرد: اوهمچنین در حالی که می خندید، گفت دوستانش شب به خانه من میآیند تا به من تجاوز کنند. من در حالی که اشک می ریختم ،از او خواهش کردم همینجا همه چیز را متوقف کند و دست از کارهایش بردارد.
خانم "هریسون" به خبرگزاری ها گفت که می دانست چطور میتواند او را فریب دهد و وادارش کند دست از اعمال حیوانیش بردارد.
او افزود: به او دروغ گفته و برای اینکه بتوانم فریبش دهم ، گفتم که عاشقش هستم و میتوانیم رابطه خود را از نو آغاز کنیم. اما "استفان هاوس" در حالی که مرتب فریاد می کشید وبه نظر می آمد مست باشد رو به من گفت قصد دارد تا این رابطه را با یک بازی کثیف برای ابد به پایان برساند و می خواهد جلوی چشمان کودکانم مرا تا حد مرگ شکنجه دهد، تا آنها تا آخر عمرشان عذاب بکشند.
طبق گفته پلیس، فرزندان خانم " هریسون" " لیشا" 13 ساله ، " کنزی" 7 ساله و " مورگان" 5 ساله در زمان حادثه در مدرسه به سر می بردند.
قربانی خانم " هریسون" گفت : زمانی که دلیل این شکنجه هایش را جویا شدم، اوفقط گفت : من با صحبت کردن با مرد های دیگر به او خیانت کردم.دلیلی که شاید برای این حمله وحشتناکش قانع کننده به نظر نمی رسید.
او در ادامه گفت : چشمانم را بسته بودم و ناامیدانه میخواستم اجازه دهم ،هر اتفاقی که میخواهد بیافتد، اما فکر شکنجه کودکان بیگناهم اجازه ناامیدی را به من نداد. بنابراین تصمیم گرفتم قوی باشم و برای فرار نقشه ای بریزم.
طبق گزارشات پلیس، "استفان هاوس" نمی دانست که موبایل خانم "هریسون" در جیب لباس او وجود دارد و خانم "هریسون" فقط باید جایی می رفت تا دور از چشم "استفان هاوس" بتواند با پلیس تماس بگیرد.
خانم "هریسون" بیان داشت: به بهانه دستشویی او مجبور شد تا قفل و زنجیرهای متصل شده به مرا باز کند و مرا تا آنجا همراهی کرد. زمانی که مرا به اتاق خودم هدایت کرد تا دوباره زنجیرها را به من متصل کند ، پرسید تلفن همراهم کجاست .به دروغ گفتم که در اتاق دخترم " لیشا" است بنابراین وقتی خواست تا از اتاق بیرون برود ،او را هل دادم .سپس در اتاق را قفل کرده و فورا با پلیس تماس گرفتم.
او افزود: با درد و فریاد به پلیس التماس کردم اگر همین حالا نیایند من خواهم مرد." استفان هاوس"پس از شنیدن صدایم تلاش کرد تا در را بشکند اما کمی بعد که پلیس از راه رسید به سرعت از خانه فرار کرد.
طبق گفته های پلیس باکینگهامشیر،" استفان هاوس" پس از یک جست و جوی گسترده پلیس سرانجام دستگیر و دادگاهی شد.او به اتهام حمله و ضرب و شتم و تهدید، به 8 سال زندان محکوم شد.
خانم " هریسون" در پایان گفت: بعد از چند روز که از بیمارستان به خانه آمدم فرزندانم از دیدن صورت زخمی و ورم کرده ام به وحشت افتادند.او مردی روانی و بیمار بود. برای اینکه زنده هستم خدا را شکر می کنم چرا که اگر او تلفن همراه مرا پیدا می کرد ، قادر به رهایی از شر او نبوده و قطعا مرا می کشت و عاقبت خوشی انتظار فرزندانم را نمی کشید. من به همه زنان قربانی که با مردانی خشن و بیمار زندگی می کنند هشدار می دهم ،در ترس و سکوت زندگی نکنند و قبل از اینکه دیر شود، از کسی کمک بخواهند.
این مرد روانی به نام " دارن استفان هاوس" سپس زن جوان را در حالت بیهوشی با زنجیر های آهنین به تخت بست و برای اینکه نامزد سابقش را شکنجه بدهد به او گفت: دستان و پاهای او را بسته است تا شب که دوستانش می آیند بتوانند به او تجاوز کنند.
این مرد خشن با نام" استفان هاوس" در حالی بعد از چند ماه جدایی آنها به خانه نامزد سابقش در محله" آیلز باری" واقع در شهر باکینگهامشیر انگلیس آمده بود ،که به گفته خود باقی مانده وسایلش را از خانه او جمع آوری کند .
قبل ازآغاز این حمله وحشیانه " استفان هاوس" به نامزد سابقش گفت که رابطه آنها نباید به این راحتی تمام شود و در واقع این رابطه بعد از یک بازی کثیف به پایان خواهد رسید.
او همچنین به خانم " هریسون " گفت قصد دارد تا او را جلوی چشمان فرزندانش مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دهد. او سپس با چکش 9 بار به خانم " هریسون" ضربه سختی وارد کرد که از این بین 5 ضربه به سرش اصابت کرد.
در نهایت خانم "هریسون"موفق شد تا با فریب دادن "استفان هاوس " 38 ساله از این حمله وحشیانه رهایی پیدا کند.
خانم " هریسون" در اولین مصاحبه بعد از این حمله درد آور و دستگیری " استفان هاوس" می گوید: به یاد دارم دستان خود را سپر صورتم کرده بودم ،در حالی که " استفان هاوس" چکشی در دستش گرفته و آن را به سر و صورت من میکوبید.
او افزود: بعد از ضربه وارد آمده به سرم به زمین افتاده و بیهوش شدم . زمانی که به هوش آمدم او قفل و زنجیری رادر دستانش گرفته بود و به من گفت این زنجیر ها را قبلا به اینجا آورده بود برای همچین روزی تا مرا شکنجه بدهد.سپس دستان و پاهایم را با آن به تخت بست.
خانم " هریسون" 31 ساله در ادامه بیان کرد: اوهمچنین در حالی که می خندید، گفت دوستانش شب به خانه من میآیند تا به من تجاوز کنند. من در حالی که اشک می ریختم ،از او خواهش کردم همینجا همه چیز را متوقف کند و دست از کارهایش بردارد.
خانم "هریسون" به خبرگزاری ها گفت که می دانست چطور میتواند او را فریب دهد و وادارش کند دست از اعمال حیوانیش بردارد.
او افزود: به او دروغ گفته و برای اینکه بتوانم فریبش دهم ، گفتم که عاشقش هستم و میتوانیم رابطه خود را از نو آغاز کنیم. اما "استفان هاوس" در حالی که مرتب فریاد می کشید وبه نظر می آمد مست باشد رو به من گفت قصد دارد تا این رابطه را با یک بازی کثیف برای ابد به پایان برساند و می خواهد جلوی چشمان کودکانم مرا تا حد مرگ شکنجه دهد، تا آنها تا آخر عمرشان عذاب بکشند.
طبق گفته پلیس، فرزندان خانم " هریسون" " لیشا" 13 ساله ، " کنزی" 7 ساله و " مورگان" 5 ساله در زمان حادثه در مدرسه به سر می بردند.
قربانی خانم " هریسون" گفت : زمانی که دلیل این شکنجه هایش را جویا شدم، اوفقط گفت : من با صحبت کردن با مرد های دیگر به او خیانت کردم.دلیلی که شاید برای این حمله وحشتناکش قانع کننده به نظر نمی رسید.
او در ادامه گفت : چشمانم را بسته بودم و ناامیدانه میخواستم اجازه دهم ،هر اتفاقی که میخواهد بیافتد، اما فکر شکنجه کودکان بیگناهم اجازه ناامیدی را به من نداد. بنابراین تصمیم گرفتم قوی باشم و برای فرار نقشه ای بریزم.
طبق گزارشات پلیس، "استفان هاوس" نمی دانست که موبایل خانم "هریسون" در جیب لباس او وجود دارد و خانم "هریسون" فقط باید جایی می رفت تا دور از چشم "استفان هاوس" بتواند با پلیس تماس بگیرد.
خانم "هریسون" بیان داشت: به بهانه دستشویی او مجبور شد تا قفل و زنجیرهای متصل شده به مرا باز کند و مرا تا آنجا همراهی کرد. زمانی که مرا به اتاق خودم هدایت کرد تا دوباره زنجیرها را به من متصل کند ، پرسید تلفن همراهم کجاست .به دروغ گفتم که در اتاق دخترم " لیشا" است بنابراین وقتی خواست تا از اتاق بیرون برود ،او را هل دادم .سپس در اتاق را قفل کرده و فورا با پلیس تماس گرفتم.
او افزود: با درد و فریاد به پلیس التماس کردم اگر همین حالا نیایند من خواهم مرد." استفان هاوس"پس از شنیدن صدایم تلاش کرد تا در را بشکند اما کمی بعد که پلیس از راه رسید به سرعت از خانه فرار کرد.
طبق گفته های پلیس باکینگهامشیر،" استفان هاوس" پس از یک جست و جوی گسترده پلیس سرانجام دستگیر و دادگاهی شد.او به اتهام حمله و ضرب و شتم و تهدید، به 8 سال زندان محکوم شد.
خانم " هریسون" در پایان گفت: بعد از چند روز که از بیمارستان به خانه آمدم فرزندانم از دیدن صورت زخمی و ورم کرده ام به وحشت افتادند.او مردی روانی و بیمار بود. برای اینکه زنده هستم خدا را شکر می کنم چرا که اگر او تلفن همراه مرا پیدا می کرد ، قادر به رهایی از شر او نبوده و قطعا مرا می کشت و عاقبت خوشی انتظار فرزندانم را نمی کشید. من به همه زنان قربانی که با مردانی خشن و بیمار زندگی می کنند هشدار می دهم ،در ترس و سکوت زندگی نکنند و قبل از اینکه دیر شود، از کسی کمک بخواهند.
ناشناس
. 
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
پاسخ
دیوانه اسنک
. 
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
پاسخ
اينطوري که از عکس پيداست هر دو تا همديگه رو خيلي دوست داشتن و از علاقه زياد بوده که مرده نتونسته جدايي زنش رو تحمل بکنه گاهي کدورت و نفرت اينقدر زياد ميشه که مرد حاضر ميشه چنين جنايتي رو انجام بده و به نظر من اون زن مقصر بوده ناشناس
. ۰۲:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
پاسخ
سلام خدایا به فریاد همه برس نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
