امير محبيان: اصولگرايان دچار رخوت سياسي شده‌اند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۱۰۵۷۷۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۷ - ۰۱ آذر ۱۳۹۳
در حال حاضر از لحاظ تشكيلاتي و توليد گفتمان به شكل منسجم كه دو محور اساسي براي فعاليت تشكيلاتي است...

«اصولگرايان نياز به نوسازي دارند.» اين جمله را نه يك اصلاح‌طلب كه يك اصولگراي تمام‌عيار مي‌گويد. امير محبيان كه از جمله تحليلگران خوش فكر جناح راست به‌شمار مي‌آيد يكي دوسالي است كه از ضرورت آسيب‌شناسي گفتمان اصولگرايي سخن مي‌گويد. اين فعال سياسي اصولگرا معتقد است كه تحول در گفتمان و عملكرد جناح اصولگرايي يك ضرورت غيرقابل انكار است. وي اعتقاد به انعطاف‌پذيري، مردم‌گرايي و نوگرايي در جريان اصولگرايي دارد.

   امروز اصولگرايان در چه وضعيتي به سر مي‌برند؟

متاسفانه در حال حاضر اصولگرايان دچار رخوت سياسي شده‌اند و بخش عمده‌يي از اصولگرايان يا بر اساس سياست صبر و انتظار منتظر هستند كه نتيجه فعلي وضعيت دولت چه خواهد شد يا به دليل اينكه محوريت فضاي سياسي از مسائل داخلي تغيير كرده و به سمت مسائل خارجي رفته و در حوزه مذاكرات و امثالهم نياز به وحدت ملي است، سكوت اختيار كرده‌اند و منتظرند ببيند كه نتيجه مذاكرات چه خواهد شد. البته از سوي ديگر با توجه به اينكه از دو قطبي اصولگرايي- اصلاح‌طلب خارج شديم و به يك مفهوم، تابعي از دو قطبي اعتدال و افراط شديم؛ بخش عمده‌يي از جريان اصولگرايي تا حدود زيادي ساكت هستند.

  به نظر شما اصولگرايان براي بازيابي قدرت خود و بازسازي در اذهان عمومي چه كار بايد بكنند؟

در حال حاضر از لحاظ تشكيلاتي و توليد گفتمان به شكل منسجم كه دو محور اساسي براي فعاليت تشكيلاتي است از سوي اصولگرايان ديده نمي‌شود و با توجه به اينكه هر روز به انتخابات مجلس نزديك‌تر مي‌شويم ضرورت دارد جريان اصولگرايي به بازيابي دقيق خود بپردازد زيرا درغير اين صورت جرياناتي كه كوچك بوده و بدنه اجتماعي بسيار ضعيفي دارند فرمان اصولگرايي را در دست مي‌گيرند.

 اصولگرايان در اين سال‌ها و ساز و كارهاي انتخاباتي همواره موضوع وحدت را بيان مي‌كنند آيا امكان وحدت ميان اصولگرايان كهنه با نو وجود دارد يا اختلافات به حدي زياد است كه اين وحدت امكان پذير نيست؟

وحدت مطلوب‌ترين و آرماني‌ترين موقعيت در جريان اصولگرايي است. اصولگرايان اول بايد بر وحدت گفتماني و تئوريك خود ايستادگي كنند اما همان‌طور كه مي‌بينيم و اين مشكل عدم وحدت در اين زمينه وجود دارد، اصولگرايان با عدم تنازع با هم هماهنگ شوند. اصولگرايان بايد روي رقيب واحد تمركز كنند.

 بايسته‌هاي بازيابي و بازتعريف اصولگرايي چيست؟

جريان اصولگرايي در تمام سال‌هاي گذشته موفقيتي از مفاهيم كليدي و تعاريف واژه‌هاي گفتمان خود نداشته است. مفاهيمي مانند عدالت، شايسته‌سالاري، مقابله با اشرافي‌گري، فاميل بازي، مبارزه با فساد، تعاريف متعددي از سوي افراد مختلف در جبهه اصولگرايي دارد و همين تناقض ميان تعاريف اصولگرايان بيش از گذشته ضرورت بازتعريف بسياري از مفاهيم را به جريان اصولگرا يادآوري مي‌كند. يكي از مشكلات بزرگ اصولگرايان در حال حاضر نداشتن فصل الخطاب است. بايد ديد اصولگرايي عنواني براي جريان سياسي است يا يك رويكرد است. رهبر معظم انقلاب اصولگرايي و اصلاح‌طلبي را يك رويكرد مي‌دانند، در واقع يك فرد هم مي‌تواند اصولگرا باشد و هم اصلاح‌طلب و اين منافاتي با هم ندارد. اما اگر منظور جريان سياسي اصولگرايي است كه بايد اصولگرايي به‌طور روشن تعريف و مرزهايش مشخص شود؛ نه اينكه گروهي آنچنان آن را تنگ بگيرند كه غير خودشان چند نفر ديگر در اين دايره نگنجند و از سوي ديگر يك گروه آنچنان اين دايره را فراخ و گسترده بگيرند كه عملا اصولگرايي معنا پيدا نكند. دوم اينكه بايد ببينيم اصولگرايان از نظر تشكيلاتي در چه وضعيتي هستند، تشكل‌هاي بسيار قوي درجناح اصولگرايي وجود دارد اما رفتار اين تشكل‌ها با هم چگونه است؟ آيا اين تشكل‌ها همواره مي‌توانند هويت خودشان را حفظ كرده و در كنار يكديگر با حفظ چارچوب‌هاي‌شان در يك ديدگاه كلان باقي بمانند؟ از سوي ديگر بايد رقيب خود را مشخص كنند. برخي اوقات آنچنان اختلافاتي در اين جناح به وجود مي‌آيد كه اصولگرايان رودر روي هم قرار گرفته‌اند و فراموش كرده‌اند كه رقيب و دشمن اصولگرايي كيست.
به نظر من ابتدا بايد اصولگرايان تصويري دقيق از خود ترسيم كنند سپس به بازيابي يا بازسازي اصولگرايي بپردازند.

  آيا با عملكرد امروز جريانات درون اصولگرايي و تشكل‌هايي كه وجود دارند و مواضعي كه در مقابل هم دارند و روش‌هايي كه اتخاذ كردند باز هم مي‌توانند موفق باشند يا نياز به اصولگرايي نو وجود دارد؟

اولا اصولگرايان بايد از حالت نامتحد بيرون بيايند و در ابتدا وضعيت عدم تخاصم را اعلام كنند. به اين معني كه جريانات دروني ديگر با هم درگير نشوند و با نزديك شدن به هم و تاكيد بر اصول خود سعي در همگرايي داشته باشند.
اگر اصولگرايان به اين موضوع توجه نكنند امكان فروپاشي آنان وجود دارد. امروز ساماندهي جريان اصولگرا و حتي اصلاح‌طلب‌ها بايد يك پروژه ملي تلقي شود و حتي جريانات نيز با هم به نوعي تعامل داشته باشند تا نقش‌هاي‌شان را به درستي تعريف كنند.
اصولگرايان بايد با انعطاف‌پذيري، مردم‌گرايي و نوگرايي به جاي تصلب رفتاري و عقيدتي، شخص‌گرايي و تكرار تجربيات شكست خورده گذشته براي نوسازي خود عمل كنند. تغيير و تحول در اصولگرايي بايد هواداران را درگير خود كند نه آنكه بر آنها تحميل شود. نياز به تغيير و تحول در ميان بخشي از نخبگان اصولگرا احساس شده است اما بايد اين احساس عموميت يافته تا به حركت بينجامد. همچنين مسووليت تغييرات مشخص باشد.
همچنين در روش و مدل ايجاد تغييرات بايد روش‌هاي نرم را در نظر گرفت زيرا براي مديريت تحولات در اندازه اجتماعات بسيار بزرگ خردمندانه‌تر و موثرتر است. تغيير در ظاهر و قاب اصولگرايي نيز متناسب با تحولات داخلي و جهاني براي پاسخگويي نيازهاي امروز اجتماع ايران ضروري باشد؛ به ويژه كه خطر گسترش روز افزون سكولاريسم و نگرش‌هاي مادي در جامعه ايران فقط بخشي از تهديداتي هستند كه امروز ضرورت سنگربندي جديد اصولگرايان را يادآور مي‌شود!

 

گفتمان اصولگرايي نيازمند بازخواني

سيدرضا  اكرمي

به عقيده من مشكلي كه در كل در كشور ما وجود دارد، سازماندهي تشكيلاتي هر دوجناح و از جمله تشكيلات اصولگرايان است. همچنين عدم وجود برنامه مشخص و سيستماتيك و مستمر بودن احزاب اصولگرايي از مشكلاتي است كه ما با آن مواجه هستيم. بايد بدانيم كه اين نوع ضعف تشكيلاتي سبب مي‌شود كه در حركت رو به جلو و رشد جناح در بزنگاه‌هاي مشخص انتخاباتي شاهد مشكلاتي باشيم. هر تشكيلاتي بايد بتواند مرامنامه و اساسنامه مشخص و همچنين عضو‌گيري و عضويابي موفقي داشته باشد تا جامعه بتواند آن را به صورت سازمان يافته در درون خود بپذيرد. به عقيده من نبود احزاب كارآمد در كشور از موضوعات مهمي است كه جريان اصولگرايي هم از آن مستثني نيست. براي اينكه بتوانيم به بازسازي تشكيلاتي و گفتماني تشكيلات موجود در جريان اصولگرايي بپردازيم لازم است كه همه اين ١٨ تشكل موجود در كنار هم بر محور وحدت برنامه‌هايي را تبيين كنند. البته بايد ببينيم كه آيا اين تشكل‌ها برنامه‌يي دارند يا خير؟ علي الظاهر ما اين چند تشكل را در اين جريان داريم، اينكه بتوانند در عمل براي شكل‌گيري وحدت و انسجام لازم در اين جناحي برنامه‌يي را تبيين كنند بسيار مهم است. در مجموع به عقيده من دبيركل و هيات موسس اين تشكل‌ها بايد نقش محوري در تشكيل اين انسجام را به عهده بگيرند. البته من فرد مشخصي درون جريان اصولگرايي كه بتواند نقش محوري و وحدت بخش درون اين جريان را به عهده بگيرد نمي‌شناسم و فكر مي‌كنم جريان اصولگرا بر اساس موسسين و دبيركل احزاب و تشكل‌هاي خود بايد در جهت حفظ انسجام و وحدت بكوشد. در مورد اينكه چه گفتمان و مبنايي بايد به عنوان موضوع محوري در ميان وحدت اصولگرايي مورد توجه قرار گيرد نيز كوشش‌هايي را انجام داده‌ايم. ما در جامعتين كه متشكل از جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين است، ١٤ موضوع محوري را مطرح كرديم. به عقيده من اين ١٤ موضوع محوري اگر بتواند به درستي در اين جريان پياده شود، مي‌تواند بسياري از مشكلات اصولگرايي را بهبود بخشد. به هر صورت تشكل‌هاي جريان اصولگرايي نيز مانند ديگر تشكل‌هاي كشور نيازمند بازخواني گفتمان‌ها و باز تعريف برنامه خود هست و در ذيل اين بازتعريف‌ها مي‌توان به از سرگيري وحدت درون جريان اصولگرايي اميدوار بود.

منبع: اعتماد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۱
0
0
من اصلا اصلاح طلب ها را قبول ندارم و مخالف اصلاح طلبان هستم اما از خدا می خواهم که در انتخابات مجلس در آینده اصلاح طلبها پیروز شوند و خودم علی رغم اینکه اصلاح طلبی را حرا زدگی می دانم اما حتما به اصلاح طلب ها رای خواهم داد
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز