بعد از اطلاع از سفر توریستهایی از منطقه ناوارای اسپانیا (که اکثرشان از شهر پمپلونا، شهری که باشگاه اوساسونا در آن قرار دارد، هستند) به ایران، برای گفتوگو با تعدادی از این توریستها به هتل محل اقامتشان رفتیم. تعدادشان بین 20 تا 30 نفر بود، اکثراً مسن و میانسال بودند و در بین آنها به ندرت میتوانستید افراد جوانی را بیابید.
آقای خوانچی پاتوس، مسئول تور اسپانیاییها بود و مسئولیت هماهنگیهای لازم را برعهده داشت. وقتی به او گفتیم قصد مصاحبه کردن با چند تا از اسپانیاییهای فوتبالدوست را داریم، از توریستها پرسید که کدامیک از آنها فوتبالی هستند و قصد داشت تا چند نفر را برای انجام این مصاحبه معرفی کند؛ البته خود او بیش از هر فرد دیگری ابراز علاقه کرد تا پاسخگوی سؤالات ما باشد. نکته جالب توجه اینجا بود که آقای خوانچی با وجود دوستی دیرینهاش با جواد نکونام، نمیتوانست نام او را به درستی تلفظ کرده و نکونام را «نکومان» مینامید و به خاطر زبان اسپانیاییاش قادر به تلفظ نام شجاعی نبود و او را «سوخایی» مینامید. به دنبال گوشه آرامی بودیم تا این گفتوگو را انجام دهیم که در مسیر حرکت به سمت لابی هتل، او آقای خولیو مارتینس تورس را دید.
در ضمن معرفی او، متوجه شدیم که آقای مارتینس که حدود 70 ساله به نظر میرسید، سالها سردبیر روزنامه «ناوارا» که یکی از بزرگترین و معتبرترین روزنامههای این ایالت است، بوده و حالا بازنشسته شده. پیرمرد خوشسخن و دلنشینی که به گفتوگوی ما ملحق شد و گفتوگو را با این دو نفر آغاز کردیم. خولیو درباره دلیل سفرشان به ایران گفت: «من علاقه زیادی به این کشور داشتم به خاطر شرایط سیاسی و مسائل هستهای چیزهای زیادی در مورد ایران شنیده بودم اما جدا از اینها میدانستم که ایران یکی از قدیمیترین کشورهای دنیاست و همان ژن قدیم آریایی در خون 50درصد از مردم جریان دارد. ایران کشور فوقالعادهای است. شانس آن را نداشتیم که به منطقه آذربایجان برویم. ما به شهرهای اصفهان و شیراز رفتیم. میدانم که مشهد دومین شهر بزرگ ایران است و در این میان مزارع کشاورزی متعددی را دیدیم. دشتهای کویر و لوت را دیدیم. عجب منظرههای فوقالعادهای بود. مردم ایران فوقالعاده مهربان هستند.
مثلاً اگر کسی ما را در حال عکاسی میدید، از ما میپرسید که دوست دارید از شما عکس بگیرم؟» خوانچی هم درباره تصویری که از ایران قبل از حضور نکونام و شجاعی داشتند، میگوید: «نکونام به من گفته بود اگر یک روز به ایران رفتید، حتماً به یک رستوران سنتی بروید که ما رفتیم و عالی بود. این را از دید یک طرفدار فوتبال و یکی از اهالی پمپلونا میگویم. ما آن موقع فکر میکردیم ایران یک کشور بسته است که متأسفانه مشکلات سیاسی متعددی دارد و شناخت روشنی از این کشور نداشتیم. وقتی با شجاعی و نکونام آشنا شدم، فهمیدم ایران کشوری است که مردمان فوقالعادهای دارد. چه نکونام و چه شجاعی در پمپلونا خیلی محبوب هستند. آنها هم مثل تمام مردم ایران که اینجا از نزدیک دیدیم، انسانهای مهربان و صادق و تحصیلکرده و سالمی هستند و همیشه خوشتیپ و جذاب هستند و این برخلاف ایدهای بود که مردم دنیا درمورد این منطقه که بیشتر کشورها عرب هستند، دارند. ولی حالا میدانیم که شما پرشین هستید و تفاوتهایی وجود دارد.
جالب اینجاست که چهره شجاعی و نکونام، مثل سایر مردم ایران، خیلی شبیه مردمان اسپانیاست. تهچهرهتان اروپایی است.» خوان چی درباره طرفداران اوساسونا در ایران هم حرفهای جالبی میزند: «چون در شیراز، اصفهان و تهران؛ هر جا که میگفتم که من دوست جواد هستم؛ اولین جوابی که من میشنیدم این بود: «وای؛ اوساسونا» این برای اهالی ناوارا، پمپلونا و یک هوادار اوساسونا، بزرگترین غرور ممکن است که در خارج از اسپانیا و در کشورهای دوردست، در مورد تیم باشگاهیات صحبت کنند و این ما را غرق در احساس میکند. من فکر میکنم طرفداران اوساسونا در ایران کم نیستند و از وقتی که نکونام و شجاعی به این تیم آمدند و حالا هم کریم، همه مردم ایران، اوساسونا را دوست دارند و نام این تیم را کنار رئالمادرید و بارسلونا قرار میدهند.» خولیو هم در تکمیل حرفهای او میگوید: «هرکس میفهمید که ما اسپانیایی هستیم، میپرسید از بارسلونا هستید؟
پاسخ ما منفی بود؛ سؤال بعد این بود که از مادرید هستید؛ میگفتیم نه؛ از پمپلونا هستیم و همه میگفتند: «آها، اوساسونا» و بعد هم برایمان جالب بود که همه به ما میگفتند: رئال 3- بارسلونا یک؛ همه در جریان نتیجه بازی الکلاسیکو قرار داشتند. آنها بازی را تماشا کرده بودند.» حرفهای پایانی ما درباره میزان محبوبیت ایرانیها در پمپلونا بود. خوان چی سریع پاسخ ما را میدهد: «خیلی زیاد. جواد در دوره اول حضورش در اوساسونا شخصیت محبوبی بود و حالا به عنوان یک قهرمان به اوساسونا بازگشت. وقتی تیم در شرایط بدی بود و اوضاع اقتصادی خوبی هم نداشت، او پیشنهادهای بهتری را رد کرد و به اوساسونا بازگشت. جواد حالا یکی از اهالی پمپلونا محسوب میشود. مسعود هم محبوبیت زیادی داشت. حالا هم کریم میتواند این محبوبیت را به دست بیاورد.»