آشنايي من با آيتالله مهدويكني از مسجدي در تهران نو شروع شد. مجلس فاتحهيي بود كه قرار بود من منبر بروم، ايشان را همان جا ديدم و شناختم و اين آشنايي تا اين ايام تداوم پيدا كرد. بنابراين من آشنايي حدود 50 ساله با ايشان دارم. در اين مدت از مرحوم آيتالله مهدويكني علم و آگاهي ديدم. اعتدال و معتدل بودن را مشاهده كردم. ايشان چه قبل از پيروزي انقلاب و چه در حين پيروزي از مبارزان بودند تا آنجا كه مشاهده كرديد تا آخرين روز حيات هم در مرقد امام حضور داشتند و بعد كسالت پيدا كردند و به بيمارستان منتقل شدند. ايشان چهره مبارز و خدومي بود كه با فعاليتهاي تاثيرگذار خود باقيات و صالحات زيادي براي خود جمعآوري كردند. ايشان چه در حوزه علميه مروي و چه در تاسيس دانشگاه امام صادق هم بسيار خوب عمل كردند كه جمع بين حوزه علميه و دانشگاه و همچنين نگاه وسيع و همت بالاي ايشان را نشان ميدهد. دانشگاه امام صادق هم خوشبختانه جزو دانشگاههايي است كه ميتواند از نظر علمي، انقلابي و سياسي عرض اندام كند. اين دانشگاه توانسته است دانشجوياني تربيت كرده و از اساتيدي بهره بگيرد كه هر كدام در جايگاه خودشان برگزيده، برجسته و خدمتگزار هستند. مرحوم آيتالله مهدويكني را آنقدر كه ما ديديم و شناختيم هميشه يك خط مستقيم داشتند و آن خط اسلام، تشييع و ارادتمندي به اهل بيت بود. در انقلاب هم خطي مستقيم داشتند. ايشان از سال 40 به بعد كه مبارزات شروع شد در خط امام(ره) بودند و همراه دوستانشان آيتالله بهشتي، آيتالله مطهري، شهيد باهنر، آيتالله هاشميرفسنجاني و آيتالله موسوي اردبيلي فعاليت انقلابي ميكردند. مسووليتهايي هم كه بعد از انقلاب پذيرفتند چه در شوراي انقلاب چه در شوراي بازنگري قانوني اساسي يا نخست وزيري و وزارت كشور و بعد از آن مجلس خبرگان نشانگر اين بود كه ايشان چهره مقبول و محبوب و معتدلي بودند كه در عين حال انديشهيي روشن و شفاف داشتند و البته بر اين انديشه ثابت و استوار بودند. من آنچه از مرحوم مهدويكني در جامعه روحانيت مبارز ديدم اين است كه واقعا تلاش ميكردند جاذبه داشته باشند نه دافعه. يعني همان كه مقام معظم رهبري هم فرمودهاند «جاذبه به حد كمال و دافعه به حد نياز» ايشان بسيار اهتمام داشتند كه اصولگرايان با هم باشند و به هم احترام بگذارند و كوشش كنند به انقلاب و ايران و مردم خدمت كنند. در مورد فقدان ايشان بايد بگويم كه هيچ كس مخصوصا در ميان علما نميتواند جاي ديگري را بگيرد. هركسي براي خودش شخصيت علمي، فكري، تجربي و اخلاقي دارد و قطعا ديگران با هم متفاوتند.