با برگزاری اجلاس وین 7 یا هشتمین دور ازمذاکرات هستهای برای تدوین برنامه جامع هستهای ایران، مرزهای توافقات طرفین روشنتر گردید و مسائل اصلی و فرعی خود را بهتر نمایان نمودند. موضوع ابعاد غنیسازی در ایران و موضوع لغو تحریمها مهمترین در مجموعه موضوعات اصلی بهشمار میروند که به نوعی دارند مابهازای یکدیگر قرار میگیرند. در موضوع غنیسازی انتظارات غربیها از ایران در آن نهفته است و در موضوع لغو تحریمها، چشم ایران به عملکرد غرب و شورای امنیت دوخته شده که اگر پاسخی قانعکننده و حقوقی وجود نداشته باشد، بقیه موضوعات برای ایران جایگاهی نخواهند داشت. اکنون اصل موضوع غنیسازی در ایران از سوی جهان و بهویژه غرب پذیرفته شده ولی برای دوران اعتمادسازی که ممکن است از 5 تا 15 سال طول بکشد، از نگاه غرب بایستی ایران به طریقی فعالیتهای هستهای خود را سامان دهد که هیچ نزدیکی با ساخت سلاح هستهای نداشته باشد. این سخن بدان معناست که از نگاه غرب اولا، ایران در حال حاضر با غنیسازی 5/3 درصد و 20 درصد توانسته توانایی غنیسازی بیش از 90 درصد برای ساخت سلاح هستهای را فرا بگیرد. ثانیا، ایران نبایستی بیش از مازاد بر احتیاج خود غنیسازی نموده و آن را انباشت نماید. میزان نیاز ایران پس از تامین سوخت نیروگاه تحقیقاتی تهران که از نوع 20 درصدی بود، اکنون تامین سوخت نیروگاه بوشهر میباشد. اگرچه ایران در طرحها و برنامههای خود ساخت نیروگاههای دیگری در دستور کار دارد ولی غرب میگوید هرگاه آن نیروگاهها ساخته شدند، میتوان درباره نیاز سوخت آنها سخن راند که طبیعا ساخت نیروگاههای جدید هم از چند تا ده سال طول خواهد کشید. از سوی دیگر اورانیوم غنیشده ایران هم برای سوخت نیروگاه بوشهر بهطور مستقیم قابل استفاده نیست و پای روسیه باید درمیان باشد تا با تغییراتی در آن مناسب برای نیروگاه بوشهر شود. در مجموع از این سخنان برمیآید که ایران در نگاه جهانی در زمینه هستهای به بازدارندگی خود رسیده است ولیکن برای توافق بر روی برنامه جامع هستهای بایستی پاسخی برازنده و طرحی مناسب برای برنامه هستهای خود در دوران اعتمادسازی داشته باشد که اگر چنین شود، توافق در فاصله چهار هفته آینده، امکانپذیر است. گروه 1+5 برای برونرفت از بنبست موجود و پرهیز از بحث تعداد سانتریفیوژهای ایران و به این پیشنهاد روسیه توجه نمود که اورانیوم غنیشده ایران بهجای انباشت توسط روسیه دریافت شده و پس از تبدیل به سوخت نیروگاه بوشهر به ایران بازگردانده شود. بهعبارت دیگر ایران مجاز خواهد بود به روند موجود غنیسازی 5/3 درصدی ادامه دهد ولی از انباشت آن خودداری نموده که امکان بازگرداندن این اورانیوم غنیشده به چرخه سانیترفیوژها بدون اطلاع قبلی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و غرب وجود نداشته باشد و ایران نتواند ظرف چند ماه چند ده کیلوگرم اورانیوم بسیارغنیشده که برای ساخت سلاح هستهای ضروری است، تولید نماید. آمریکا درصورتی که به این فرمول یا فرمول مشابه دست یابد، قادر خواهد بود احتمال دارد که مذاکرات هستهای ایران بهصورت برد-برد به اتمام میرسد که علاوه بر قانع نمودن افکار عمومی جهان و مخالفین ایران در منطقه، برای پیروزی در انتخابات میاندورهای مجلس نمایندگان آمریکا کاربرد خواهد داشت و میتواند تندروهای آمریکایی را منزوی سازد. موضوع مقابل غنیسازی همانطور که گفته شد، چگونگی تعلیق و لغو تحریمهای آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت میباشد که برای ایران بسیار مهم است و تنها دلیل برای توافق بر سایر موضوعات خواهد بود. تحریمهای آمریکا که شامل تحریمهای دولت آمریکا و تحریمهای کنگره میباشد درهالهای از ابهام قرار دارد که دولت آمریکا چگونه میخواهد قول دهد که اختیار لغو تحریمهای کنگره را در دست دارد؟ تحریمهای اتحادیه اروپا، نرمتر و شبیه تحریمهای دولت آمریکا در اختیار دولتهای اروپایی است. اما تحریمهای شورای امنیت با اینکه از هر دو تحریم دیگر نرمتر میباشند ولیکن درصورتی که با قطعنامه دیگری در شورای امنیت لغو نشوند، از نگاه حقوق بینالملل میتوانند به اندازه کافی دردسرساز و مستمسک دست قدرتها در آینده قرار گیرند. تهیه جدولی زمانی برای لغو اینگونه تحریمها که از نظر حقوقی مزاحم گامهای بعدی ایران خواهند بود و مانعی در راه توسعه و پیشرفت اقتصادی، تجاری، صنعتی کشورمان محسوب میشوند، از مهمترین توافقات در مذاکرات هستهای بهشمار میروند. البته موضوعات دیگری هم در مذاکرات هستهای هستند که اهمیت دارند ولی به اندازه دو موضوع فوق سرنوشتساز نمیباشند. بهطور مثال دوره اعتمادسازی هنوز نهایی نشده که بین 5 سال مورد دلخواه ایران و 15 سال مورد دلخواه غرب کجا باید توقف نمود و یا آینده آب سنگین اراک و سایت فردو چگونه خواهند بود و در چه مقیاسی کار خواهند نمود؟ چنانچه در این چهار هفته باقیمانده، ایران و گروه 1+5 بر روی فرمولهای دو موضوع اول به توافق برسند، قطعا مذاکرات بایستی برای چند هفته دیگر تمدید شود تا طرح اجرایی و کار کارشناسی توافقات، مستعد برای نگارش متن درآید. درصورتی که طرفین نتوانند بر روی دو موضوع فوق توافق اصولی نمایند، نیازی به تمدید مذاکرات نیست و هر طرف بهدنبال برنامه خود و اهرم فشار خود خواهد رفت که دوران تنش و ناآرامی مجددا شروع میگردد. آنچه ایران بیش از هر چیز نیاز دارد، تقویت فضای مثبتی است که در جهان برای همکاری اقتصادی، صنعتی، تجاری با ایران بهوجود آمده که در پرتو آن میتوان رشد اقتصادی ایران را مجددا مثبت و به اعداد 5 تا 8 درصد رساند. تنها در آن صورت است که مردم ایران علاوه بر رفاه و توسعهیافتگی، احساس شخصیت و منش و آرامش در جهان خواهند نمود.
*استاد دانشگاه